خلاصه کتاب رایگان استارتاپ 100 دلاری اثر کریس گیبلو

در این بخش خلاصه‌ای از کتاب استارتاپ 100 دلاری اثر کریس گیبلو را به شما ارائه خواهیم داد.

خلاصه کتاب رایگان استارتاپ 100 دلاری اثر کریس گیبلو.jpg

Sentence-Summary: The $100 Startup shows you how to break free from the shackles of 9 to 5 by combining your passion and skills into your own microbusiness, which you can start for $100 or less, yet still turn into a full time income, thanks to the power of the internet.

خلاصه کتاب کسب و کار 100 دلاری در یک جمله: کتاب کسب و کار (استارت‌آپ) 100 دلاری به شما نشان می‌دهد که چگونه می‌توانید با ترکیب اشتیاق و مهارت‌های خود در کسب‌ و کار کوچکتان، که می‌توانید آن را با 100 دلار یا کمتر شروع کنید، از قید 9 تا 5 (ساعت کاری، ۹ صبح تا ۵ بعد از ظهر) رها شوید اما همچنان درآمد تمام‌وقت داشته باشید. باید از قدرت اینترنت تشکر کنیم.

Favorite quote from the author:

The $100 Startup is Chris Guillebeau‘s second book and it’s very likely to be the only book you need to start your own business. It is the result of identifying 1,500 people who’ve made $50,000 or more with very modest investments (often less than $100), and Chris‘s subsequent focus on the 50 most interesting cases.

نقل قولی از نویسنده:

کسب و کار 100 دلاری دومین کتاب کریس گیبو است و به احتمال زیاد تنها کتابی است که برای راه‌ اندازی کسب و کار خود به آن نیاز دارید. این نتایج حاصل از شناسایی 1500 نفر است که بیش از 50000 دلار با سرمایه‌گذاری‌های بسیار کوچک (اغلب کمتر از 100 دلار) به دست آورده‌اند و کریس بر 50 مورد از جالب‌ترین آن‌ها تمرکز می‌کند.

Based on his case study, Chris pulled out a step-by-step framework you can use to find where your passion meets your skills and turn those into an income from your couch. Using nothing but a laptop and some wifi in most cases, you can build a thriving software, freelance or education business and scale it as far as you want.

بر اساس مطالعات موردی خود، کریس یک چارچوب گام به گام ارائه کرد که می‌توانید از آن برای پیدا کردن جایی که اشتیاق شما با مهارت‌های شما مطابقت دارد استفاده کنید و آنها را به درآمدی از روی مبل خانه خود تبدیل کنید. با استفاده از تنها یک لپ‌تاپ و گه‌گداری وای‌فای (در بیشتر موارد) می‌توانید یک نرم‌افزار، شغلی آزاد یا آموزشی پررونق بسازید و آن را تا جایی که می‌خواهید گسترش دهید.

Here are 3 crucial lessons from the book to get you started:

1.Passion is only 1/3 of the equation, you also need skills and customers.

2.If you want your passion to be more than a hobby, focus on income and costs.

3.Keep your plans simple, because action beats them every time.

در اینجا 3 درس مهم کتاب برای شروع شما آورده شده است:

  1. اشتیاق (علاقه) تنها 1/3 معادله است، شما همچنین به مهارت‌ها و مشتریان نیاز دارید.

  2. اگر می‌خواهید اشتیاق شما بیش از یک سرگرمی باشد، روی درآمد و هزینه‌ها تمرکز کنید.

  3. برنامه‌های خود را ساده نگه دارید، زیرا اقدامات (عمل کردن) هر بار آنها را شکست می‌دهد.

Got your $100 ready? Good, let’s start a business!

100 دلار خود را آماده کردید؟ خوب است، بیایید یک کسب و کار راه‌اندازی کنیم!

Lesson 1: Passion is only 1/3 of the equation, you also need skills and customers.

درس 1: اشتیاق تنها 1/3 معادله است، شما همچنین به مهارت‌ها و مشتریان نیاز دارید.

Thanks to Steve Jobs we now face a generation where a myriad of people try to turn their passion into their paycheck. While I generally support that with all my heart, I cringe at the level of unpreparedness of most people who do so.

به لطف استیو جابز، اکنون با نسلی روبه‌رو هستیم که در آن افراد بی‌شماری سعی می‌کنند علایق خود را به دستمزد خود تبدیل کنند. در حالی که من به‌طور کلی با تمام وجودم از آن حمایت می‌کنم، اما از آماده نبودن اکثر افرادی که این کار را انجام می‌دهند احساس نگرانی می‌کنم.

Chris argues for a much more practical approach, where you keep your day job at first, and start a business on the side. He says passion is only part of the equation, one third, to be exact.

کریس برای یک رویکرد بسیار عملی‌تر بحث می‌کند، جایی که شما در ابتدا کار روزانه خود را حفظ می‌کنید و یک کسب و کار را در کنار آن راه‌اندازی می‌کنید. او می‌گوید که شور و اشتیاق تنها بخشی از معادله است، دقیقاً یک سوم آن.

The other two parts are skills and customers.

و دو بخش دیگر مهارت‌ها و مشتریان هستند.

You have to find the sweet spot where your passion meets the skills you’re good at and the needs of other people, which you can fulfill with those skills. After all, people have to pay you for this to work. For example, while eating pizza might be a passion of yours (it sure is one of mine), it’s hardly a skill that warrants payment and doing it doesn’t solve other peoples’ problems.

شما باید نقطه مطلوبی را پیدا کنید که در آن اشتیاق شما با مهارت‌هایی که در آن تخصص دارید برخورد می‌کند و می‌تواند نیازهای افراد دیگر را برآورده کند. و در نهایت مردم باید به شما پول بدهند تا این کار نتیجه دهد. برای مثال، درحالی که خوردن پیتزا ممکن است یکی از علایق شما باشد (که مطمئناً یکی از علاقه‌های من است)، مهارتی است که به سختی امکان درآمدزایی دارد و انجام آن مشکلات دیگران را حل نمی‌کند.

However, making pizzas does. Plenty of people can’t make good pizza themselves, and are more than happy to pay for one (or two). You could throw pizza parties in your home, invite friends over, and have everyone chip in $10 for your time and ingredients – that’d make a good start!

اگرچه درست کردن پیتزا این‌طور نیست (درآمدزایی دارد). بسیاری از مردم نمی‌توانند خودشان پیتزای خوب درست کنند و از خرید یک (یا دو) پیتزا خوشحال می‌شوند. شما می‌توانید مهمانی‌های پیتزا در خانه‌ خود برپا کنید، دوستانتان را دعوت کنید و از هر نفر بابت وقت و مواد اولیه‌تان 10 دلار دریافت کنید. این شروع خوبی است!

So be flexible enough to stay open for a skill transformation, where you learn skills adjacent to your passion and then capitalize on those as best as you can, while picking up the rest as you go along.

بنابراین به اندازه کافی انعطاف‌پذیر باشید تا برای تغییر مهارت‌ها آمادگی داشته باشید، جایی که مهارت‌های نزدیک به علایق خود را یاد بگیرید و سپس تا جایی که می‌توانید بر روی آنها سرمایه گذاری کنید، در حالی که بقیه موارد را در طول مسیر اضافه می‌کنید.

Lesson 2: Focus on low costs and being profitable to turn your hobby into a business.

درس 2: روی هزینه‌های کم و سودآور بودن تمرکز کنید تا سرگرمی خود را به یک تجارت (کسب و کار) تبدیل کنید.

Newsflash: Unless someone pays you, your passion business is just a hobby. Therefore, you must look at funding, income and costs of your business.

خبر داغ: تا قبل از اینکه کسی به شما پول بدهد، کسب و کار علایق شما فقط یک سرگرمی است. بنابراین شما باید به سرمایه، درآمد و هزینه‌های کسب و کار خود نگاه کنید.

Luckily, funding is easier than ever before. Most businesses can be run or at least validated with a website only, thus costing less than $100 to get set up. If you do need funding for a physical product, for example, you can build an audience first and then launch a Kickstarter campaign, to help you get together the money you need.

خوش‌بختانه اکنون تامین سرمایه آسان‌تر از همیشه است. اکثر کسب و کارها را می‌توان فقط با یک وب‌سایت اجرا کرد یا حداقل اعتبارسنجی (امتحان) کرد، بنابراین هزینه راه‌اندازی کمتر از 100 دلار است. به عنوان مثال، اگر برای یک محصول فیزیکی به بودجه نیاز دارید، می‌توانید ابتدا یک مخاطب ایجاد کنید و سپس یک کمپین Kickstarter (صندوق تامین سرمایه آنلاین) راه‌اندازی کنید تا به شما کمک کند پول مورد نیاز خود را جمع‌آوری کنید.

In a microbusiness your income mostly depends on your hustle. The more potential customers you reach out to, the more affiliate partners you get on board, and the more traffic you build, the more you’ll sell. Be proactive about developing your business and focus on low-cost, but time-intense methods like personal outreach, going to conferences, or Google ads.

در یک کسب و کار کوچک درآمد شما بیشتر به جنب‌و‌جوش شما بستگی دارد. هرچه با مشتریان بالقوه بیشتری ارتباط برقرار کنید شرکای وابسته بیشتری وارد می‌شوند و هرچه ترافیک بیشتری ایجاد کنید، فروش بیشتری خواهید داشت. در مورد توسعه کسب و کار خود فعال باشید و روی روش‌های کم‌هزینه اما زمان‌بر مانند ارتباطات شخصی، شرکت کردن در کنفرانس‌ها یا تبلیغات Google تمرکز کنید.

Lastly, your costs are a great chance to prioritize. With little money left to play with (since rent and food will be major deductibles from your salary), you’re forced to invest only in the most important parts of your business – the ones that directly drive sales. So don’t lightheartedly drop $1,000 on a website re-design when you could hire a sales person for a month for that, who might actually help you sell more.

در نهایت، هزینه‌های شما فرصتی عالی برای اولویت‌بندی است. با پول کمی که برایتان باقی می‌ماند (از آنجایی که هزینه اجاره‌ و خورد و خوراک بخش عظیمی از درآمد شماست)، شما مجبور هستید فقط در مهم‌ترین بخش‌های کسب و کار خود سرمایه‌گذاری کنید، بخش‌هایی که مستقیماً باعث فروش می‌شوند. بنابراین 1000 دلار را صرف طراحی مجدد وب‌سایت خود نکنید، در صورتی که می‌توانید برای یک ماه یک متخصص فروش استخدام کنید که ممکن است در واقع به شما کمک بیشتری در فروش کند.

Running your passion business should be fun, but it’s still a business, and if you don’t treat it that way, the only place you’ll run it to is into the ground.

راه‌اندازی کسب و کار شما باید سرگرم کننده باشد، اما هنوز هم یک تجارت است و اگر مانند یک بیزنس با آن رفتار نکنید، تنها جایی که آن را می‌برید زیر زمین است (کسب و کارتان شکست می‌خورد).

Lesson 3: Action beats planning, so keep your plans simple.

درس 3: اقدامات برنامه‌ریزی را شکست (تغییر) می‌دهد، پس برنامه‌های خود را ساده نگه دارید.

Action beats planning, every time. Write that on your wall. If you’ve ever bought a domain name you never ended up using (guilty) or spent an entire weekend making a complex business plan (guilty again, don’t judge me), you know what I’m talking about.

اقدامات (عملگرا بودن) هر بار برنامه‌ریزی را شکست می‌دهد. این را روی دیوار خود بنویسید. اگر تا به حال نام دامنه‌ای را خریداری کرده‌اید که هرگز از آن استفاده نکرده‌اید (مقصرید)، یا اگر تمام آخر هفته را صرف ایجاد یک طرح تجاری پیچیده کرده‌اید (باز هم مقصرید، من را سرزنش نکنید)، می‌دانید که درباره چه چیزی صحبت می‌کنم.

Force yourself to put your business plan on a single page of paper, and leave anything but the outline for your future-self to worry about. Focus on what you’ll sell, who your customer is, why they’d buy it and how you get paid. “I sell custom diet plans to busy single Moms so they can stay in shape while raising a toddler for $50/month via PayPal” is about as specific as you need to get and answers many questions.

خودتان را مجبور کنید که طرح کسب و کارتان را تنها روی یک صفحه کاغذ بنویسید و هر چیزی جز طرح کلی را برای خود آینده‌تان بگذارید تا نگران آن باشد. روی آنچه که می‌فروشید تمرکز کنید، مشتری شما کیست، چرا خرید می‌کند و شما چگونه پول دریافت می‌کنید. «من برنامه‌های رژیم غذایی را به مادران مجرد می‌فروشم تا بتوانند در حین بزرگ کردن کودک کوچکشان خوش اندام بمانند، با قیمت 50 دلار در ماه و از طریق PayPal» تقریباً به همان اندازه‌ای است که شما به آن نیاز دارید و به بسیاری از سؤالات پاسخ می‌دهد.

Set an aggressive launch date, since work always fills the time you make for it (Parkinson’s law) and make sure your mission statement fits into a single tweet (140 characters).

تاریخ راه‌اندازی جدی مشخص کنید‌. چرا که کار کردن همیشه زمانی را که برای آن (راه‌اندازی) اختصاص داده‌اید پر می‌کند (قانون پارکینسون) و همینطور مطمئن شوید که شرح ماموریت شما تنها در یک توییت (140 کاراکتر) جا می‌گیرد.

Oh and lastly, when you start a business, suddenly everyone seems to become an expert and will try to give you unsolicited advice, especially if they’re not even running their own business. Don’t listen to any of it. You do you.

و در آخر، وقتی یک کسب و کار راه‌اندازی می‌کنید، ناگهان همه به نظر می‌رسد که متخصص شده‌اند و سعی می‌کنند به شما توصیه‌های ناخواسته‌ای بدهند، به‌خصوص اگر خودشان کسب و کاری برای خود ندارند، اما به هیچ‌کدام آنها گوش ندهید. شما انجامش خواهید داد.

The $100 Startup Review

مروری بر کتاب کسب و کار 100 دلاری

The Happiness Of Pursuit was about finding a passion project. Combine it with The $100 Startup, and you have a passion project that makes money, which is exactly what Four Minute Books is, by the way.

کتاب The Happiness Of Pursuit درباره یافتن یک پروژه مورد‌علاقه بود. آن را با کسب و کار 100 دلاری ترکیب کنید و یک پروژه پرشور خواهید داشت که پول در می‌آورد. راستی کتاب‌های چهار دقیقه‌ای دقیقاً همان چیزی است که می‌گویند.

The book reminds me a lot of The 4-Hour Workweek, but honestly, it feels even more practical for the average Joe, because it makes starting easier and doesn’t deal as much with scaling, which is something to worry about a lot later.

این کتاب من را یاد کتاب «هفته کاری 4 ساعته» می‌اندازد، اما صادقانه بگویم این کتاب برای یک فرد معمولی بسیار کاربردی‌تر است، زیرا شروع را آسان‌تر می‌کند و چندان با مقیاس‌پذیری و گسترش آن سروکاری ندارد، اگرچه این موضوع بعداً جای نگرانی زیادی دارد.

It’s hard to overestimate how actionable and practical this book is in a 2016 world, I have nothing to say except: I highly recommend it!

باور کردنی نیست که این کتاب در دنیای 2016 چقدر کارآمد و کاربردی است، چیزی برای گفتن ندارم جز: به شدت آن را توصیه می کنم!