خلاصه کتاب رایگان اصول اثری از ری دالیو

در این بخش خلاصه‌ای از کتاب اصول اثری از ری دالیو را به شما ارائه خواهیم داد.

خلاصه کتاب رایگان اصول اثری از ری دالیو.jpg

Sentence-Summary: Principles holds the set of rules for work and life billionaire investor and CEO of the most successful fund in history, Ray Dalio, has acquired through his 40-year career in finance.

خلاصه کتاب اصول در یک جمله: کتاب «اصول» مجموعه قوانینی برای کار و زندگی سرمایه‌گذار میلیاردر و مدیرعامل موفق‌ترین صندوق (مالی) تاریخ، ری دالیو است که آن‌ها را از طریق 40 سال حرفه خود در امور مالی به‌دست آورده است.

Favorite quote from the author:

The first time I ever heard Ray Dalio’s name was in Tony Robbins’s book Money. He’s the founder and CEO of Bridgewater Associates, the largest and most successful hedge fund in the world. Ray has made money for his clients in 23 out of the last 26 years. I was shocked that he so generously shared his “All Seasons Portfolio” for individual investors in Tony’s book.

نقل قولی از نویسنده:

نام «ری دالیو» را برای اولین بار در کتاب پول تونی رابینز شنیدم. او بنیان‌گذار و مدیرعامل Bridgewater Associates، بزرگترین و موفق‌ترین صندوق پوشش ریسک در جهان است. ری در 23 سال از 26 سال گذشته برای مشتریان خود درآمد کسب کرده است. از اینکه او سخاوتمندانه «پرتفولیوی تمام فصول» خود را برای سرمایه‌گذاران فردی در کتاب تونی به اشتراک گذاشت، شوکه شدم.

Maybe it was Tony’s pressure to pass on some of his wisdom that led him to write his own book about what he’s learned in his career and life, but whatever it was, as a result, you and I can now learn more about his Principles. Comprised of two books, “Work” and “Life,” it holds hundreds of algorithm-style rules you can use to navigate the world.

شاید فشار تونی برای انتقال بخشی از دانایی‌اش بود که او را به نوشتن کتاب درباره حرفه‌ و زندگی‌اش علاقه‌مند کرد. اما هرچه که بود درنتیجه من و شما اکنون می‌توانیم درباره اصول او بیشتر بدانیم. متشکل از دو کتاب «کار» و «زندگی»، صدها قانون الگوریتمی در کتاب اصول نوشته شده است که می‌توانید از آن‌ها برای پیش‌برد خود در جهان استفاده کنید.

Ray painstakingly acquired these through years of learning and lots of failure. In turn, they helped him build a tremendously successful company and live a good life.

آقای ری این‌ها را با زحمت فراوان طی سال‌ها یادگیری و شکست‌های بسیار به‌دست آورد. کتاب‌ها به نوبه خود به او کمک کردند تا یک شرکت فوق‌العاده موفق تشکیل دهد و زندگی خوبی داشته باشد.

Here are 3 lessons from this masterpiece:

  1. Principles are powerful weapons in the fight against flawed thinking.

  2. Radical truth and transparency are two of Ray’s most important ideas.

  3. Great businesses use principles to create environments where the best ideas win.

در اینجا به 3 درس از این شاهکار می‌پردازیم:

  1. «اصول» سلاح قدرتمندی در مبارزه با افکار ناقص هستند.

  2. رادیکال حقیقت (تمرینی برای همیشه صادق بودن و خودداری از گفتن دروغ حتی دروغ‌های مصلحتی) و شفافیت دو مورد از مهم‌ترین ایده‌های ری هستند.

  3. کسب‌وکارهای بزرگ از اصول برای ایجاد محیط‌هایی استفاده می‌کنند که بهترین ایده‌ها در آن‌ها برنده می‌شوند.

Are you ready to update your life’s compass so that it always points towards true North? Let’s discover some principles!

آیا حاضرید قطب‌نما زندگی خود را به‌روز‌رسانی کنید تا همیشه به سمت شمال حقیقت باشد؟ بیایید چند اصل را باهم کشف کنیم!

Principles Summary

Lesson 1: Principles are the ultimate way of seeing the world as it truly is, not as you’d like it to be.

درس 1: اصول راه نهایی برای دیدن جهان به همان شکلی است که واقعاً هست، نه آن‌طور که دوست دارید باشد.

If you asked Ray why he thinks having principles is important, this is the answer he’d give you: “Principles are ways of successfully dealing with reality to get what you want out of life.”

اگر از ری بپرسید که چرا فکر می‌کند داشتن اصول مهم است، این پاسخی است که او به شما می‌دهد: «اصول، روش‌هایی هستند که واقعیت را به موفقیت گره می‌زنند تا به آنچه که از زندگی می‌خواهید برسید.»

When Ray was younger, he predicted that Mexico would default on its debt and, subsequently, the world would fall into an economic crisis. He even testified in front of the US Congress and talked about it on TV. While he was right, Mexico did default on its debt, the crisis never happened – stocks and businesses soared.

زمانی که ری جوان‌تر بود، پیش‌ بینی کرد که مکزیک بدهی خود را پرداخت نخواهد کرد و درنتیجه، جهان در یک بحران اقتصادی قرار خواهد گرفت. او حتی در مقابل کنگره آمریکا شهادت داد و در تلویزیون نیز درباره آن صحبت کرد. در حالی که او درست می‌گفت، مکزیک بدهی خود را پرداخت نکرد اما بحران هرگز اتفاق نیفتاد و سهام و تجارت رو‌ به افزایش رفت.

Because Ray had placed his financial bets accordingly, he lost all of his money and had to fire every one of his employees. This – his biggest failure – taught him that he should always think rationally, not emotionally. The tragedy of most peoples’ lives is that they hold on so desperately to their opinions that it becomes impossible to see reality.

از آن‌جایی که ری شرط‌های مالی خود را بر این اساس گذاشته بود، تمام پول خود را از دست داد و مجبور شد همه کارمندان خود را اخراج کند. این بزرگترین شکستش بود و به او آموخت که باید همیشه منطقی فکر کند نه احساسی. تراژدی زندگی اکثر مردم این است که آن‌چنان ناامیدانه به نظرات خود پایبند هستند که دیگر دیدن واقعیت برایشان غیرممکن می شود.

That’s why Ray needed principles as the ultimate way of stress testing his, and later his employees’, opinions. Do they hold up in the real world? Instead of just thinking he was right, he asked: “How can I know I’m right?”

به همین دلیل بود که ری به اصول به عنوان راه نهایی آزمایش استرس، برای نظرات خود و بعداً کارمندانش نیاز داشت. ولی آیا آن‌ها در دنیای واقعی به آن عمل می‌کنند؟ به جای اینکه فقط فکر کند حق با اوست، پرسید: «چگونه می‌توانم بفهمم که درست می‌گویم؟»

So, what you’re really doing when you begin to think about your own principles and which rules help you live truthfully, is removing errors from your brain that result in flawed thinking, one rule at a time.

بنابراین، کاری که واقعا باید انجام دهید این است که وقتی شروع به فکر کردن در مورد اصول خود می‌کنید و یا قوانینی که به شما کمک می‌کنند تا صادقانه زندگی کنید، خطاهایی که منجر به تفکر ناقص می‌شود را از ذهنتان پاک کنید. یک قانون در یک زمان.

Lesson 2: Two of the most important principles are radical truthfulness and transparency.

درس 2: دو مورد از مهمترین اصول «شفافیت» و «رادیکال حقیقت» هستند.

While all of Ray’s principles have contributed to his success one way or the other, some have done so more than others. Here are two of his most important ones:

در حالی که تمام اصول ری به هر طریقی به موفقیت او کمک کرده‌اند، اما برخی از آن‌ها از اهمیت بیشتری برخوردار هستند. در اینجا به دو مورد از مهم‌ترین آن‌ها اشاره می کنیم:

  1. Radical truthfulness. Imagine an environment in which you and everyone you know felt comfortable to honestly say what they think at all times. What a healthy way of living! What’s more, in a company this ensures mistakes are always uncovered, talked about and then learned from, rather than getting swept under the rug.

  2. رادیکال صداقت. محیطی را تصور کنید که در آن شما و هرکسی که می‌شناسید همیشه احساس راحتی می‌کنید که کاملا صادقانه نظر خود را بیان کنید. چه شیوه زندگی سالمی! علاوه بر این در یک شرکت، این موضوع تضمین می‌کند که اشتباهات همیشه آشکار شوند، در مورد آنها صحبت شود و سپس از آن‌ها درس گرفته شود، نه اینکه روی آن‌ها سرپوش گذاشته شود.

  3. Radical transparency. This is related to radical truthfulness, and helps enable it. The more candid you can be about what you have done, are doing and are going to do in the future, the more accurately can people weigh their feedback to you.

  4. رادیکال شفافیت. این مورد به رادیکال صداقت مربوط می‌شود و به فعال شدن آن کمک می‌کند. هرچه بتوانید در مورد کارهایی که انجام داده‌اید، در حال حاضر انجام می‌دهید و در آینده انجام خواهید داد صادق‌تر باشید، افراد با دقت بیشتری می‌توانند بازخورد خود را با شما بسنجند.

In theory, most of us know these two ideas would help us and the people around us if we always lived them. The reason we often don’t is because it can be emotionally difficult and so we fool ourselves into believing that it’s “nicer not to say anything.”

در تئوری، اکثر ما می‌دانیم که اگر همیشه این دو ایده را داشته باشیم، به ما و اطرافیانمان کمک می‌کند. دلیل اینکه ما اغلب این کار را نمی‌کنیم این است که از نظر احساسی می‌تواند دشوار باشد. بنابراین خودمان را گول می‌زنیم تا باور کنیم که «چیزی نگفتن بهتر است.»

But how much more would your friends benefit if you honestly told them you think they’re not ready for that new job, or where they lack key skills as an entrepreneur? If you look at the company Ray’s built, it becomes evident that it’s a lot.

اما دوستانتان چقدر بیشتر سود می‌‌برند اگر بتوانید صادقانه به آن‌ها بگویید که فکر می‌کنید برای شغل جدیدشان آماده نیستند، یا جایی که به عنوان یک کارآفرین مشغول به کارند اما فاقد مهارت‌های کلیدی هستند. اگر به ساختار شرکت ری نگاه کنید، مشخص می‌شود که این نکته بسیار زیاد است.

Lesson 3: The best companies are idea meritocracies.

درس 3: بهترین شرکت‌ها آن‌هایی هستند که ایده سالارند.

Radical truthfulness and transparency enable what Ray calls an idea meritocracy. An idea meritocracy is a place where the best ideas win. Especially in entrepreneurship, this is key. The quicker you can separate the wheat from the chaff, the better. Execute only the best suggestions, and you’ll make progress faster.

رادیکال صداقت و شفافیت چیزی را که ری شایسته‌ سالاری ایده می‌نامد را ممکن می‌سازد. شایسته سالاری ایده جایی است که بهترین ایده‌ها برنده می‌شوند. به‌خصوص در کارآفرینی، این امری کلیدی است. هر چه سریع‌تر گندم را از کاه جدا کنید بهتر است. فقط بهترین پیشنهادها را اجرا کنید و در‌این صورت سریع‌تر پیشرفت خواهید کرد.

First, in order to get access to all ideas, your environment must help them come out. You must give employees a safe space to express what they think. Second, the team must then judge those ideas accurately in order to choose which ones to implement.

در مرحله اول، برای دسترسی به تمام ایده‌ها، محیط شما باید به بیرون آمدن این ایده‌ها کمک کند. شما باید به کارکنانتان فضای امنی بدهید تا نظرات خود را بیان کنند. در قدم دوم، تیم باید ایده‌ها را به دقت بررسی کند تا بتواند انتخاب کند کدام یک را به دست اجرا بگذارد.

At Bridgewater, Ray has created an algorithm-supported system that records peoples’ thoughts and opinions. It also tracks them over time to calculate a believability score, so that decisions are based not on majority votes, but on what the most credible people have to say about the specific issue.

در بریج واتر، ری سیستمی با پشتیبانی از الگوریتم ایجاد کرده است که افکار و نظرات مردم را ثبت می‌کند. همچنین آن‌ها را در طول زمان برای محاسبه امتیاز باورپذیری ردیابی می‌کند، به طوری که تصمیمات بر اساس آرای اکثریت نیست، بلکه بر اساس آنچه معتبرترین افراد در مورد موضوعی خاص می‌گویند ثبت می‌شود.

That’s how Ray built a company whose actions are fundamentally grounded in reality and the outcome speaks for itself.

این‌گونه بود که ری شرکتی را ساخت که اقداماتش اساساً مبتنی بر واقعیت است و نتیجه خود گویای آن است.

Principles Review

So far, I’ve only gotten a glimpse of Ray’s work through his features around the web, some interviews, his TED talk, and some of his content. However, the minute I heard he had a book coming out, I put it on my Amazon wish list. The level of detail in Principles is staggering and I can’t wait to dig into this treasure chest of wisdom. Who knows, by the time you read this, I’ve probably already turned it upside down 😉

مروری بر کتاب اصول

تا کنون، من فقط نگاهی اجمالی به کار ری از طریق ویژگی‌های او در سراسر وب، برخی مصاحبه‌ها، سخنرانی‌اش در TED و برخی از محتوا‌های او داشته‌ام. با این حال، همان لحظه که شنیدم کتابی منتشر شده است، آن را در لیست آرزوهای خود در وبسایت آمازون قرار دادم. سطح جزئیات در Principles «اصول» خیره‌کننده است و من نمی‌توانم منتظر بمانم تا در این صندوق گنجینه خرد گشت و گذار کنم. چه کسی می‌داند، زمانی که شما این را می‌خوانید احتمالاً من قبلاً آن را زیر و رو کرده‌ام.

Who would I recommend the Principles summary to?

The 17 year old impulsive entrepreneur, who’s had some success, but now needs grounded reasoning, the 43 year old creative, who just suffered a major setback, and anyone who often swallows their concerns in order to “be nice.”

خلاصه کتاب اصول را به چه کسی توصیه می‌کنم؟

کارآفرین 17 ساله عجولی که تا حدی موفقیت داشته است، اما اکنون نیاز به استدلال منطقی دارد، فردی 43 ساله و خلاق که به تازگی دچار یک شکست بزرگ شده است، و هر کسی که اغلب نگرانی‌های خود را نادیده می‌گیرد تا به اصطلاح «خوب باشد.»