«بعضی از پسرها و دخترها نویسنده میشوند چون تنها دفترکاری که دوستش دارند، داخل سرشان است.» این جملهی جالب و جذابی از آرتور کریستال است. حالا این جمله وسط مطالب زبانشناس و مقاله طریقه نوشتن داستان به زبان انگلیسی چه میکند؟
واقعیت این است که نوشتن یکی از راههای خوب یادگیری زبان انگلیسی است. اما متاسفانه در بسیاری از کلاسهای آموزش زبان انگلیسی ما به نوشتن تمرینات صرف کتابهای آموزشی محدود میشویم.
حتی وقتی برای آزمونهای بزرگی مثل رایتینگ تافل هم آماده میشویم چنان در چارچوبهای عجیب چگونگی نوشتن essay غرق میشویم که عملا تمام لغتها و خلاقیتمان از ذهنمان فرار میکنند و دست آخر به نوشتن یک کپی پذیرفته شده از essayهای قبلی اکتفا میکنیم.
اما به هزار و یک دلیل دانستن طریقه نوشتن داستان به زبان انگلیسی میتواند مهارتهای زبان انگلیسی شما را تقویت کند. چطور؟ خب از آنجایی که هیچ نویسندهای رازهای داستانش را همان اول برای خوانندهها فاش نمیکند؛ همراهمان باشید تا به ترتیب برایتان از روشها و طریقه نوشتن داستان به زبان انگلیسی یا نحوه نوشتن انشا در انگلیسی بگوییم و گره این رازها را باز کنیم.
هیجان نوشتن را احساس کنید
همهی ما یا بهتر بگوییم تقریباً بیشتر ما عاشق روایت کردن هستیم، وقتی مطلب هیجانانگیزی را برای دوستمان تعریف میکنیم و از مشاهدهی واکنشهایش، خندهها و تعجبهایش ذوقزده میشویم.
همین موضوع هنگام نوشتن و داستاننویسی هم صدق میکند. نوشتن یک ماجرای کوچک با لغتهایی که میدانید، و استفاده از دستور زبانهایی که تاکنون یاد گرفتهاید؛ در یک روایت تازه که خودتان خالقش هستید و راجع به موضوعی که دوستش دارید، قطعاً جذاب است.
تازه این وسط متوجه میشوید که برای منظورتان به لغتهای بیشتری نیاز دارید؛ پس دستبهکار میشوید و میروید تا گنجینهی کلمات کاربردیتان را کمی سنگینتر کنید.
در کنار این موضوع شاید بسیاری از دوستانتان حوصلهی خواندن یک مقاله خشک و رسمی را نداشته باشند، اما برای خواندن یک داستان مینیمال درستودرمان قطعاً شور و شوق بیشتری از خودشان نشان میدهند، و درنتیجه برای تصحیح خطاهایتان هم زودتر داوطلب میشوند و بهاینترتیب میتوانید اشتباهات مختلفتان را زودتر پیدا کنید.
حتی میتوانید بعد از یادگیری طریقه نوشتن داستان به زبان انگلیسی با دوستانتان یک لیگ کوچک داستاننویسی راه بیندازید. خدا میداند که رقابت چطور میتواند موتور یادگیری و خلاقیتتان را روشن کند و درنهایت میتوانید هم کلی داستان خوب بخوانید، هم از یک رقابت هیجانانگیز لذت ببرید. خدا را چه دیدید؟ شاید این وسط استعدادهای مخفیتان هم کشف شد و یک جی کی رولینگ جدید هم این وسط پا به دنیای نویسندگی گذاشت.
نوشتن داستان به زبان انگلیسی را از کجا شروع کنیم؟
- دنیای خودتان را خلق کنید: رولینگ یک جملهی معروف دارد که میگوید:«اگر میخواهید دیگران از داستانتان لذت ببرند، اول از همه باید از موضوعی بنویسید که خودتان عاشقش هستید!» مثلا اگر چندان عاشق زیستشناسی و پزشکی نیستید، احتمالا اگر کاراکتری مثل دکتر استرنج هم خلق کنید؛ چیز دندانگیری از آب درنمیآید!
با این اوصاف همان اول ماجرا تکلیفتان را با موضوع داستانتان انتخاب کنید. هنگام انتخاب موضوع داستان به این نکات توجه کنید:
اگر هنوز اول راه یادگیری زبان هستید، به سراغ یک داستان بلند پر و پیمان نروید، موضوعی را انتخاب کنید که بتوان در یکی دو بخش تمامش کرد.
در رابطه با دانستههایتان صحبت کنید، مثلا اگر همین حالا کلمههای مربوط به فصلها، آبوهوا، تغییرات جوی را میدانید، خوب است که از یک روز ساده یک کارشناس هواشناسی بنویسید. روز سادهای که قرار است به لطف داستان شما بسیار غیرمعمولی پیش برود!
حرف رولینگ را جدی بگیرید و به سراغ موضوع موردعلاقهتان بروید، چون همهی ما عاشق قدم زدن در حیطهی دوستداشتنیهایمان هستیم.
از انتخاب موضوعاتی که واقعی نیستند، نترسید؛ قرار نیست همهی داستانهای درام و رئال باشند؛ زندگی به کمی ترس و فانتزی هم نیاز دارد.
پلات را بنویسید: پلات یا طرح کلی همان نقطهی کلیدیای است که هر داستاننویسی کارش را از آنجا شروع میکند. حتی اگر کوتاهترین داستان دنیا را هم میخواهید با کمک طریقه نوشتن داستان به زبان انگلیسی بنویسید بهتر است که قبل از نوشتن، یک طرح کلی از ماجراهای داستان داشته باشید. بهاینترتیب میدانید که کاراکترهایتان قرار است از کجا شروع کنند، به کجا بروند و اصلاً هدفتان از خلقت این کاراکترها چه بوده است؟
یادتان باشد که پلات یا طرح شامل شروع، بدنه و پایان است. این سه نقطه چطور به هم وصل میشوند؟ از طریق اقدامات شخصیتها، تغییر مکان رویدادهایی که در طول داستان انجام میشود. مثلا تالکین چنان طرحهای اولیه و یادداشتهای پروپیمانی نوشته بود که بعد از مرگش پسرش کلی از داستانهای هابیت را بر اساس همانها کامل کرد.
پلات خوب دقیقا مثل این است که شما از بالای یک هزارتو به تمام پیچ و خمهایش نگاه کنید، بهجای اینکه با چشمهای بسته راست و مستقیم وارد هزارتو بشوید.
در ضمن یادتان باشد که همان پلات را هم به انگلیسی بنویسید، و دور فکر کردن به فارسی راجع به ماجرای داستانتان یک خط قرمز خیلی پررنگ بکشید. این وسط طراحی پلات کمکتان میکند تا همان اول ماجرا برخی لغتهایی که در طول نوشتن به کارتان میآید، پیدا کنید و اگر لازم شد از انواع لغتنامهها برای یافتن کلمات مترادف کمک بگیرید.
- دوربین را بکارید: خوانندهی شما قرار است از کدام پنجره به دنیای داستانی شما سرک بکشد؟ دوست دارید از زاویه دید یکی از شخصیتها همراه داستان بشود، یا اینکه ترجیح میدهید برود و از آن بالا دنیایتان را نگاه کند؟ انتخاب زاویه دید تا حد زیادی به نوع داستانتان بستگی دارد. و البته راحتی خودتان.
مثلا اگر قرار است یک روز را از نگاه یک دختر جوان شرح بدهید و خواننده قرار است در تکتک احساساتش شریک باشد، به نظرتان زاویه دید از بالا یا دانای کل بهتر است؟ یا اول شخص؟
اگر داستانتان پر زد و خورد است و کلی صحنهی بزرگ دارید که باید توصیفشان کنید، چطور؟ خواننده قرار است محدود به نگاه یک کاراکتر بشود یا دوست دارید اول از زاویه دید دانای کل نگاهی مبسوط به دنیای داستانتان بیندازد؟
کاراکترها را به خط کنید: خب در دنیای شما چطور موجوداتی زندگی میکنند؟ دوست دارید از دید یک جوراب بوگندو داستان تعریف کنید؟ خجالت نکشید و همین حالا شروع کنید. دنیای اشباح و جادوگرها چطور است؟ خلاصه که در انتخاب و پرورش کاراکترها اصلا نترسید. فقط هنگام انتخاب کاراکتر این نکات یادتان باشد:
شما تازه کارتان را شروع کردید، پس خوب است که با یکی دو کاراکتر جمع و جور و ساده کارتان را شروع کنید.
هزاران کاراکتر اصلی به هیچ دردی نمیخورند. یک کاراکتر اصلی و یک کاراکتر فرعی خلق کنید و داستان را با توصیف درستشان پیش ببرید.
قبل از خلق کاراکتر به یکی دو عادت جذاب، مواردی که به آنها علاقه دارد یا ازشان بدش میآید، دایره دوستانش و خلاصه مواردی که فکر میکنید به شخصیتتان جان میدهد، فکر کنید
داستان را به انگلیسی بنویسید: خب اینهمه از طریقه نوشتن داستان به انگلیسی گفتیم که به همینجا برسیم. یادتان باشد که هدف از نوشتن داستان بر اساس راهنماییای طریقه نوشتن داستان به زبان انگلیسی لذت بردن از یادگیری زبان به سبک و شیوهای جدید است. پس حواستان به کاربرد درست کلمات، شکل فعلها و قیدها، استفادهی درست از عناصر جمله و ضمیرها و حتی صحیح بودن دیکتهی کلمات هم باشد.
5 قدم تا نگارش داستان به زبان انگلیسی
نمایش: قصه را از توصیف یک صحنه یا یک موقعیت شروع کنید. بازگو کردن و توصیف درست صحنهی شروع و البته نشان دادن جزییاتش میتواند حسابی حواس خواننده را به داستانتان جلب کند. حتی اگر برای دل خودتان مینویسید و دوست دارید با کمک راهکارها و طریقه نوشتن داستان به زبان انگلیسی یک داستان کوتاه بنویسید تا دوستتان نگاهی به آن بیندازد و ایرادات را تصحیح کند، بهتر است که با یک شروع عالی و توصیف درست و البته استفاده از هزاران عبارت توصیفی و محک زدن سطح زبان انگلیسیتان در پیدا کردن کلمههای مترادف و جذاب، کارتان را شروع کنید.
حرکت صعودی: تا آخر داستان که قرار نیست کاراکترتان یکگوشه بنشیند و فضای اطرافش را توصیف کند. بنابراین باید یک چالش برایش ایجاد کنید. دیالوگها کمکتان میکند پرسش و پاسخ به انگلیسی، کاربرد انواع فعلها و ضمیرها را تمرین کنید. ضمن اینکه یک هیجان و شوک حسابی هم به مخاطب وارد کردید.
رسیدن به قله: آن ماجرای هیجانانگیز بخش قبلی حالا قرار است به اوج خودش برسد. مثلاً اگر در بخش قبل از نشانههای خرابی ماشین گفتید، و در طول چند دیالوگ بین سرنشینان نشان دادید که فراموشکاری چه کسی باعث این افتضاح شده است، در این قسمت باید به اوج برسید. جایی که ماشین و سرنشینانش به یک پیچ تند رسیدند و حالا ترمز هم کار نمیکند و…. رسیدن به قله در داستان کوتاه همان بخشی است که میتوانید با جملههای کوتاه انگلیسی، توصیفهای کوتاه از حال و احوال کاراکترها، نشان دادن صحنههای پشت سرهم قدرت بیان انگلیسیتان را حسابی نشان بدهید.
آرامش: بعدازآن اوج طوفانی به کمی سکون نیاز دارید. احتمالاً در فیلمها هم این قسمت را دیدید که بعد از یک زد و خورد، کاراکتر اصلی در یک اتاق به هوش میآید. و بعد ماجرا و جزییاتش از زبان سایر کاراکترها بیان میشود. این همان بخشی است که قرار است به سوالات خواننده پاسخ بدهید. اگر داستانتان چندان کوتاه نیست، بخشی از سوالات را برای قسمتهای بعدی نگهدارید.
پایان: خب دیگر با کمک روشها و طریقه نوشتن داستان به زبان انگلیسی توانستید یک داستان چند پردهای کوتاه بنویسید. این قسمت یعنی پایان همانجایی است که باید نتیجهگیری کنید. خیلی ساده شخصیتها را به مقصدی که مشخص کردید برسانید. مقصدی که با روند و جزییاتی که قبلاً چیدهاید، همسو باشد. راستی این نکته را هم یادتان نرود که اگر دلتان میخواهد پایان تلخی انتخاب کنید، از انتخاب چنین پایانی نترسید. همهی داستانهای دنیا لازم نیست شیرین تمام بشوند. حتی میتوانید خرق عادت کنید و بخشی از داستان را کامل و واضح نشان ندهید. اگر قبلا کدگذاریهای خوبی کرده باشید، مطمئن باشید خواننده میتواند از این تعلیق لذت ببرد و البته داستان را در ذهنش تمام کند.
لب کلام؛ طریقه نوشتن داستان به زبان انگلیسی
داستانسرایی و توانایی ترکیب عناصر مختلف داستانی با یکدیگر یک مهارت مفید برای این روزهاست. حتی اگر به طریقه نوشتن داستان به زبان انگلیسی بهعنوان روشی برای یادگیری زبان انگلیسی نگاه نمیکنید؛ شاید بد نباشد از آن بهعنوان راهی موثر برای:
- پرورش خلاقیت؛
- افزایش دایره لغات و واژگان؛
- پیدا کردن راهحلهایی برای مشکلات یا راهی برای بیان احساسات؛
- و حتی تمرینی برای تبدیلشدن به یک مدیر فروش موفق؛
کمک بگیرید.
این وسط اگر بتوانید با استفاده از یکی دو ترفند ساده که در این مطلب به سراغشان رفتیم، زبان انگلیسیتان را هم تقویت کنید، رسماً با یک تیر چند نشان زدید. البته که هیچچیز جای تمرین و مثال عملی را نمیگیرد. بنابراین اگر دوست داشتید از کار سایر نویسندهها سر دربیاورید و متوجه بشوید ترفندهای معرفیشده در همین مقاله با عنوان طریقه نوشتن داستان به زبان انگلیسی تا چه حد توسط نویسندگان دیگر رعایت شده است، میتوانید سری به بخش زیبوک اپلیکیشن زبانشناس بزنید. و با دنیاهای داستانپردازان انگلیسی آشناتر بشوید.
دیدگاهها
UGLY DUCKLING
۲ دی ۱۴۰۰
سلام، با سپاس فراوان از این مقاله جذاب و مفید. میشه بفرمائید در زبانشناس چه دورههایی برای تقویت رایتینگ عمومی و داستان نویسی وجود داره؟ اسامی دوره های مخصوص رایتینگ رو بفرمائید البته به هیچ وجه منظورم دوره های رایتینگ تافل و آیلس نیست.