خلاصه کتاب یک وفاداری بالاتر اثر جیمز کومی

در این بخش خلاصه‌ای از کتاب یک وفاداری بالاتر اثر جیمز کومی را به شما ارائه خواهیم داد.

خلاصه کتاب یک وفاداری بالاتر.jpg

Sentence-Summary: A Higher Loyalty shares James Comey’s experiences as the director of the FBI and outlines what he learned about leadership, ethics, and politics throughout his life, career, and experiences with President Trump who was the reason he lost his job in May of 2017.

خلاصه کتاب یک وفاداری بالاتر در یک جمله: کتاب «یک وفاداری بالاتر» تجربیات جیمز کومی را به‌ عنوان مدیر اف‌بی‌آی (FBI ) و آنچه را که در مورد رهبری، اخلاق و سیاست در طول کار و زندگی خود آموخته است و همچنین تجربیات خود با رئیس‌‌ جمهور ترامپ که دلیلی برای از دست دادن شغلش در ماه می 2017 بود را به اشتراک می‌گذارد.

Favorite quote from the author:

نقل قولی از نویسنده:

Even if you don’t care much for politics, you’ve probably at least heard the name James Comey. He’s been in the news a lot in the last few years. He served as director of the FBI from 2013 until his controversial dismissal by Donald Trump in May 2017.

حتی اگر خیلی به سیاست اهمیت ندهید اما باز هم احتمالا یک‌بار نام جیمز کومی به گوشتان خورده است. او در چند سال اخیر همواره در اخبار دیده شده است. او از سال 2013 تا زمان برکناری جنجالی خود توسط دونالد ترامپ در ماه می 2017 به عنوان مدیر اف‌بی‌آی (FBI) خدمت کرد.

As a lawyer, he did many other things such as prosecuting the insider trading case against Martha Stewart and helping Rudy Giuliani in his crusade against the New York Mafia in the 1980s. Let’s just say he’s a man who isn’t short on interesting life stories.

او به عنوان یک وکیل، کارهای زیادی از جمله پیگیری پرونده «تجارت داخلی» علیه «مارتا استوارت» و همین‌طور کمک به «رودی جولیانی» در مبارزه با «مافیای نیویورک» در دهه 1980 انجام داد. بیایید بگوییم او مردی است که در داستان‌های جالب زندگی به هیچ عنوان کوتاهی نمی‌کند.

In his book, A Higher Loyalty: Truth, Lies, and Leadership, James Comey gives us a never-before-seen look into his life. We follow Comey from his upbringing as a bullied kid in New York through his long, high-profile career in government.

جیمز کومی در کتاب «یک وفاداری بالاتر: حقیقت، دروغ و رهبری» چهره‌ای از زندگی خود به ما نشان می‌دهد که قبلا هرگز دیده نشده بود. ما کومی را از دوران تربیت او به عنوان یک بچه قلدر در نیویورک و هم‌چنین از طریق حرفه طولانی و پرمخاطب وی در دولت دنبال می‌کنیم.

From working to change the Bush administration’s surveillance and torture policies to overseeing Hillary Clinton’s email investigation and investigating the Trump campaign’s ties to Russia, he has been involved in some of the biggest cases of our recent history. He gives these stories and more, and shares what he has seen makes a truly effective leader through his vast experience.

از تلاش برای تغییر سیاست‌های نظارتی و شکنجه در دولت بوش تا نظارت بر تحقیقات ایمیل‌های هیلاری کلینتون و همچنین انجام تحقیقات درباره روابط کمپین ترامپ با روسیه. او در برخی از بزرگترین پرونده‌های تاریخ معاصر ما نقش داشته است. او این داستان‌ها و موارد بیشتری را در این کتاب ارائه می‌دهد و آنچه را از طریق تجربیات گسترده‌اش درباره این که چه چیزی یک رهبر واقعی را می‌سازد، به اشتراک می‌گذارد.

Let’s see how much we can discover in just 3 lessons:

بیایید ببینیم تنها در 3 درس خلاصه کتاب یک وفاداری بالاتر چقدر می‌توانیم کشف کنیم (یاد بگیریم):

  1. Comey’s early life included bullies, work experience, and even getting robbed.

  2. Working closely with the Obama administration, Comey discovered six traits of great leaders, among many other life lessons.

  3. James Comey’s inside view of Trump’s presidency reveals a lot about what actually happened in its early days.

  4. اوایل زندگی کومی همراه با اذیت و آزار، تجربه‌های کاری و حتی دزدیده شدن بود.

  5. کومی با همکاری نزدیک با دولت اوباما، شش ویژگی رهبران بزرگ را در میان بسیاری دیگر از درس‌های زندگی کشف کرد.

  6. دیدگاه درونی جیمز کومی از دوران ریاست جمهوری ترامپ، چیزهای زیادی را در مورد آنچه که واقعا در روزهای اولیه اتفاق افتاده است آشکار می‌کند.

Get ready to learn, because you’re about to discover some interesting new lessons! Let’s go!

خود را برای یادگیری آماده کنید، زیرا در شرف آموختن چند درس جدید و جالب هستید. پس بزن بریم!

Lesson 1: James Comey’s early life included jobs, bullies, and even a robbery.

درس 1: اوایل زندگی کومی همراه با قلدری، تجربه‌های کاری و حتی دزدی بود.

We know he went on to have a long, successful career, but what about his early years? Comey’s life began in New York but he moved to New Jersey as a child. His mom gave him haircuts and patched up his old clothes to save money, making him a target for bullies. It didn’t help that he was also scrawny and had a habit of talking too much.

ما می‌دانیم که او حرفه‌ای طولانی و موفق داشت، اما در سال‌های ابتدایی زندگی‌اش چطور بود؟ زندگی کومی در نیویورک آغاز شد اما او در کودکی به نیوجرسی نقل مکان کرد. مادرش موهایش را کوتاه کرد و لباس‌های کهنه‌اش را وصله زد تا در هزینه‌هایشان صرفه‌جویی کرده و او را مورد هدف قلدرها قرار دهد. این که لاغر بود و معمولا عادت داشت زیاد حرف بزند هم کمکی به او نمی‌کرد.

But the bullying taught him some important life lessons. He says one of these was learning to read people. If you’ve ever had to deal with a bully, you know the signs of aggression they give off. But what’s more, he says this bullying gave him his deep desire to help the defenseless.

اما قلدری چند درس مهم زندگی را به او آموخت. او می‌گوید یکی از این درس‌ها یادگیری خواندن مردم است. اگر تا به حال مجبور شده‌اید با یک گردن‌کلف سر و کله بزنید، احتمالا نشانه‌های پرخاشگری که از خود بروز می‌دهند را می‌دانید. اما او علاوه‌ براین می‌گوید، این تجربه‌ها تمایل عمیقی برای کمک به افراد بی‌دفاع به او داده است.

Another formative experience from his youth was working for a man named Harry Howell at a grocery store. Howell taught him how to be a good leader by showing him that you can be powerful and still be understanding and have compassion at the same time. Howell worked hard and had high standards, but he knew when it was necessary to show mercy when people made mistakes.

یکی دیگر از تجربه‌های شکل‌گیرنده از دوران جوانی او کار کردن برای مردی به نام هری هاول در یک فروشگاه مواد غذایی بود. هاول به او یاد داد که چگونه می‌تواند یک رهبر خوب باشد و به او نشان داد که می‌توان قدرتمند بود و در عین حال درک و عاطفه هم داشت. هاول سخت کار می‌کرد و استانداردهای بالایی داشت، اما می‌دانست چه زمانی لازم است وقتی کسی اشتباه می‌کند او‌ را ببخشد.

Another major shaping moment for Comey was when he was robbed in his own home at just sixteen. The man held him and his brother at gunpoint and demanded money. The event was terrifying, but they both survived without harm.

یکی دیگر از لحظات مهم شکل‌گیری کومی زمانی بود که او در شانزده سالگی در خانه خودشان دزدیده شد. فرد مهاجم او و برادرش را زیر اسلحه گرفت و خواستار دریافت پول شد. این اتفاق وحشتناک بود اما هر دوی آن‌ها بدون هیچ آسیبی جان سالم به در بردند.

Naturally, it had a deep effect on him personally. For the first time, he reflected on what was important in life and decided he would choose a career that would help people directly.

طبیعتا این اتفاق تاثیر عمیقی روی شخص او گذاشت. او برای اولین‌ بار به آنچه که در زندگی مهم است فکر کرد و تصمیم گرفت شغلی را انتخاب کند که مستقیما به مردم کمک کند.

Lesson 2: President Obama taught Comey a lot about many things, including leadership.

درس 2: باراک اوباما (رئیس جمهور سابق کشور آمریکا) چیزهای زیادی از جمله درباره رهبر بودن به کومی آموخت.

Comey began working as the FBI director in 2014, under President Obama. In his time working with Obama, he was deeply impressed with how effective and intelligent Obama was as a leader.

کومی در سال 2014 در دوران ریاست جمهوری اوباما به عنوان مدیر اف‌بی‌آی (FBI) شروع به کار کرد. در زمان همکاری با اوباما، از این که به‌عنوان یک رهبر چقدر موثر و باهوش بود عمیقا تحت‌تاثیر قرار گرفت.

Comey lists six traits that make a great leader, they are:

A strong sense of decency and integrity

Possessing the confidence to be humble

A fair balance of toughness and kindness

Transparency in their motivations

An awareness that everyone wants their work to be meaningful

The understanding that words are important, but actions are even more important.

فهرستی از شش ویژگی یک رهبر بزرگ از نظر کومی:

داشتن احساس شایستگی و درستکاری

داشتن اعتماد‌به‌نفس برای فروتنی

تعادل منصفانه از صلابت و مهربانی

داشتن شفافیت در انگیزه‌هایشان

آگاهی از این که همه انتظار دارند کارشان معنادار باشد.

درک این که قول‌ها مهم هستند، اما عمل کردن حتی از آن هم مهم‌تر است.

Comey says Obama had many of these qualities, and also a great sense of humor. Even though it isn’t one of his six traits, Comey says the ability to laugh is a sign a leader is comfortable with who they are.

کومی می‌گوید که اوباما بسیاری از این ویژگی‌ها و همچنین حس شوخ‌طبعی خوبی داشت. اگرچه این یکی از آن شش ویژگی اصلی نیست اما کومی می‌گوید توانایی خنداندن، نشانه‌ای است که نشان می‌دهد یک رهبر با آنچه که هست احساس راحتی می‌کند.

After a string of police incidents in 2015 that brought extreme racial tension to the country, Comey tried to give a unifying speech at a press conference. As FBI director, he couldn’t pick sides with either Black Lives Matter or Police Lives Matter, so he just made everyone angry.

پس از یک رشته حوادث توسط پلیس در سال 2015 که تنش نژادی شدیدی را در کشور به همراه داشت، کومی سعی کرد در یک کنفرانس مطبوعاتی یک سخنرانی متحد‌کننده داشته باشد. او به‌عنوان رئیس اف‌بی‌آی نمی‌توانست بین «اهمیت زندگی سیاه‌پوستان» و «اهمیت زندگی پلیس‌» طرفی را انتخاب کند و این باعث عصبانیت بسیاری از مردم شد.

When Comey talked to Obama afterward, the president listened intently to what he had to say, taking time to see all viewpoints. Afterward, Obama respectfully took him into the perspective of what it was like to be a person in a black neighborhood. Comey learned a lot from him and appreciated the leadership Obama possessed.

هنگامی که کومی پس از آن با اوباما صحبت کرد، رئیس جمهور با دقت به صحبت‌های او گوش داد و برای دیدن تمام دیدگاه‌های وی وقت گذاشت. پس از آن اوباما بسیار محترمانه به او توضیح داد که بودن و زندگی کردن در یک محله سیاه‌پوست چگونه است. کومی چیزهای زیادی از او آموخت و از رهبری اوباما قدردانی کرد.

Lesson 3: We can get an inside look at the early days of Trump’s presidency through Comey’s experiences.

درس 3: از طریق تجربیات کومی می‌توانیم نگاهی از داخل به روزهای اولیه ریاست جمهوری دونالد ترامپ داشته باشیم.

Comey’s experience with the Trump administration was rocky from the beginning. When he gave Trump his first briefing on threat levels, he informed Trump and his team that Russians had been attempting to influence the election’s outcome. Immediately Trump and his team discussed ways they could use this information to their political advantage.

تجربه رویارویی کومی با دولت ترامپ از ابتدا دشوار بود. هنگامی که او اولین گزارش توجیهی خود در مورد سطوح تهدید را به رئیس جمهور تحویل داد، به ترامپ و تیمش اطلاع داد که روس‌ها تلاش کرده‌اند بر نتیجه انتخابات تاثیر بگذارند. بلافاصله ترامپ و تیمش درباره راه‌هایی که می‌توانند از این اطلاعات به نفع سیاست‌های خود استفاده کنند بحث کردند.

This was just their first meeting, but only one of many occasions he was reminded of the actions of the Mafia bosses he used to work to lock up. Soon, more evidence of Russian connections arose. For the next months, Trump would call Comey to his office and tell him he shouldn’t believe the information. Repeatedly he asked for his loyalty.

این اولین ملاقات آن‌ها بود، اما تنها یکی از موارد بسیار زیادی بود که او را به یاد اقدامات روسای مافیایی می‌انداخت که قبلا برای از بین بردنشان کار می‌کرد. خیلی زود شواهد بیشتری از ارتباطات روسیه به دست آمد. در ماه‌های بعد ترامپ کومی را به دفترش فرا خواند و به او گفت که نباید این اطلاعات را جدی بگیرد و بارها و بار‌ها خواستار وفاداری‌ او شد.

As you’d probably expect, Comey didn’t pledge his loyalty to Trump. After all, he hated bullies and it was a huge ethical concern. But he did start making memos to record all the times Trump asked they speak privately. All modern presidents consider talks like these between the president and FBI director to be inappropriate.

همان‌طور که احتمالا انتظار دارید، کومی قول وفاداری خود را به ترامپ نداد. از این گذشته او از افراد قلدر و گردن‌کلفت متنفر بود و این یک نگرانی بزرگ به حساب می‌آمد. او شروع به نوشتن یادداشت‌هایی کرد تا تمام زمان‌هایی که ترامپ از آن‌ها خواسته بود به‌طور خصوصی صحبت کنند را ثبت کند. همه روسای جمهور مدرن چنین گفتگوهایی را بین رئیس جمهور و رئیس اف‌بی‌آی نامناسب می‌دانند.

Nevertheless, Comey did his best to remain free of bias and expected to serve out the next 10 years as FBI director. During Trump’s last call to Comey in April of 2017. Trump expressed his disappointment that Comey wasn’t making more of an effort to “lift the cloud” of the Russia investigation. In May, Comey heard the news of his firing along with everyone else while he was in California on the job.

با این وجود کومی تمام تلاش خود را کرد تا از تعصبات دور بماند و انتظار داشت که در 10 سال آینده به عنوان رئیس اف‌بی‌آی خدمت کند. در جریان آخرین تماس ترامپ با کومی در آوریل 2017 ترامپ از این که کومی تلاش بیشتری برای «برداشتن ابر» در تحقیقات روسیه انجام نداده است ابراز ناامیدی کرد. در ماه می کومی در حالی که در کالیفرنیا مشغول به کار بود به‌ همراه دیگران خبر اخراج خود را شنید.

Comey feels he lost his job for his refusal to influence the FBI investigations on the behalf of the president. He leaked his memos to the press, hoping it will lead to an investigation, though he knows there likely isn’t enough evidence right now. But he ends by saying sooner or later, justice will prevail.

کومی احساس می‌کند که شغل خود را به دلیل امتناع از تاثیرگذاری رئیس جمهور بر تحقیقات FBI از دست داده است. او یادداشت‌های خود را در اختیار مطبوعات قرار داد با این امید که به تحقیقات منجر شود، اگرچه می‌دانست که احتمالا در حال حاضر شواهد کافی وجود ندارد. اما او در پایان می‌گوید دیر یا زود عدالت پیروز خواهد شد.

A Higher Loyalty Review

I don’t love politics or history, but A Higher Loyalty was still pretty interesting. It’s great to get this fascinating first-hand account of some of the details on major recent political events. I think there’s a lot to learn from this book no matter what side you’re on politically!

مروری بر کتاب یک وفاداری بالاتر

من سیاست یا تاریخ را دوست ندارم، اما کتاب «یک وفاداری بالاتر» هنوز هم بسیار جذاب است. دریافت این روایت‌های دست اول جذاب از جزئیات رویدادهای مهم سیاسی اخیر بسیار عالی است. من فکر می‌کنم فارغ از این که شما از لحاظ سیاسی چه دیدگاهی دارید، در این کتاب چیزهای زیادی برای یادگیری وجود دارد.