Sentence-Summary: Benjamin Franklin: An American Life takes a thorough look at the life of one of the most influential humans that ever lived and explains how he could achieve such greatness in so many different fields and areas.
خلاصه کتاب یک زندگی آمریکایی در یک جمله: کتاب یک زندگی آمریکایی نگاهی دقیق به زندگی یکی از تاثیرگذارترین انسانهایی که تا به حال زندگی کرده است میاندازد و توضیح میدهد که او چگونه توانست در زمینهها و ابعاد مختلف به چنین عظمتی دست یابد.
Favorite quote from the author:
Pro book tip: When you see a biography of an iconic, historic figure, written by Walter Isaacson, just get it. They’re always worth it. Especially if you read a couple by the same author, you’ll notice that even among the most shimmering characters in history, there are stark differences.
نقل قولی از نویسنده:
نکته حرفهای کتاب: وقتی زندگینامه یک شخصیت نمادین و تاریخی را دیدی که توسط والتر ایزاکسون نوشته شده است، [بدون شک] آن را تهیه کنید، همیشه ارزشش را دارند. به خصوص اگر یک چند کتاب از یک نویسنده را بخوانید، متوجه خواهید شد که حتی در بین درخشانترین شخصیتهای تاریخ نیز تفاوتهای فاحشی وجود دارد.
For example, while most of them are known for specifically changing one industry or field, like Einstein did with physics, Marcus Aurelius did with philosophy and Nelson Mandela did with equality, some people you keep bumping into in totally unrelated areas. Benjamin Franklin is one of those. He’s referenced in books about innovation, deliberate practice and money, just to name a few. But of course you also know him for being a great businessman, writer, shaping the founding of the United States and oh, discovering electricity.
به عنوان مثال، در حالی که اکثر آنها به طور خاص به تغییر یک صنعت یا یک رشته معروف هستند، مانند کاری که انیشتین با فیزیک انجام داد، مارکوس اورلیوس با فلسفه و نلسون ماندلا با برابری، برخی از افراد وجود دارند که شما مدام در حوزههای کاملاً نامرتبط با آنها برخورد میکنید. بنجامین فرانکلین یکی از همین افراد است. او در کتابهایش به خاطر نوآوری، اعمال حساب شده (منطقی) و پول، شناخته شده است. اما مطمئناً شما او را به خاطر یک تاجر بزرگ بودن، نویسنده بودن، شکل دادن به تاسیس ایالات متحده و اوه، کشف برق هم میشناسید.
What makes someone change the content of history books in so many different areas? From Benjamin Franklin: An American Life, I believe it’s these 3 things:
Benjamin Franklin was a self-improvement nerd.
If you really want to learn something, you’ll find a way.
Don’t be afraid to be 20 years ahead of your time.
Ready for a deep dive into one of history’s most fascinating biographies? Let’s learn something from Ben Franklin’s life!
چه چیزی باعث میشود کسی محتوای کتابهای تاریخ را در زمینههای بسیار مختلف تغییر دهد؟ بنا بر کتاب یک زندگی آمریکایی بنجامین فرانکلین، معتقدم که این سه چیز پاسخ سوال است:
بنجامین فرانکلین شیفته پیشرفت شخصی بود.
اگر واقعاً میخواهید چیزی یاد بگیرید، راهش را پیدا خواهید کرد.
از اینکه 20 سال از زمان خود جلوتر باشید نترسید.
برای یک شیرجه عمیق در یکی از جذابترین بیوگرافیهای تاریخ آمادهاید؟ بیایید چیزهایی از زندگی بن فرانکلین بیاموزیم!
Lesson 1: Above all, Benjamin Franklin embraced learning. He was a true self-improvement nerd.
درس 1: بیش از هر چیزی، بنجامین فرانکلین یادگیری را در آغوش گرفت. او یک فرد حقیقتا شیفته پیشرفت شخصی بود.
Ben Franklin started learning early. At just ten years old, he took his first apprenticeship and worked ever since. So by the time he took a job with printer Samuel Keimer at age 17, he’d been learning for seven years already.
بن فرانکلین خیلی زود شروع به یادگیری کرد. در ده سالگی اولین دوره کارآموزی خود را گرفت و از آن زمان به بعد مشغول به کار شد. بنابراین زمانی که در سن 17 سالگی با ساموئل کیمر، چاپگر مشغول به کار شد، او از هفت سال پیش آن یادگیری آن را شروع کرده بود.
But picking an industry and committing to learning the tools of the trade is just one part of the equation. He was also hell bent on improving personally, a trait which, I think, has allowed him to confidently switch topics.
اما انتخاب یک صنعت و متعهد شدن به یادگیری ابزارهای تجارت تنها بخشی از معادله است. او همچنین به شدت به دنبال پیشرفت شخصی بود، ویژگی که به نظر من به او اجازه داد با اطمینان موضوعات (رشتههای مختلف) را تغییر دهد.
Having taken the job to further improve his writing skills, he eventually ended up staying because of the long, philosophical discussions he had with Samuel (which had a great influence on his later debating and speaking ability). To integrate learning into every single day, he even created a 5-hour rule for himself, spending one hour each weekday on reading, writing, setting goals, coming up with ideas, talking with like-minded people and reflecting.
او که این کار را برای بهبود بیشتر مهارتهای نویسندگیاش آغاز کرد، در نهایت به دلیل بحثهای طولانی و فلسفی که با ساموئل داشت (که بعدها تاثیر زیادی بر توانایی مناظره و گفتار او داشت) در آن کار ماندگار شد. برای ادغام یادگیری روزانه، او حتی یک قانون 5 ساعته برای خود ایجاد کرد و هر روز هفته یک ساعت را صرف خواندن، نوشتن، تعیین اهداف، ایدهپردازی، صحبت با افراد همفکر کرد.
One of the books that most impacted him is called The Pilgrim’s Progress, a religious story outlining the Christian journey in the form of a dream.
یکی از کتابهایی که بیشترین تاثیر را بر او گذاشت «پیشرفت زائر» نام دارد، داستانی مذهبی که سفر یک مسیحی را در قالب یک رویا ترسیم میکند.
You could say that Benjamin Franklin was one of the first self-improvement nerds, loving to learn and obsessing about making consistent progress with his life, just like you and me 🙂
می توان گفت که بنجامین فرانکلین یکی از اولین افراد شیفته پیشرفت شخصی بود، عاشق یادگیری و پیشرفت مداوم در زندگی خود بود. مانند من و شما 🙂
Lesson 2: If it was possible in the 1700s, it’s possible in 2022. If you really want to learn something, you’ll find a way.
درس 2: اگر در دهه 1700 امکان پذیر بود، در سال 2022 امکان پذیر است. اگر واقعاً میخواهید چیزی یاد بگیرید، راهی پیدا خواهید کرد.
For all his success in business, what Ben Franklin really wanted to do was write. That’s why he took an apprenticeship with a printer in the first place. He also worked at the New England Courant, the first, independent Boston newspaper, which belonged to his brother.
با وجود تمام موفقیتهایش در تجارت، چیزی که بن فرانکلین واقعا میخواست انجام دهد نوشتن بود. به همین دلیل بود که در وهله اول نزد یک چاپخانه شاگردی کرد. او همچنین در در کورانت نیو انگلند (New England Courant)، اولین روزنامه مستقل بوستون، که متعلق به برادرش بود کار میکرد.
Of course the only way to get better at writing is to get feedback for it, so he was eager to publish some of his essays in the newspaper, but since he was 17 years old, nobody would’ve taken him seriously. So instead, he created a female alter ego, Mrs. Silence Dogood, in whose name he published his funny first attempts at writing.
البته تنها راه برای بهتر شدن در نوشتن، دریافت بازخورد برای نوشتههاست، بنابراین او مشتاق بود برخی از مقالات خود را در روزنامه منتشر کند، اما از 17 سالگی هیچکس او را جدی نمیگرفت. بنابراین در عوض، او شخصیت خود را به یک ایگوی زن به نام خانم سایلنس داگوود تغییر داد که اولین تلاشهای خنده دار خود را در نویسندگی به نام او منتشر کرد.
Sure, having access to a newspaper isn’t something everyone can count on, but if Ben Franklin found a way to really learn how to write in 1721, so can you in 2016. Even better, today, you can publish almost anything online, free for the world to see – whether that’s a video, a song or something you’ve written.
مطمئناً، دسترسی به روزنامه چیزی نیست که همه بتوانند روی آن حساب کنند، اما اگر بن فرانکلین راهی برای یادگیری نویسندگی در سال 1721 پیدا کرد، شما نیز در سال 2022 میتوانید. حتی بهتر از آن، امروز، تقریبا میتوانید هر چیزی را به صورت آنلاین منتشر کنید و مشاهده آن برای همه بدون هزینه است- چه یک ویدیو، یک آهنگ یا چیزی که شما نوشتهاید.
“I don’t have a publisher/agent/film school education” aren’t valid excuses any more. If you really want to learn, you’ll find a way. If not, you’ll find an excuse.
«من ناشر/نماینده/آموزش ویدیویی ندارم» دیگر بهانههای معتبری نیستند. اگر واقعا میخواهید یاد بگیرید، راهی پیدا خواهید کرد. اگر نه، بهانهای پیدا خواهید کرد.
Lesson 3: Don’t let being ahead of your time get to you. Embrace it and be patient.
درس 3: اجازه ندهید که جلوتر بودن از زمانتان به شما خللی ایجاد کند. آن را در آغوش بگیرید (بپذیرید) و صبور باشید.
No matter what you want to learn and eventually be successful in, it’s always going to entail some kind of risk, whether it means putting all of your money into a new technology, sticking with your opinion, even if it’s unpopular, or pursuing something that other people tell you will never work.
مهم نیست که چه چیزی را می خواهید یاد بگیرید و در نهایت میخواهید در چه کاری موفق باشید، [انتخاب هر کدام] همیشه نوعی ریسک را به همراه خواهد داشت، چه به این معنی باشد که تمام پول خود را صرف یک فناوری جدید کنید، یا به عقیده خود پایبند باشید، حتی اگر نامحبوب باشد، یا به دنبال چیزی باشید که دیگران به شما میگویند که هرگز جواب نخواهد داد (کار نخواهد کرد).
This means you’ll often feel like you know something to be true and the world simply hasn’t caught up yet. It’s easy to get discouraged when you feel you’re the only one who’s ahead of the curve, frustrating even and maybe you’ll want to give up. As long as you think you’re right – don’t.
این به این معنی است که اغلب احساس میکنید چیزی را درست میدانید و دنیا هنوز به آن نرسیده است. وقتی احساس میکنید تنها کسی هستید که از منحنی جلوتر هستید، دلسرد شدن و حتی ناامیدی آسان میشود و شاید هم بخواهید تسلیم شوید. اما تا زمانی که فکر می کنید حق با شماست - این کار را نکنید.
Benjamin Franklin was at least 20, sometimes dozens of years ahead of his time, but he still knew that eventually, people would come around.
بنجامین فرانکلین حداقل 20 سال، گاهی دهها سال از زمان خود جلوتر بود، اما همچنین میدانست که در نهایت، مردم با آن کنار خواهند آمد (مردم هم به آن خواهند رسید).
For example he not only discovered electricity with his favorite key-on-a-kite-experiment, he was also the first to store electricity from a lightning strike in a so-called Leyden jar, some of which he connected and called a “battery.” A battery! In the 1750s!
به عنوان مثال، او نه تنها با آزمایش مورد علاقهاش، کلید روی بادبادک، الکتریسیته را کشف کرد، بلکه اولین کسی بود که برق حاصل از برخورد صاعقه را در یک شیشه به اصطلاح لیدن ذخیره کرد، که برخی از آنها را به هم متصل کرد و «باتری» نامید. یک باتری! در دهه 1750!
He also already lined out a government model for the united colonies that would later become the USA in the 1750s, 20 years before the actual declaration of independence.
او همچنین یک مدل دولتی برای مستعمرات متحد که بعدها در دهه 1750 به ایالات متحده تبدیل شدند، 20 سال قبل از اعلام استقلال واقعی، ترسیم کرد.
Until the very end, he kept up his visionary thinking, putting forward a petition in 1790, the year he died, stating the US government had to “uphold the liberty of the American people, without distinction of color” – he wanted to abolish slavery – something that would actually happen 75 years later.
او تا انتها به رویاپردازی خود ادامه داد و در سال 1790، سالی که درگذشت، طوماری را مطرح کرد و اظهار داشت که دولت ایالات متحده باید "آزادی مردم آمریکا را بدون تمایز رنگی حفظ کند" - او میخواست برده داری را لغو کند. چیزی که در واقع 75 سال بعد اتفاق میافتد.
Benjamin Franklin: An American Life Review
I love biographies. The facts aren’t just lined out, they’re woven into the story of another human life, which is always the most compelling way to get the point across. Ben Franklin is an especially interesting example, because he changed not one, but many fields in his lifetime. Benjamin Franklin: An American Life is a must read!
مرور کتاب یک زندگی آمریکایی: بنجامین فرانکلین
من عاشق زندگینامه هستم. حقایق نه تنها خطبندی شدهاند، بلکه در داستان زندگی انسانی دیگر تنیده شدهاند که همیشه قانعکنندهترین راه برای رساندن موضوع اصلی است. بن فرانکلین یک مثال جالب است، زیرا او نه تنها یک زمینه، بلکه بسیاری از زمینهها را در طول زندگی خود تغییر داد. کتاب یک زندگی آمریکایی بنجامین فرانکلین را حتما باید مطالعه کرد.