Sentence-Summary: Rich Dad Poor Dad tells the story of a boy with two fathers, one rich, one poor, to help you develop the mindset and financial knowledge you need to build a life of wealth and freedom.
خلاصه کتاب پدر پولدار و پدر بی پول در یک جمله: کتاب پدر پولدار و پدر بی پول داستان پسری با دو پدر، یکی ثروتمند و دیگری فقیر را روایت میکند تا به شما کمک کند ذهنیت و دانش مالی مورد نیاز برای ساختن یک زندگی سرشار از ثروت و آزادی را بهدست آورید.
Favorite quote from the author:
Rich Dad Poor Dad is a modern classic of personal finance and our favorite finance book of all time. Although the book is controversial and often takes criticism, people still believe it’s worth reading. Otherwise, it wouldn’t have sold over 32 million copies.
نقل قولی از نویسنده:
پدر پولدار پدر فقیر یک کتاب کلاسیک مدرن، درباره منابع مالی شخصی و همینطور کتاب موردعلاقه ما درباره مدیریت مالی در تمام دوران است. اگرچه این کتاب بحثبرانگیز است و اغلب مورد انتقاد قرار میگیرد، اما مردم هنوز معتقدند ارزش خواندن دارد. در غیراینصورت بیش از 32 میلیون نسخه از آن فروخته نمیشد.
Robert Kiyosaki tells the story of his two Dad’s in his childhood. His own father and the father of his best friend. While he speaks affectionately of both, they were very different when it came to dealing with finances.
رابرت کیوساکی داستان دو پدرش را در دوران کودکی تعریف میکند. پدر خودش و پدر بهترین دوستش. درحالی که او با محبت درباره هر دو صحبت میکند، اما آنها در مورد مسائل مالی بسیار از یکدیگر متفاوت بودند.
Rich Dad Poor Dad Summary
خلاصه کتاب پدر پولدار و پدر بی پول
The summary starts with the idea that many of us are too afraid of being branded as a weirdo, in order to exit the rat race. We let the two main emotions everyone has around money dominate our decisions: fear and greed. That’s why we still stick to the outdated mantra “Go to school, go to college, get a job, play it safe.” when in reality no job is safe any more.
خلاصه کتاب با این ایده شروع میشود که بسیاری از ما برای خروج از مسابقه موشها (افراد ترسویی که از تغییر و پیشرفت هراس دارند) بیشازحد میترسیم که بهعنوان یک آدم عجیب و غریب شناخته شویم. ما به خود اجازه میدهیم دو احساس اصلی همه افراد در مورد پول بر تصمیمات ما غلبه کند: ترس و طمع. به همین دلیل است که ما هنوز به این شعار قدیمی «به مدرسه برو، به دانشگاه برو، شغلی پیدا کن، ایمن زندگی کن» پایبند هستیم. در حالی که در واقعیت ماجرا، هیچ شغلی دیگر امن نیست.
For example, when you get a raise at your job, a wise choice would be to invest the extra money. Put it into something that builds wealth like stocks or bonds, which has risk, but a lot of potential. Maybe you find a good fund with a 60% chance to double your money within a year, but a 40% chance of losing it all. However, most likely your fear of losing the money altogether will keep you from doing so.
بهعنوان مثال، وقتی در شغل خود افزایش حقوق دریافت میکنید، یک انتخاب عاقلانه این است که پول اضافی را سرمایهگذاری کنید. آن را در چیزی قرار دهید که ثروت میسازد، مانند سهام یا اوراق بهادار. اگرچه ریسک دارد اما پتانسیل فراوانی نیز دارد. شاید صندوق خوبی پیدا کنید با 60 درصد شانس دوبرابر کردن پول در یک سال، اما 40 درصد احتمال از دست دادن همهی آن. با اینحال، به احتمال زیاد ترس از دست دادن پول و سرمایهتان، شما را از انجام این کار باز میدارد.
But when your greed takes over, you might then spend the extra money on an improved lifestyle. You might buy a fancy new car, and the payments eat up the money, for instance. This way you’re almost certain to lose 100%. This already gives you a glimpse of how important it is to educate yourself financially. Since we receive no financial education in school or college, sadly, this is entirely up to you.
اما هنگامی که حرص و طمع شما را فرا میگیرد، ممکن است پول اضافی را صرف یک شیوه زندگی بهتر کنید. بهعنوان مثال، ممکن است یک ماشین جدید و شیک بخرید و این پرداختها پول را میخورند. به این ترتیب تقریباً مطمئن هستید که 100 درصد ضرر خواهید کرد. این موضوع یک نگاه اجمالی از اهمیت آموزش در امور مالی شخصی به شما میدهد. از آنجایی که ما هیچ آموزش مالی در مدرسه یا دانشگاه دریافت نمیکنیم، متأسفانه این موضوع کاملاً به خود شما بستگی دارد.
Look around and you’ll see plenty of financially ignorant people in your own life. Just take a look at local politicians. Is their city in debt? Your mayor might be great, but unfortunately, he probably doesn’t know how to deal with money.
به اطراف خود نگاه کنید، افراد کمسواد زیادی از نظر مالی در زندگی خود خواهید دید. فقط نگاهی به سیاستمداران محلی بیندازید. آیا شهرشان بدهکار است؟ شهردار شما ممکن است عالی باشد، اما متأسفانه، احتمالاً نمیداند چگونه با پول کنار بیاید.
For the same reason 38% of Americans don’t save anything for their retirement. The only way for you to counteract this is to start now. Today is the youngest you’ll ever be, so take a close look at what you can and can’t afford. This way you’ll be able to set realistic financial goals, even if it means waiting for that shiny new BMW.
به همین دلیل، 38 درصد از آمریکاییها چیزی را برای بازنشستگی خود پسانداز نمیکنند. تنها راه مقابله با این موضوع این است که از همین الان شروع کنید. امروز شما در جوانترین حالتی هستید که هرگز خواهید بود، بنابراین به آنچه که میتوانید و آنچیز که نمیتوانید بپردازید، از نزدیک نگاه کنید. به این ترتیب میتوانید اهداف مالی واقعبینانهای را تعیین کنید، حتی اگر به این معنی باشد که باید منتظر آن BMW جدید و درخشان برای خود باشید.
Next, adopt the mindset of “work to learn” instead of “work to earn”. Take a job in a field you have no clue about, such as sales, customer service or communications, to develop new skills – you never know what they might be good for. Set aside 5% of your income each month to buy books, courses and attend seminars on personal finance to start building your financial IQ.
در مرحله بعد، طرز فکر «کار برای یادگیری» را به جای «کار برای کسب درآمد» اتخاذ کنید. در زمینهای که هیچ سررشتهای درباره آن ندارید، مانند فروش، خدمات مشتری یا ارتباطات، شغلی را برای توسعه مهارتهای جدید انتخاب کنید و شاید هرگز ندانید که ممکن است کجای زندگی به کارتان بیاید. هر ماه 5 درصد از درآمد خود را برای خرید کتاب، دورههای آموزشی و شرکت در سمینارهای مربوط به امور مالی شخصی کنار بگذارید تا شروع به ساخت و پرورش ذهنیت مالی خود کنید.
The first step toward building wealth lies in the mindset of managing risks instead of avoiding them. Also, learn about investments to understand that it’s better to not play it safe because you’ll miss big potential rewards. Don’t start big, just set aside a small amount, like $1,000 or even $100, and invest it in stocks, bonds, or even tax lien certificates. Treat the money as if it’s gone forever and you’ll worry less about losing it.
اولین قدم برای کسب ثروت در ذهنیت مدیریت ریسکها به جای اجتناب از آنها نهفته است. همچنین در مورد سرمایهگذاریها بیاموزید تا بفهمید که بهتر است آن را خیلی محتاطانه انجام ندهید زیرا در این صورت سودهای بالقوه بزرگ را از دست خواهید داد. بزرگ شروع نکنید، فقط یک مقدار کوچک مانند 1000 دلار یا حتی 100 دلار کنار بگذارید و آن را در سهام، اوراق بهادار یا حتی گواهی حق مالیاتی سرمایهگذاری کنید. با پول طوری رفتار کنید که انگار برای همیشه از بین رفته است و اینگونه کمتر نگران از دستدادن آن خواهید بود.
As soon as you start your journey towards wealth, you’ll realize that it’ll be quite a long one. That’s why it’s important to stay motivated. Kiyosaki suggests creating an “I want” and an “I don’t want” list. Include items like: “I want to retire at age 50.” or “I don’t want to end up like my broke uncle.”
به محض اینکه سفر خود را به سمت ثروتمند شدن آغاز کنید، متوجه خواهید شد که این سفر بسیار طولانی خواهد بود. به همین دلیل مهم است که با انگیزه بمانید. کیوساکی پیشنهاد میکند یک فهرست «میخواهم» و «نمیخواهم» برای خود بنویسید. مواردی مانند: «من می خواهم در سن 50 سالگی بازنشسته شوم.» یا «نمیخواهم مانند عموی خود شکسته و خسته بازنشست شوم.»
Another idea is to pay yourself first each month. Take the portion of your salary you want to spend on stocks or your financial education, invest it, and pay your bills afterward. It’ll create pressure to be creative in making money and show you what you can afford.
ایده دیگر این است که ابتدای هر ماه به خودتان پول بدهید. بخشی از حقوق خود را که میخواهید برای سهام یا تحصیلات مالی خود خرج کنید بردارید و آن را سرمایهگذاری کنید. پس از آن صورتحسابهای خود را پرداخت کنید. این کار باعث ایجاد فشار برای خلاقیت در کسب درآمد میشود و به شما نشان میدهد که چه چیزهایی را میتوانید بهدست بیآورید.
Use your money to acquire assets instead of liabilities. Assets are stocks, bonds, real estate that you rent out, royalties (for example from music) and anything that generates money and increases in value over time. Liabilities can be cars with monthly payments, a house with a mortgage, and of course debt. Anything that takes money out of your pocket each month is a liability.
از پول خود برای بهدستآوردن داراییها بهجای بدهیها استفاده کنید. داراییهای سهام، اوراق قرضه، املاک و سایر داراییهایی که اجاره میدهید، حق امتیاز (مثلاً از موسیقی) و هر چیزی که باعث ایجاد پول و افزایش ارزش در طول زمان میشود. بدهی میتواند اتومبیل با پرداخت ماهانه، اجاره خانه و البته خود بدهی نیز باشد. هر چیزی که هر ماه از جیب شما پول خارج میکند یک بدهی است.
There’s no rush. Just stay at your full time job and “mind your own business”. In this case, your job is what pays the bills and your business is what makes you wealthy. Build your business on the side and use it to invest in assets until your assets eventually become the main source of your income. You can even file a corporation to be taxed only after you’ve earned and invested, instead of being taxed before investing as an employee and trying to live off what’s left.
هیچ عجلهای در کار نیست. فقط در شغل تماموقت خود بمانید و «به تجارتهای شخصی خود فکر کنید.» در این مورد، شغل شما چیزی است که صورت حسابهای شما را پرداخت میکند و تجارت شما چیزی است که شما را ثروتمندتر میکند. کسب و کار خود را در کنار آن بسازید و از آن برای سرمایهگذاری در داراییها استفاده کنید تا زمانی که داراییهای شما در نهایت به منبع اصلی درآمد شما تبدیل شوند. شما حتی میتوانید پس از کسبدرآمد و سرمایهگذاری مالیات خود را پرداخت کنید بهجای اینکه قبل از سرمایهگذاری مجبور به پرداخت باشید و با آنچه که باقی ماندهاست زندگی خود را بگذرانید.
The most important thing is that you start today. You are your own biggest asset, so the first thing you should put some money into is yourself.
مهمترین چیز این است که از امروز شروع کنید. شما بزرگترین دارایی خود هستید، بنابراین اولین چیزی که باید برای آن پول کنار بگذارید خودتان هستید.
Rich Dad Poor Dad Review
مروری بر کتاب پدر پولدار و پدر بی پول
I read the book a year ago and I loved it. I felt a little heartbroken when I found out that most of the story is made up and that there’s so much criticism around Robert and the book. However, that doesn’t make it less of a good story or advice.
یک سال پیش این کتاب را خواندم و عاشقش شدم. وقتی که فهمیدم بیشتر داستان ساختگی است و انتقادات زیادی پیرامون رابرت و کتاب وجود دارد، کمی دلم شکست. با این حال، این موضوع چیزی از ارزشهای این داستان یا این توصیه خوب کم نمیکند.
Unfortunately, the story of his two Dads is what makes the book great – and it’s completely missing in this summary on Blinkist. While the financial advice is sound in the summary, it’s not nearly as powerful as it is when you get it wrapped in the book’s story.
داستان دو پدر او چیزی است که کتاب را عالی میکند اما متاسفانه در قسمت خلاصه کتاب کاملاً گم شده است. اگرچه توصیههای مالی در قسمت خلاصه صحیح است، اما به اندازه زمانی که آن را در داستان کتاب میخوانید قدرتمند نیست.
The book isn’t too long either, and the initial story is mostly covered in the first 50 pages, so I highly recommend you get a copy of the book and read it yourself. It costs less than $10, which I think makes it a great investment. And isn’t that what you came here for?
کتاب خیلی طولانی نیست و داستان اولیه بیشتر در 50 صفحه اول نوشته شده است. بنابراین توصیه میکنم یک نسخه از کتاب را تهیه کنید و خودتان آن را بخوانید. قیمت آن کمتر از 10 دلار است که فکر میکنم آن را به یک سرمایهگذاری عالی تبدیل میکند. و آیا این همان چیزی نیست که بهخاطرش تا اینجا آمدهاید؟