خلاصه کتاب آنچه اتفاق افتاد اثر هیلاری کلینتون

در این بخش خلاصه‌ای از کتاب آنچه اتفاق افتاد اثر هیلاری کلینتون را به شما ارائه خواهیم داد.

خلاصه کتاب آن‌چه اتفاق افتاد.jpg

Sentence-Summary: What Happened is Hillary Clinton’s post-mortem on the events and surprising result of her bid for the 2016 United States presidential election, including why she ran for president in the first place, what made it so hard for her to come out on top, and how the loss affected her after election night.

خلاصه کتاب آنچه اتفاق افتاد در یک جمله: کتاب آنچه اتفاق افتاد در مورد وقایع و نتایج غافلگیرکننده تلاش هیلاری کلینتون برای انتخابات ریاست جمهوری 2016 ایالات متحده است، از جمله این که چرا او در وهله اول برای ریاست جمهوری نامزد شد، چه چیزی کارش را سخت کرد که در صدر قرار بگیرد و چگونه شکست پس از شب انتخابات بر او تاثیر گذاشت.

Favorite quote from the author:

When Hillary Clinton announced that she would be running for president in 2015, Democrats were enthusiastic about her prospects. She seemed to have everything— the name, the experience, the vigor for politics. Polls showed she would be the clear winner over contender Donald Trump until the very last minute.

نقل قولی از نویسنده:

زمانی که هیلاری کلینتون اعلام کرد که در سال 2015 برای ریاست جمهوری نامزد خواهد شد، دموکرات‌ها در مورد چشم انداز او مشتاق بودند. به نظر می‌رسید او همه چیز داشت- نام، تجربه، نیروی سیاسی. نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که او تا آخرین لحظه برنده قطعی بر دونالد ترامپ است.

It’s no wonder why Hillary was pretty upbeat on election day. But then the numbers came in, and soon, the election was called from Trump. It was a moment she and her supporters will never forget.

جای تعجب نیست که چرا هیلاری در روز انتخابات بسیار خوشبین بود. اما پس از آن اعداد به نمایش درآمدند و خیلی زود، نتیجه انتخابات به نام ترامپ اعلام شد. این لحظه‌ای بود که او و حامیانش هرگز فراموش نخواهند کرد.

So what happened? In What Happened by Hillary Rodham Clinton, we get the story of one of the strangest elections in history, the woman at the very center. She gives a candid look into her experiences running against and eventually losing to an opponent unlike any other before. In this untold story, you get the full picture of what really contributed to Clinton’s shocking loss.

چه اتفاقی افتاده بود؟ ما در کتاب آنچه اتفاق افتاد توسط هیلاری رادهام کلینتون، داستان یکی از عجیب‌ترین انتخابات تاریخ را دریافت می‌کنیم، زنی در مرکز [جهان]. او نگاهی صریح به تجربیات خود در تلاش ناموثرش و در نهایت باخت به حریفی که شبیه هیچ‌یک از حریف‌های قبلی نبود، می‌اندازد. شما در این داستان ناگفته، تصویر کاملی از آنچه واقعا به شکست تکان دهنده کلینتون کمک کرد، به دست می‌آورید.

These are the 3 most memorable lessons I got out of this book:

  1. After her loss, Clinton had to take time to recuperate and resist anger.

  2. Clinton had good intentions as a politician but had a hard time getting that message through.

  3. Emails and an FBI investigation were a huge blow to Clinton’s campaign.

Curious to see what happened in the 2016 election? Let’s get right to these lessons and find out!

این‌ها 3 درس به یاد ماندنی از این کتاب است که در این بخش مرور می‌کنیم:

  1. پس از شکست وی، کلینتون مجبور شد برای بهبودی و مقاومت در برابر عصبانیت زمانی را سپری کند.

  2. کلینتون به عنوان یک سیاستمدار نیت خوبی داشت، اما برای رساندن این پیام با سختی روبرو شد.

  3. ایمیل‌ها و تحقیقات FBI ضربه بزرگی به کمپین کلینتون زد.

کنجکاو هستید ببینید در انتخابات 2016 چه گذشت؟ بیایید وارد این درس‌ها شویم و بفهمیم جریان از چه قرار است!

Lesson 1: A shocking loss on election night left Clinton reeling, and she had to take time to take care of herself and process what happened in the months after.

درس 1: یک شکست تکان دهنده در شب انتخابات، کلینتون را متحیر کرد و او مجبور شد برای مراقبت از خود و پردازش آنچه در ماه‌های بعد اتفاق افتاد، زمان بگذارد.

Hillary won’t ever forget the feeling of finding out she lost the election to Trump in the early hours of November 9, 2016. It was tough having to call Trump and congratulate him, but it was even harder for her to call President Obama to apologize for letting him down. Obama only had kind words for her, and he reassured her that life after the election would go on.

هیلاری هرگز این احساس را از یاد نمی‌برد که در ساعات اولیه 9 نوامبر 2016 متوجه شد در انتخابات به ترامپ باخته است. تماس گرفتن با ترامپ و تبریک به او سخت بود، اما حتی تماس با پرزیدنت اوباما برای عذرخواهی از این که او را ناامید کرده، سخت‌تر بود. اوباما فقط کلمات محبت آمیز برای او داشت و به هیلاری اطمینان داد که زندگی پس از انتخابات هم ادامه خواهد داشت.

Clinton soon realized that the best way for her to cope with the defeat was to not turn cynical. She also learned to lean on friends and family for comfort and reassurance rather than isolate herself.

کلینتون خیلی زود متوجه شد که بهترین راه برای کنار آمدنش با شکست، این است که بدبین نباشد. او همچنین یاد گرفت که به جای این که خود را منزوی کند، برای راحتی و اطمینان خاطر به دوستان و خانواده خود تکیه کند.

In fact, one of the things that helped her most was hearing from friends that the disappointing election motivated them to take action. This helped her from thinking about dark things.

در واقع، یکی از چیزهایی که بیشتر به او کمک کرد شنیدن این موضوع از دوستانش بود که انتخابات ناامیدکننده، انگیزه آن‌ها برای اقدام به عمل بود. این موضوع به او کمک کرد تا به چیزهای تاریک و منفی فکر نکند.

After a day lying low, she went back to work, signing letters to every campaign staffer. Thinking of others helped her. Another strategy she had was to face the sadness with celebration. So she decided to host a post-election staff party and celebrate the campaign they had.

او پس از یک روز استراحت، به سر کار بازگشت و نامه‌هایی را برای همه کارکنان کمپین امضا کرد. فکر کردن به دیگران به او کمک کرد. استراتژی دیگری که او داشت این بود که با شادی با غم روبرو شود. بنابراین تصمیم گرفت یک مهمانی برای کارکنان کمپین پس از انتخابات را میزبانی کند و برای کمپین انتخاباتی که داشتند، جشن بگیرد.

Sure, she admits she did feel angry at times, but she made sure that this anger didn’t ever overtake her. It helped when she felt this way to go on long walks with Bill to talk about and process what exactly happened.

مطمئنا، او اعتراف می‌کند که گاهی اوقات احساس عصبانیت می‌کرد، اما مطمئن شد که این عصبانیت هرگز او را فرا نگیرد. وقتی این احساس را داشت که با بیل به پیاده روی طولانی برود تا در مورد آنچه دقیقا اتفاق افتاده صحبت کند و آن را پردازش کند، به او کمک می‌کرد.

Lesson 2: Clinton had unselfish reasons for running, but her campaign suffered because she wasn’t able to adequately get that message out.

درس 2: کلینتون دلایل غیر خودخواهانه‌ای برای نامزدی ریاست جمهوری داشت، اما کمپین او آسیب دید زیرا نتوانست به اندازه کافی این پیام را به بیرون انتقال دهد.

Many people believe one of the main problems with Hillary’s campaign was that it didn’t successfully tell people why she was running for president. Some people really felt like she was only running because she felt entitled.

بسیاری از مردم بر این باورند که یکی از مشکلات اصلی کمپین هیلاری این بود که با موفقیت به مردم نگفت چرا او برای ریاست جمهوری نامزد شده است. برخی از مردم واقعا احساس می‌کردند که او فقط تلاش می‌کند چون احساس می‌کند ریاست جمهوری حق اوست.

Clinton wants to set the record straight about her intentions. She never felt entitled or power-hungry in her ambitions— she really is passionate about public service and always has been. She says she ran because she honestly felt it was a job she would be good at.

کلینتون می‌خواهد در مورد نیت‌هایش رکوردی تعیین کند. او هرگز در جاه طلبی‌های خود احساس حق یا تشنه قدرت بودن نمی‌کرد - او واقعا علاقه مند به خدمات عمومی است و همیشه هم بوده است. او می‌گوید برای ریاست جمهوری تلاش کرد چون صادقانه احساس می‌کرد این همان شغلی است که در آن خوب خواهد بود.

One of the main reasons she wasn’t good at displaying her qualifications was because she hasn’t ever been one to boast about herself. Instead, she wanted to talk about strategies for improving the country. Though this humility is a good thing in other circumstances, when you are trying to sell yourself in an election, people need to know what makes you so great.

یکی از دلایل اصلی این که او در نشان دادن شایستگی‌هایش خوب نبود، این بود که هرگز شخصی نبوده که خودش را دست بالا بگیرد (به خودش ببالد). در عوض، می‌خواست در مورد استراتژی‌هایی برای بهبود کشور صحبت کند. اگرچه این تواضع در شرایط دیگر کار خوبی است، اما وقتی می‌خواهید خود را در انتخابات بفروشید (محبوبیت به دست آورید)، مردم باید بدانند که چه چیزی شما را اینقدر بزرگ و عالی می‌کند.

One of her main strengths as a candidate was that Clinton had spent her entire life in the public service. She set out to be a public servant as one of only 27 women in Yale Law School a long time ago and has been an adamant defender of human rights since. She also spent time working for the Children’s Defense Fund and ever since has been passionate about advocating for the less fortunate.

یکی از نقاط قوت اصلی او به عنوان نامزد ریاست جمهوری این بود که کلینتون تمام زندگی خود را در خدمات عمومی گذرانده است. او مدت‌ها پیش به عنوان یکی از تنها 27 زن در دانشکده حقوق ییل، کارمند دولتی شد و از آن زمان تا کنون مدافع سرسخت حقوق بشر بوده است. او همچنین مدتی را برای صندوق دفاع از کودکان کار می‌کرد و از آن زمان به حمایت از افراد کم‌بخت (بدبخت)علاقه داشت.

Unfortunately, polls confirmed it was true that many people were unfamiliar with her actual qualifications for the position. Knowing this, she tried to reintroduce herself to voters along the campaign but struggled as attention was always redirected by the people who were dead-set on painting her as a criminal.

متاسفانه، نظرسنجی‌ها تایید می‌کنند که بسیاری از مردم با شرایط واقعی او برای این موقعیت آشنا نبودند. او با دانستن این موضوع، سعی کرد در طول مبارزات انتخاباتی، خود را دوباره به رای دهندگان معرفی کند، اما تلاش برای جلب توجه همیشه توسط افرادی که در ترسیم او به عنوان یک جنایتکار به بن بست رسیده بودند، معطوف می شد.

Lesson 3: Clinton’s campaign took major hits with the emails and a surprise FBI investigation.

درس 3: کمپین کلینتون با ایمیل‌ها و تحقیقات غافلگیرکننده FBI ضربه‌های بزرگی خورد.

Without question, one of the biggest things casting a shadow over Clinton’s campaign was those notorious emails. When she was Secretary of State under President Obama, she used a private email account for correspondences. She considers this mistake one of her top regrets.

بدون شک، یکی از بزرگترین چیزهایی که بر کمپین انتخاباتی کلینتون سایه افکند، آن ایمیل‌های بدنام بود. او هنگامی که در زمان پرزیدنت اوباما وزیر امور خارجه بود، از یک حساب ایمیل خصوصی برای مکاتبات استفاده می‌کرد. او این اشتباه را یکی از بزرگترین پشیمانی‌های خود می‌داند.

But the truth is, it was not at all uncommon for a Secretary of State to use a private email on the job. However, once her opponents got the story, it stuck. Soon the conversation about the emails went on nonstop. In fact, the nightly TV news spent three times as many minutes talking about the emails than Clinton’s actual policies.

اما حقیقت این است که برای یک وزیر امور خارجه استفاده از ایمیل خصوصی در حین کار اصلا غیر عادی نبود. با این حال، هنگامی که مخالفان او داستان را دریافت کردند، به آن گیر دادند. به زودی گفتگو در مورد ایمیل‌ها بدون وقفه ادامه یافت. در واقع، اخبار شبانه تلویزیون سه برابر زمان بیشتری را برای صحبت درباره ایمیل‌ها صرف می‌کرد تا درباره سیاست‌های کلینتون صحبت کند.

This looming story made it almost impossible to get her actual platform out there because people only wanted to ask her about the emails. What many people didn’t know is that the server she used was uncompromised during her time, while the White house servers had all been hacked. So, in essence, the private server was actually safer for national security.

این داستان در حال پیشروی، تقریبا ارائه پلتفرم واقعی او را غیرممکن کرد زیرا مردم فقط می‌خواستند در مورد ایمیل‌ها از او بپرسند. چیزی که بسیاری از مردم نمی‌دانستند این بود که سروری که او استفاده می‌کرد در آن زمان بدون خطر بود، در حالی که سرورهای کاخ سفید همه هک شده بودند. بنابراین، در اصل، سرور خصوصی برای امنیت ملی ایمن‌تر بود.

This was all bad for the Clinton campaign, but the worst blow came on October 28, 2016. With just days to go before election night, FBI director James Comey released a letter to Congress saying the agency had found new emails that might have to do with Clinton’s closed case. Though only a week later, Comey said that they weren’t new emails after all and the case would remain closed.

همه این‌ها برای مبارزات انتخاباتی کلینتون بد بود، اما بدترین ضربه در 28 اکتبر 2016 وارد شد. در حالی که تنها چند روز تا شب انتخابات باقی مانده بود، جیمز کومی، رئیس اف بی آی، نامه‌ای به کنگره منتشر کرد و گفت که آژانس اف بی آی، ایمیل‌های جدیدی پیدا کرده که ممکن است ربطی به پرونده بسته کلینتون داشته باشد. اگرچه تنها یک هفته بعد، کومی در نهایت گفت که آن ایمیل‌ها جدیدی نیستند و پرونده بسته باقی می‌ماند.

But the damage was already done. After the letter, some data showed that her lead went from 81 percent to 65 perfect. There is no arguing that this had a profound impact on the election.

اما آسیب از قبل وارد شده بود. پس از نامه، برخی داده‌ها نشان داد که پیشتازی او از 81 درصد به 65 کامل رسیده است. درباره این که این موضوع تاثیر عمیقی بر روند انتخابات داشته است، هیچ بحثی وجود ندارد.

Just before the release of the letter, Clinton was finally leaving the email leaks behind her as the story was starting to fizzle out. But the letter completely reversed her momentum. This, along with the bombardment of fake news on social media sites that labeled Clinton a criminal, was enough to decimate the progress she had made.

درست قبل از انتشار نامه، کلینتون بالاخره داستان ایمیل‌های افشا شده را پشت سر گذاشت، زیرا داستان داشت شروع به پخش شدن می‌کرد. اما نامه جهت حرکت او را کاملا عوض کرد. این نامه همراه با بمباران اخبار جعلی در سایت‌های رسانه‌های اجتماعی که کلینتون را یک جنایتکار می‌نامیدند، برای از بین بردن پیشرفت او کافی بود.

What Happened Review

What Happened wasn’t too much of a surprise to me because I recently summarized Shattered, which is about the same thing. It was really interesting to learn about this from Hillary’s perspective, though! I hate politics and elections, but it’s always interesting to learn a few details here and there.

مرور کتاب آنچه گذشت

کتاب آنچه گذشت برای من خیلی غافلگیرکننده نبود، زیرا اخیرا کتاب Shattered را خلاصه کردم که تقریبا درباره همان موضوع است. با این حال، یادگیری در مورد این موضوع از دیدگاه هیلاری بسیار جالب بود! من از سیاست و انتخابات متنفرم، اما یادگیری چند جزئیات در اینجا و آنجا همیشه جالب است.