Sentence-Summary: Tesla: Man Out of Time presents the biography and remarkable life of Nikola Tesla, one of the most notable inventors and engineers of all time, while also highlighting his bumpy relationship with Thomas Edison and his heavy childhood.
خلاصه کتاب تسلا مردی فراتر از زمان در یک جمله: بیوگرافی و زندگی قابل توجه نیکولا تسلا، یکی از برجستهترین مخترعان و مهندسان تمام دوران را ارائه میدهد و در عین حال رابطه او با توماس ادیسون و دوران کودکی سخت او را نشان میدهد.
Favorite quote from the author:
Growing up, we all cross different paths, face different challenges, and live our own unique stories. However, when it comes to geniuses, there are certain aspects that they all have in common. A burning passion, a desire for facing the unknown, tremendous imagination, and lastly, plenty of hard work throughout long periods.
همه ما در حالی که بزرگ میشویم، از مسیرهای مختلفی عبور میکنیم، با چالشهای متفاوتی روبرو میشویم و داستانهای منحصر به فرد خود را زندگی میکنیم. با این حال، وقتی صحبت از نابغهها می شود، جنبههای خاصی میانشان وجود دارد که همه آنها مشترک هستند. اشتیاق سوزان، میل به رویارویی با ناشناختهها، تخیل فوقالعاده، و در نهایت، تلاش فراوان در طول دورههای طولانی.
Growing up, Nikola Tesla didn’t have a perfect childhood. His older brother died while he was still very young, which deeply saddened his parents. He also contracted cholera. His town in Croatia didn’t offer many opportunities, so he had to discover his own path little by little.
با بزرگ شدن و گذر زمان، نیکولا تسلا دوران کودکی کاملی نداشت. برادر بزرگترش در حالی که او هنوز خیلی جوان بود از دنیا رفت که پدر و مادرش را عمیقاً اندوهگین کرد. او همچنین به وبا مبتلا شد. شهر او در کرواسی فرصتهای زیادی ارائه نمی کرد، بنابراین او باید کم کم مسیر منحصر به خود را کشف میکرد.
Needless to say, his efforts and true calling for science broke through the social norms and apparent life situations. Even today, he is still a widely renowned engineer, inventor, and researcher. History carries his name with pride. Tesla: Man Out of Time by Margaret Cheney is full of valuable lessons that anyone can learn from.
ناگفته نماند که تلاشها و اشتیاق واقعی او به علم، هنجارهای اجتماعی و موقعیتهای ظاهری زندگی را شکست. حتی امروز، او هنوز یک مهندس، مخترع و محقق مشهور است. تاریخ نام او را با افتخار حمل میکند. Tesla: Man Out of Time اثر مارگارت چنی مملو از درسهای ارزشمندی است که هر کسی میتواند از آنها [چیزهای جدید] بیاموزد.
For this reason, we’ll explore three of the most important lessons from the book and discover valuable insights from Tesla’s life:
به همین دلیل، ما سه مورد از مهمترین درسهای کتاب را بررسی و بینشهای ارزشمندی از زندگی تسلا کشف میکنیم:
Tesla had a troubled childhood but eventually made it to the top.
Radio communication was another great discovery of Nikola Tesla.
Following stellar growth, Nikola Tesla’s achievements came to a bittersweet end.
Let’s dig deeper into these lessons and learn more about the world’s top engineers in just three minutes!
بیایید این درسها را عمیقتر بشکافیم و تنها در سه دقیقه درباره بهترین مهندس جهان بیشتر بیاموزیم!
تسلا دوران کودکی پر دردسری داشت اما در نهایت به اوج رسید.
ارتباطات رادیویی یکی دیگر از کشفیات بزرگ نیکولا تسلا بود.
پس از رشد ستارهای، دستاوردهای نیکولا تسلا به پایانی تلخ و شیرین رسید.
Lesson 1: Despite Tesla’s modest origins, he made it to America and became a worldwide famous engineer.
درس 1: با وجود خاستگاه متواضعانه تسلا، او به آمریکا رفت و به یک مهندس مشهور در سراسر جهان تبدیل شد.
Hard work and passion combined prove that there truly is a timeless formula for success. And Nikola Tesla harnessed this combination to its full extent. He was born and raised in Croatia and his future revolved around becoming part of the clergy or the Austro-Hungarian army. But his destiny took a drastic spin.
یقینا سخت کوشی و اشتیاق در کنار هم ثابت میکند که یک فرمول بیانتها برای موفقیت وجود دارد. و نیکولا تسلا از این ترکیب به طور کامل استفاده کرد. او در کرواسی به دنیا آمد و بزرگ شد و آیندهاش حول محور عضویت در روحانیت یا ارتش اتریش-مجارستان بود. اما سرنوشت او چرخش زیادی داشت.
His genius and constant desire to study physics, and electricity, and discover the science behind motos took him to America. He went through illness, a poorly paid job in a post office, and disputes with his professors who didn’t believe in his ideas. but He eventually managed to break through these setbacks.
نبوغ و اشتیاق همیشگی او به مطالعه فیزیک و برق و کشف علم پشت موتورها او را به آمریکا برد. [زندگی] او با بیماری، شغلی با دستمزد کم در اداره پست و مشاجره با اساتیدش که به عقاید او اعتقاد نداشتند، گذشت. اما در نهایت توانست از این شکستها عبور کند.
Once in America, he set foot in Thomas Edison’s office, which seemed like a great opportunity at first. Nikola redesigned and improved Edison’s direct current generators (DC) that powered New York, but never got the money benefits out of it.
یکبار هنگامی که در آمریکا بود، پا به دفتر توماس ادیسون گذاشت، که در ابتدا یک فرصت عالی به نظر میرسید. نیکولا ژنراتورهای جریان مستقیم ادیسون (DC) را که برق نیویورک را تامین میکردند، دوباره طراحی کرد و بهبود بخشید، اما هرگز از مزایای مالی آن بهره نبرد.
He then resigned and went on his quest to develop and implement alternative current generators (AC), which brought him fame, more money than he was initially looking for, and many patents. He was a household name in America and all over the world, as magazines were mentioning his name all over and he was getting prizes and nominations.
سپس استعفا داد و تلاش خود را برای توسعه و پیاده سازی ژنراتورهای جریان جایگزین (AC) ادامه داد، که برای او شهرت، پول بیشتر از آنچه در ابتدا به دنبالش بود، و اختراعات بسیاری به ارمغان آورد. او در آمریکا و سراسر جهان نام آشنا بود، زیرا مجلات در همه جای جهان نامش را ذکر میکردند و نیکولا جوایز و نامزدی [برای دستاوردهای علمی] دریافت میکرد.
Lesson 2: Tesla went on to discover radio communication and achieve one of humanity’s greatest inventions.
درس 2: تسلا وارد کشف ارتباطات رادیویی شد و به یکی از بزرگترین اختراعات بشر را رقم زد.
Even after Nikola Tesla achieved fame, and money, and was praised all over the world, he didn’t stop pursuing his passion. In contrast, his lab was working harder than ever to discover yet another groundbreaking technology: radio communication.
حتی پس از اینکه نیکولا تسلا به شهرت و پول دست یافت و در سراسر جهان مورد تحسین قرار گرفت، از تعقیب اشتیاق خود دست برنداشت. در عوض، آزمایشگاه او سختتر از همیشه برای کشف یک فنآوری پیشگامانه دیگر کار میکرد: ارتباطات رادیویی.
Tesla went on a quest to implement wireless technology through radio waves that he believed existed in the stratosphere. He was right. Earth’s outer layer could indeed carry electricity wirelessly. Soon after, he gave the first public demonstration of his success at the National Electric Light Association.
تسلا برای پیاده سازی فناوری بیسیم از طریق امواج رادیویی که به اعتقاد خود در استراتوسفر وجود داشت، تلاش کرد. حق با او بود. لایه بیرونی زمین در واقع می تواند برق را به صورت بیسیم حمل کند. بلافاصله پس از آن، نیکولا اولین نمایش عمومی موفقیت خود را در انجمن ملی چراغ برق انجام داد.
Tesla knew how to impress a crowd, so he proved himself by delivering a wireless message to a person sitting 30 feet away using a spark transmitter. Unfortunately, soon after his groundbreaking presentation, his lab burned out, wiping away years of progress and revolutionary findings.
تسلا میدانست چگونه جمعیت را تحت تاثیر قرار دهد، بنابراین با ارسال یک پیام بیسیم به فردی که در فاصله 30 فوتی با استفاده از فرستنده جرقه نشسته بود، خود را به همه ثابت کرد. متأسفانه، بلافاصله پس از ارائه پیشگامانه او، آزمایشگاهش سوخت و سالها پیشرفت و دستاوردهای انقلابیاش را از بین برد.
Following a modest childhood, part of Tesla’s life was all about skyrocketing growth and tremendous success. However, once his lab burned down, it became increasingly difficult for him to secure further investments. All his preceding discoveries fail to materialize.
پس از دوران کودکی متعادل، بخشی از زندگی تسلا فقط مربوط به رشد سرسام آور و موفقیتی چشمگیرش بود. با این حال، هنگامی که آزمایشگاه او سوخت، به طور فزایندهای برایش دشوار شد که سرمایه گذاریهای بیشتر را تضمین کند. تمام اکتشافات سابق او دیگر محقق نشدند.
Lesson 3: Tesla was a man who came to know the highest highs and the lowest lows.
درس 3: تسلا مردی بود که بالاترین و پایینترینها را میشناخت.
Tesla was a man ahead of his time, but his further groundbreaking discoveries were not something investors were interested in anymore. They just didn’t share his vision like they used to, which caused plenty of frustration and depressive feelings for the Croatian genius.
تسلا مردی جلوتر از زمان خود بود، اما اکتشافات پیشگامانه بعدی او چیزی نبود که سرمایه گذاران به آن علاقهمند باشند. آنها مثل سابق دیدگاه نیکولا را به اشتراک نمیگذاشتند که باعث ناامیدی و احساسات افسردگی زیادی برای نابغه کروات شد.
The invention of radio communication was attributed to him only post-mortem, which is quite sad considering that he actively fought for the patent throughout his life. Moreover, he was struggling to live a decent life as he ran out of money, while others were getting rich off of his inventions.
اختراع ارتباطات رادیویی پس از مرگش به او نسبت داده شد که با توجه به اینکه او در طول زندگی خود فعالانه برای ثبت آن اختراع مبارزه کرد، بسیار غم انگیز است. علاوه بر این، او در تلاش بود تا زندگی مناسبی داشته باشد زیرا پولش تمام میشد، در حالی که دیگران از اختراعات او ثروتمند میشدند.
Lastly, he was exposed to living for free in Waldorf Astoria and his dream projects were demolished. He stuck with his vision, still writing about his projects till the very end. Tesla spent his days with a white pigeon that followed him everywhere. He also gave some interviews where he predicted future technologies.
در نهایت، او در والدورف آستوریا یک زندگی بدون پول شروع کرد و پروژههای رویایی او نابود شدند. او به چشم انداز خود پایبند بود و هنوز در مورد پروژههای خود تا انتها مینوشت. تسلا روزهایش را با یک کبوتر سفید سپری کرد که همه جا او را دنبال میکرد. او همچنین چند مصاحبه انجام داد که در آن فناوریهای آینده را پیش بینی کرد.
His last years weren’t as we would’ve hoped. Modern technology was a disgrace, he said. He was honored during his 75th birthday by Einstein and other Nobel laureates. After his death, his writing was confiscated and never revealed. It is rumored that his discovery would’ve ended the war and that they were too revolutionary.
سالهای انتهایی او آنطور که ما امید داشتیم نبود. او گفت که فناوری مدرن مایه شرمساری است. انیشتین و دیگر برندگان جایزه نوبل در طول تولد ۷۵ سالگی خود از او تقدیر کردند. پس از مرگش، نوشتههایش مصادره شد و هرگز فاش نشد. شایعه شده است که کشفیاتش بیش از حد انقلابی بودند و به جنگ پایان میدادند.
نقد کتاب تسلا: مردی فرای زمان
Tesla: Man Out of Time talks about the bittersweet life of Nikola Tesla, the inventor of radio communication, the perpetrator of alternative conducting electricity, and many other groundbreaking discoveries.
Tesla: Man Out of Time درباره زندگی تلخ و شیرین نیکولا تسلا، مخترع ارتباطات رادیویی، مخترع (مرتکب) الکتریسیته رسانای جایگزین، و بسیاری اکتشافات پیشگامانه دیگر صحبت میکند.
Growing up, Tesla had a passion for science, which projected him on top of the world, but also dragged him to the bottom during the second half of his life. He lived to know fame and fortune but was also disappointed with people who didn’t give him credit for his inventions.
تسلا با بزرگ شدن، اشتیاق به علم داشت که او را به نوک قله جهان برد. اما در نیمه دوم زندگیاش او را به پایین کشاند. او زندگی کرد تا شهرت و ثروت را بشناسد، اما از افرادی که به او اعتباری برای اختراعاتش نمیدادند نیز ناامید بود.
His life serves as a valuable lesson about hard work and the positive implications of science in humanity’s evolution. The book is a morality lesson and a tale worth reading for the world, as it teaches us the importance of nurturing the precious genius of the few chosen ones.
زندگی او به عنوان یک درس ارزشمند در مورد سخت کوشی و پیامدهای مثبت علمی در تکامل بشریت است. این کتاب یک درس اخلاق و داستانی است که ارزش خواندن برای جهانیان را دارد، زیرا اهمیت پرورش نبوغ گرانبهای معدود افراد برگزیده را به ما می آموزد.