Sentence-Summary: Leonardo Da Vinci is Walter Isaacson’s account of the life of one of the most brilliant artists, thinkers, and innovators who ever lived.
خلاصه کتاب لئوناردو داوینچی در یک جمله: کتاب لئوناردو داوینچی اثر والتر ایزاکسون زندگی یکی از درخشانترین هنرمندان، متفکران و مبتکرانی که تاکنون زندگی کرده را روایت میکند.
Favorite quote from the author:
If you only read a handful of biographies in your life, make it those written by Walter Isaacson. Not only does he manage to capture an entire human life in such a form that not a single page feels boring, but he also continues to pick the people most worth studying. In 2017, Leonardo Da Vinci joined the ranks of Albert Einstein, Benjamin Franklin and Steve Jobs.
نقل قولی از نویسنده:
اگر در زندگی خود قصد دارید فقط تعداد انگشت شماری از زندگی نامهها را بخوانید، آنها را از بین آثار والتر ایزاکسون انتخاب کنید. او نه تنها توانایی این را دارد که کل زندگی یک انسان را به گونهای به تصویر بکشد که حتی یک صفحه از آن هم خسته کننده نباشد، بلکه همچنین افرادی را انتخاب میکند که ارزش مطالعه را داشته باشند. در سال 2017، کتاب زندگینامه لئوناردو داوینچی به جمع زندیگنامههای آلبرت انیشتین، بنجامین فرانکلین و استیو جابز پیوست.
Modern performance psychology has discredited a lot of what we would have called ‘genius’ 20, 30, or 50 years ago as mere dedication and commitment to one’s work. That’s a good thing, as it puts us in control of our destinies, rather than leaving us as victims of the ‘I’m not gifted’ myth. However, a few icons are worth holding on to.
عملکرد مدرن روانشناسی بسیاری از آنچه را که ۲۰، ۳۰ یا ۵۰ سال پیش صرفا بهعنوان فداکاری و تعهد به یک کار، «نابغه» مینامیدیم، بیاعتبار کرده است. این اتفاق خوبی است، زیرا به جای این که ما را قربانی داستان افسانهای "من استعداد ندارم" کند تحت کنترل سرنوشت خودمان قرار میدهد. با این حال، چند نماد ارزش نگه داشتن را دارند.
Leonardo Da Vinci is one such icon, clearly surpassing the peers of his time in not just his work ethic, but many aspects all at once. While I can’t wait to devour the book, which I got as a Christmas gift. We want to draw some high-level lessons about the man’s life from reading its summary.
Here are 3 surprising takeaways:
Da Vinci elevated the status of artists as thinkers and innovators.
Try to transfer your interests to your projects, even if they seem completely unrelated.
Prepare your biggest ideas in a way that allows them to be published once you’re gone.
لئوناردو داوینچی یکی از همین نمادها است که به وضوح از همتایان زمان خود نه تنها در اخلاق کاری، بلکه در بسیاری از جنبهها یکباره پیشی میگیرد. در حالی که نمیتوانستم برای خواندن کتاب لئوناردو داوینچی صبر کنم، آن را به عنوان هدیه کریسمس دریافت کردم. میخواهم از خواندن خلاصه کتاب زندگینامه لئوناردو داوینچی درسهای سطح بالایی درباره زندگی این مرد بگیریم.
در این بخش 3 نکته شگفت انگیز از خلاصه کتاب لئوناردو داوینچی آورده شده است:
داوینچی جایگاه هنرمندان را به عنوان متفکر و مبتکر ارتقا داد.
سعی کنید علایق خود را به پروژههای خود منتقل کنید، حتی اگر کاملا نامرتبط به نظر برسند.
بزرگترین ایدههای خود را به گونهای آماده کنید که به محض از دنیا رفتن، امکان انتشار آنها فراهم باشد.
Lesson 1: Leonardo Da Vinci is the reason we see artists as artists.
درس 1: لئوناردو داوینچی دلیلی است که ما امروزه هنرمندان را به عنوان هنرمند میبینیم.
Saying Leonardo Da Vinci is one of the few people who still deserves the label ‘genius’ in today’s world is obviously a mouthful. However, in no way does it indicate he didn’t work hard to sharpen his talents. At age 14, he started an apprenticeship under a man named Andrea del Verrocchio, who was an artist and an engineer. This alone has several interesting implications.
گفتن این که لئوناردو داوینچی یکی از معدود افرادی است که هنوز هم در دنیای امروز سزاوار برچسب «نابغه» است، مشخصا یک لقمهی دهان پر کن است. با این حال، به هیچ وجه نشان دهنده این نیست که او برای تقویت استعدادهای خود سخت کار نکرده است. در ۱۴ سالگی زیر نظر فردی به نام آندرئا دل وروکیو که فردی هنرمند و مهندس بود، شاگردی کرد. این به تنهایی چندین پیامد جالب دارد.
First, back in the 15th century, art and engineering went hand in hand. Science was meant to be approached creatively and in turn, the principles of science, like the study of human vision and geometric forms, found its way into paintings and sculptures.
اول از همه در قرن پانزدهم، هنر و مهندسی دست به دست هم دادند (با هم ارتباط نزدیکی داشتند). باید با رویکردی خلاقانه به علم نزدیک میشد و به نوبه خود، اصول علمی مانند مطالعه بینایی انسان و اشکال هندسی راه خود را به نقاشیها و مجسمهها باز کردند.
Second, just like you might hire a gardener or carpenter today, people used to order hand-crafted art on commission. Someone could walk into del Verrochio’s workshop any day of the week and pay him to make a custom statue of Hercules, for example.
دوم، درست مثل امروز که ممکن است باغبان یا نجاری را استخدام کنید، مردم قبلا کارهای هنری دست ساز را با حق زحمت آن سفارش میدادند. هر کسی میتوانست یک روز از روزهای هفته وارد کارگاه دل وروکیو شود و برای مثال به او پول بدهد تا مجسمه سفارشی هرکول را بسازد.
Third, because of the commission payment model, it was easier for artists to make a living. Today, how much you earn as an artist is mostly based on fame. Companies like Medium and Patreon are trying to change that. That said, it also meant that art was treated like a commodity.
سوم، به دلیل مدل پرداخت پورسانتی، امرار معاش برای هنرمندان آسانتر بود. امروزه میزان درآمد شما به عنوان یک هنرمند بیشتر بر اساس شهرت است. شرکتهایی مانند Medium و Patreon در حال تلاش برای تغییر آن هستند. تغییری برای این که با هنر مانند یک کالا رفتار نشود.
It was only when Leonardo reached fame and fortune, and was hired by kings to do his work, that the reputation of artists all around was elevated. Finally, painters and sculptors were respected for their creativity, more thought was given to their work, and innovative breakthroughs from individuals could reach the masses.
زمانی که لئوناردو به شهرت و ثروت رسید و توسط پادشاهان برای انجام کارهایش استخدام شد، شهرت هنرمندان دیگر هم بیشتر شد. در نهایت، نقاشان و مجسمهسازان به خاطر خلاقیتشان مورد احترام قرار گرفتند، تفکر بیشتری به کارشان دادند و پیشرفتهای نوآورانه فردی توسط هنرمندان همه گیر شد.
Lesson 2: Infuse even the most random of your interests into everything you do.
درس 2: حتی تصادفیترین علایق خود را در هر کاری که انجام میدهید برانگیزید (القا کنید)
What’s most remarkable about Da Vinci is that he fundamentally changed our thinking in not just one, specific area, but across a range of disciplines: painting, sculpturing, frescoes, biology, anatomy, medicine, engineering, architecture, and a lot more. To use a modern term, he was an expert generalist.
آنچه در مورد داوینچی قابل توجه است این است که او اساسا تفکر ما را نه تنها در یک زمینه خاص، بلکه در طیفی از رشتهها از جمله: نقاشی، مجسمه سازی، نقاشیهای دیواری، زیست شناسی، آناتومی، پزشکی، مهندسی، معماری و بسیاری دیگر، تغییر داد. اگر بخواهیم از یک اصطلاح مدرن استفاده کنیم، او یک متخصص عمومی بود.
He illustrated math problems with artistic sketches, made sculptures of wax from human body parts, to understand how they work, and studied the human eye to improve how we perceive his paintings.
او مسائل ریاضی را با طرحهای هنری به تصویر میکشید، مجسمههایی از موم اعضای بدن انسان میساخت تا بفهمد چگونه کار میکنند و درباره چشم انسان مطالعه کرد تا درک ما از نقاشیهایش را بهبود بخشد.
However, in today’s world, where all these different fields have advanced so far already, we’re discouraged from being good at a lot of things and instead told to specialize and become great at one thing. For some, this is easy, but for people with many interests, like me, it feels like a curse.
با این حال، در دنیای امروز، که همه این رشتههای مختلف تاکنون پیشرفت کردهاند، ما از خوب بودن در بسیاری از چیزها دلسرد شدهایم. در عوض به ما گفته میشود که در یک چیز متخصص و عالی باشیم. برای برخی این آسان است، اما برای برخی افراد با علایق زیاد، مانند من، این یک نفرین به حساب میآید.
But our obsession with experts is not just frustrating, it may also be wrong. Imagine what happened if all of the brightest people were stuck in one, narrow topic, or channel of thinking. We’d constantly fail to see the big picture and generate insights based on making connections.
اما وسواس ما به متخصصان نه تنها ناامید کننده نیست، بلکه ممکن است اشتباه باشد. تصور کنید چه اتفاقی میافتاد اگر همه باهوشترین افراد در یک موضوع، یا کانال فکری محدود گیر میکردند. مسلما به این شکل در مشاهده تصویر بزرگ (ایدهآل) و ایجاد بینشهایی مبتنی بر ارتباطات [بین رشتهها] دائما شکست میخوردیم.
So, unless intense focus on one thing comes naturally to you, don’t be afraid to do what Leonardo did. Take even the most random of your interests and infuse them into your work. Approach math like a painter would, writing like a gamer would, or business like a doctor might. We’re bound to learn a lot from you if you do.
پس مگر اینکه تمرکز شدید روی یک چیز به طور طبیعی برای شما اتفاق بیفتد، از انجام کاری که لئوناردو انجام داد نترسید. حتی تصادفیترین علایق خود را در نظر بگیرید و آنها را در کار خود القا کنید. به ریاضیات مانند یک نقاش، نوشتن مانند یک گِیمر یا تجارت مانند یک دکتر برخورد کنید. اگر این کار را بکنید، حتما چیزهای زیادی از شما یاد خواهیم گرفت.
Lesson 3: Make sure your thoughts have a way to reach the world after you die.
درس 3: مطمئن شوید که افکار شما راهی برای رسیدن به جهان پس از مرگ شما پیدا میکنند.
Speaking of learning from you, so that we can, you first have to share. Most people don’t want to be a writer, Youtuber, or person of public interest. That’s fine, but it probably robs us of some of the greatest ideas of mankind. For example, thanks to a donation of corpses from a university, Leonardo was able to study human anatomy in detail.
صحبت از یادگیری از شما شد، برای اینکه بتوانیم، ابتدا باید [دانش خود را] به اشتراک بگذارید. اکثر مردم نمیخواهند نویسنده، یوتیوبر یا فردی عامه پسند باشند. این خوب است، اما احتمالاً برخی از بزرگترین ایدههای بشریت را از ما خواهد گرفت. به عنوان مثال، لئوناردو به لطف اهدای جسد از یک دانشگاه، توانست آناتومی انسان را با جزئیات مطالعه کند.
He dissected and analyzed everything, even poured wax into a bull’s heart, to use the mold for a glass model, so he could study how liquids move through it. Along with hundreds of drawings, he wrote thousands of words, documenting his insights into our biology, even describing the basics of modern illnesses like arteriosclerosis.
او همه چیز را کالبد شکافی و تجزیه و تحلیل کرد، حتی موم را در قلب گاو نر ریخت تا از قالب برای مدل شیشهای استفاده و بتواند نحوه حرکت مایعات را در آن مطالعه کند. همراه با صدها طراحی خود، هزاران کلمه نوشت و بینش خود را در مورد زیست شناسی ما مستند کرد، حتی اصول اولیه بیماریهای مدرن مانند تصلب شرایین (گرفتگی رگ) را توصیف کرد.
Sadly, these notes only caught dust for hundreds of years after his death, practically hindering the field of medicine from advancing. The exact mechanics of fluids in the heart were only understood over 450 years later. What can we learn from that?
متاسفانه، یادداشت او برای صدها سال پس از مرگش در گوشهای گرد و غبار گرفت (استفاده نشد) و عملا مانع پیشرفت رشته پزشکی شد. مکانیک دقیق مایعات در قلب تنها بیش از 450 سال بعد شناخته شد. چه چیزی میتوانیم از آن بیاموزیم؟
You don’t have to write a blog or create content regularly, but it’d be a good idea to take some time and write down your biggest ideas in a journal or document for posterity. If you include instructions on how to find them in your last will, maybe you can change the world even after you’re no longer here.
شما مجبور نیستید به طور منظم یک وبلاگ بنویسید یا محتوا ایجاد کنید، اما ایده خوبی است که کمی وقت بگذارید و بزرگترین ایدههای خود را در قالب یک مجله یا یک سند برای آیندگان بنویسید. اگر در آخرین وصیت نامه خود دستورالعملهایی را در مورد چگونگی پیدا کردن آنها بگنجانید، شاید بتوانید حتی پس از این که دیگر اینجا نیستید، دنیا را تغییر دهید.
Leonardo Da Vinci Review
Make no mistake, a Walter Isaacson book is a behemoth. Leonardo Da Vinci even has a version with lots of illustrations, which I can’t wait to dive into. But until you have time for that, spending 20 minutes to read the summary on Blinkist and looking up some of Da Vinci’s artwork on Wikipedia is a great way to get to know the man.
مرور کتاب زندگینامه لئوناردو داوینچی
اشتباه نکنید، کتاب والتر ایزاکسون یک غول بزرگ است. لئوناردو داوینچی حتی نسخهای با تصاویر زیادی دارد که بیش از این نمیتوانم منتظر بمانم تا به مطالعه آن بپردازم. اما تا زمانی که برای این کار وقت نداشته باشید، صرف 20 دقیقه برای خواندن خلاصه کتاب زندگینامه لئوناردو داوینچی و جستجوی برخی از آثار هنری داوینچی در ویکیپدیا، راهی عالی برای آشنایی با این مرد است.