درس دیدگاه

توضیح مختصر

در این درس، داستان کوتاه قبلی در زمانهای گرامری مختلف بازگو می‌شود تا گرامر این زمان‌ها را بهتر یاد بگیرید.

  • سطح ساده

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این درس را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

فایل صوتی

دانلود فایل صوتی

متن انگلیسی درس

Healthy At 100 Point-of-View Text

Hello, this is AJ. Let’s get started with the POV, point of view mini‑story for “Healthy at 100.” Same story, different points of view.

Since he was 16 Joe has wanted to be a movie star.

Since when?

Since he was 16, since he was 16 Joe has wanted to be a movie star.

Who has wanted to be a movie star? Bill?

Not Bill, Joe. Joe has wanted to be a movie star.

Since when?

Since he was 16, since he was 16 Joe has wanted to be a movie star. Starting when he was 16 and continuing.

What has he wanted since he was 16?

To be a movie star, he has wanted to be a movie star since he was 16.

Has he wanted to be a music rock star since he was 16?

No, he hasn’t wanted to be a rock star. He has wanted to be a movie star.

What kind of star has he wanted to be?

He has wanted to be a movie star.

Has he wanted to be a movie star a little or a lot?

Well, he has wanted to be a movie star a lot, really, really, really wanted to be a movie star. He has wanted to be a movie star so much, a lot, since he was 16 years old. And now he’s 38.

So he’s wanted to be a movie star from 16 until age 38, during that whole time. The whole time, every moment during that time, he has wanted to be a movie star. Well, finally one day he just decided “I’m going to do it. I will be a movie star.” He decided to get thin. So he stopped eating dairy products and he said “No more consumption of sugar and fat.” Then he studied other stars. He studied them very carefully. And he saw a correlation, a connection, between big teeth and being a famous movie star. Now, unfortunately he has always had tiny teeth, I mean since he was born. He has had tiny teeth since he was born.

Has Joe always had tiny little teeth?

Yeah, Joe has always had tiny little teeth.

Since when?

Well, since he was born, since he was a tiny baby. Starting when he was a tiny baby until age 38, he has always had little tiny teeth.

But he decided to change that also. He got an operation from a dentist and the dentist gave him huge whopping teeth.

What did the dentist give him?

The dentist gave him huge whopping teeth.

And so, one year later, Joe became the biggest, most famous movie star in the world.

Alright, that’s the end of our first point of view story. You notice that one changed a couple times, right? I started with has wanted to be, since he was 16, has wanted to be. And then we say he decided, boom, just happened. And then we went back again and we said since he was a baby he has had tiny teeth, starting when he was a baby until now, well until 38. And then we change back again. Got an operation, gave him big teeth. Just notice the changes. That’s all you need to do. You don’t need to remember the name of the grammar terms or rules. Don’t remember any of that, doesn’t matter. Notice the changes. Notice when they change, how they change. That’s all you need to do. Don’t analyze it. Don’t think about it. Just notice it. Hear it. Listen to it. That’s all you need to do. Relax.

On to the next one, into the future. Now here’s my idea for a story and we’re going to say for next year.

So next year there’ll be a guy. This guy will be named Joe. Joe will want to be a massive huge movie star. He’ll want to be a big movie star. Well, first he’s going to decide to get thin. He’ll stop eating dairy products. He’ll stop consuming sugar and fat. He’ll say “I’m not gonna consume sugar or fat anymore, starting today, into the future. I’m not gonna consume sugar or fat.” So he’ll do that. Next he’s gonna study famous movie stars and he’ll see a correlation between big teeth and being famous. He’s going to see, he’s going to realize, that there’s a correlation between having big teeth and being a famous movie star. Now unfortunately, Joe’s gonna have tiny teeth, I mean genetically, naturally, genetically. His whole family is gonna have tiny little teeth. And Joe will have tiny little teeth, too. So, he’ll decide to get an operation. He’ll go to a doctor first then he’ll go to a dentist. And this dentist will give him huge whopping teeth. Big, big teeth. And this is going to be successful. It’s gonna be hugely successful. In fact, one year later, he’s gonna be the most famous, the biggest movie star in all of the United States and in all of the world. He’ll be a huge big star because of his huge big teeth.

And that is the end of our point of view stories. Hope you enjoyed them. Smile. Breathe. Move your body. Big, big, big grin on your face, come on. You just finished the point of view story. Rock on. You’re great. You’re fantastic. You’re an excellent English learner. Thank you for being my student. I will see you next time. Bye.

ترجمه‌ی درس

  • متن دیدگاه - تندرستی در ۱۰۰ سالگی *

درود، ای‌جی هستم.

بیاین POV رو شروع کنیم، نقطه‌ی نظر (زاویه دید) داستان کوتاه برای فصل «تندرستی در ۱۰۰ سالگی».

همون داستان، زوایای دید متفاوت.

از ۱۶ سالگی جو خواسته که یه ستاره سینما باشه.

از کِی؟

از ۱۶ سالگیش، از ۱۶ سالگی جو خواسته که یه ستاره سینما باشه.

کی خواسته که یه ستاره سینما باشه؟

بیل؟

بیل نه، جو.

جو خواسته که یه ستاره سینما باشه.

از کِی؟

از ۱۶ سالگیش، از ۱۶ سالگیش خواسته که یه ستاره سینما باشه.

با شروع از ۱۶ سالگی و ادامه پیدا کردن [تا حالا].

از ۱۶ سالگی چی خواسته؟

اینکه یه ستاره سینما باشه، از ۱۶ سالگیش خواسته که یه ستاره سینما باشه.

از ۱۶ سالگیش خواسته که یه ستاره موسیقی راک باشه؟

نه، نخواستش که یه ستاره موسیقی راک باشه.

خواسته که یه ستاره سینما باشه.

خواسته چجور ستاره‌ای باشه؟

خواسته که یه ستاره سینما باشه.

یکم خواسته که یه ستاره سینما باشه یا زیاد؟

خب، خیلی خواسته که ستاره سینما باشه، واقعا، واقعا، واقعا خواستش که یه ستاره سینما باشه.

از ۱۶ سالگیش خیلی می‌خواسته که یه ستاره سینما باشه.

حالا ۳۸ سالشه.

پس ۱۶ سالگی تا ۳۸ سالگی می‌خواسته که یه ستاره سینما باشه، توی تموم این مدت.

تموم این مدت، توی تموم لحظات طی این دوران، یه ستاره سینما باشه.

خب، نهایتا یه روز تصمیم گرفتش که “قراره انجامش بدم.

یه ستاره سینما بشم”.

تصمیم گرفت که لاغر بشه.

پس دست از خوردن محصولات لبنی کشید و گفتش “دیگه از این به بعد شکر و چربی مصرف نمی‌کنم”.

بعد رفت راجع به ستاره‌ها مطالعه کرد.

خیلی با دقت مطالعه‌شون کرد.

و یه ارتباط، یه ربط، بین دندونای بزرگ و یه ستاره‌ی سینمای معروف بودن دیدش.

حالا، متاسفانه اون همیشه دندونای ریز داشته، یعنی از وقتی به دنیا اومده.

از وقتی به دنیا اومده دندونای ریز داشته.

جو همیشه دندونای ریز داشته؟

آره، جو همیشه دندونای ریز داشته.

از کِی؟

خب، از وقتی به دنیا اومد، از وقتی یه نوزاد کوچیک بود.

با شروع از زمانی که یه نوزاد کوچیک بودش تا ۳۸ سالگی، همیشه دندونای ریزه میزه داشته.

ولی تصمیم گرفت که این رو هم تغییر بده.

توسط یه دندون‌پزشک عمل شد و دندون‌پزشک بهش دندونای گنده‌ی خفن داد.

دندون‌پزشک بهش چی داد؟

دندون‌پزشک بهش دندونای گنده‌ی خفن داد.

و بنابراین، یک سال بعد، جو بزرگ‌ترین و معروف‌ترین ستاره سینمای دنیا شدش.

بسیار خب، اینم از آخر داستان دیدگاه (زاویه دید) اولمون.

متوجه شدین که یه چند باری تغییرش کرد، مگه نه؟

با خواسته که باشه، از ۱۶ سالگیش خواسته که باشه شروع کردم.

و بعد گفتیم که تصمیم گرفت، بوم، اتفاق افتاد.

و بعد دوباره برگشتیم عقب و گفتیم از وقتی نوزاد بود دندونای ریز داشته، با شروع از نوزادیش تا الان، در واقع تا ۳۸ سالگیش.

و بعد دوباره عوضش کردیم.

عمل شد، دندونای بزرگ بهش داد.

فقط حواستون به تغییرات باشه.

همه‌ی کاریه که نیازه بکنین.

نیاز نیست اسم اصطلاحات گرامری یا قواعد رو حفظ کنین.

هیچکدومشون رو حفظ نکن، مهم نیست.

متوجه تغییرا باش.

حواست باشه کی تغییر می‌کنن، چجوری تغییر می‌کنن.

این تموم کاریه که باید بکنین.

تجزیه و تحلیلش نکن.

بهش فکر نکن.

فقط متوجهشون باش.

بشنوشون.

بهشون گوش بده.

این همه‌ی کاریه که باید کنین.

ریلکس باشین.

بریم واسه بعدی، توی آینده.

حالا این می‌شه ایده‌ی من واسه داستان و مثلا بگیم قراره واسه یک سال دیگه باشه.

پس یه سال دیگه یه آقایی هست.

این آقا اسمش جو خواهد بود.

جو می‌خواد یه ستاره سینمای عظیم و گنده بشه.

می‌خواد که یه ستاره سینمای بزرگ بشه.

خب، اول قراره تصمیم بگیره که لاغر بشه.

دست از خوردن محصولات لبنی می‌کشه.

دست از مصرف شکر و چربی می‌کشه.

قراره بگه “من دیگه قرار نیست شکر یا جربی مصرف کنم، از امروز تا آینده.

قرار نیست شکر یا چربی مصرف کنم”.

پس این کارو هم می‌کنه.

بعد قراره ستاره‌های معروف سینما رو مطالعه کنه و ببینه که یه ارتباطی بین دندونای بزرگ و معروف بودن هستش.

قراره که ببینه، قراره که پی ببره، که یه ارتباطی بین دندونای بزرگ و یه ستاره‌ی معروف سینما بودن هستش.

حالا متاسفانه، جو قراره دندونای ریز داشته باشه، یعنی ژنتیکی و طبیعی، ژنتیکی.

همه‌ی خونواده‌ش قراره دندونای ریزه میزه داشته باشن.

و جو هم قراره دندونای ریزه میزه داشته باشه.

پس، تصمیم می‌گیره که عمل بشه.

اول می‌ره پیش یه دکتر و بعدش می‌ره پیش یه دندون‌پزشک.

و این دندون‌پزشک بهش دندونای خفن بزرگ می‌ده.

دندونای بزرگِ بزرگ.

و این قراره که موفقیت‌آمیز هم باشه.

قراره به شدت موفقیت‌آمیز باشه.

در واقغ، یه سال بعد، اون قراره بشه معروف‌ترین، بزرگ‌ترین ستاره سینما توی تموم ایالات متحده و تو کل دنیا.

اون قراره بخاطر دندونای گنده‌ی بزرگش یه ستاره‌ی گنده‌ی بزرگ بشه.

و اینم پایان داستانای دیدگاهمون.

امیدوارم که ازشون لذت برده باشین.

لبخند بزن.

تنفس کن.

بدنت رو حرکت بده.

یه پوزخند بزرگ، بزرگ، بزرگ رو صورتت، یالا.

تو تازه داستان زاویه دید رو تموم کردیش.

بترکون.

تو عالی هستی.

فوق‌العاده‌ای.

یه شاگرد انگلیسی بی‌نظیری.

ممنون از این که دانش‌آموز منی.

دفعه‌ی بعد می‌بینمتون.

بدرود.