Crush It Summary
خلاصه کتاب خردش کن: چرا همین حالا زمان مناسب برای تبدیل شور و اشتیاقتان به ثروت است؟
Sentence-Summary: Crush It is the blueprint you need to turn your passion into your profession and will give you the tools to turn yourself into a brand, leverage social media, produce great content and reap the financial benefits of it.
خلاصه کتاب کراش ایت در یک جمله: کتاب Crush it طرحی است که برای تبدیل اشتیاق خود به حرفهتان به آن نیاز دارید. این کتاب ابزارهایی را در اختیار شما قرار میدهد تا خود را به بِرند تبدیل کنید، از رسانههای اجتماعی استفاده کنید، محتوای عالی تولید کنید و از مزایای مالی آن بهرهمند شوید.
Favorite quote from the author:
نقلقول موردعلاقه نویسنده:
It’s hard not to love Gary Vaynerchuk. The guy wants to build an empire on being the nicest guy in town, and he’s well on his way to do so. Right now he runs VaynerMedia, a massive digital & social marketing agency in NYC, has a very popular Youtube show called #AskGaryVee and speaks regularly at social media conferences.
دوست نداشتن گری وینرچاک سخت است. آن مرد میخواهد امپراطوری «زیباترین مرد شهر بودن» را بسازد و در راه انجام این کار است. در حال حاضر او وینرمدیا، آژانس بازاریابی دیجیتال و اجتماعی عظیم در نیویورک را اداره میکند، یک برنامه بسیار محبوب در یوتیوب به نام #اسکگریوی دارد و به طور منظم در کنفرانسهای رسانههای اجتماعی صحبت میکند.
Gary is no stranger here on Four Minute Books – remember Jab, Jab, Jab, Right Hook? But before he turned into a social media maverick, Gary ran his family’s wine business, WineLibrary, in New Jersey.
گری بین کتابهای چهار دقیقهای غریبه نیست؛ کتاب «ضربه ضربه ضربه، هوک راست: چگونه داستان خود را در دنیای شلوغ اجتماعی بگویید» را به خاطر دارید؟ اما قبل از اینکه گری در رسانههای اجتماعی تبدیل به فردی مستقل شود، تجارت نوشیدنی انگور خانوادهاش، واین لایبرری، را در نیوجرسی اداره میکرد.
Crush It was written in 2009, the year he also founded VaynerMedia.
کتاب کراش ایت در سال ۲۰۰۹ نوشته شد؛ سالی که او واینر مدیا را هم تاسیس کرد.
He realized that thanks to the web and social media, anyone can now turn their passion into their profession. Here are 3 lessons to help you do just that:
- In order to profit from your passion, you have to turn yourself into a brand.
- Pick a medium that fits you to tell stories people want to hear.
- Always be authentic in your content.
او متوجه شد که به لطف وب و رسانههای اجتماعی، هر کسی اکنون میتواند اشتیاق خود را به حرفه خود تبدیل کند. در این بخش ۳ درس برای کمک به شما در انجام این کار وجود دارد:
۱. برای این که از علاقه خود سود ببرید، باید خود را به برند تبدیل کنید.
۲. رسانهای را انتخاب کنید که برای گفتن داستانهایی که مردم میخواهند بشنوند مناسب شما باشد.
۳. همیشه در محتوای خود معتبر باشید.
Ready to turn a hobby into a profession? Let’s go and get it!
برای تبدیل سرگرمی به یک حرفه آمادهاید؟ بیاید برویم و به دستش آوریم!
Lesson 1: In order to profit from your passion, you have to turn yourself into a brand.
درس ۱: برای این که از علاقه خود سود ببرید، باید خود را به برند تبدیل کنید.
It was true in 2009 and it’s even more true in 2016. You can make money by being yourself. Thanks to the internet and social media, the cost of entry has been lowered in almost any industry.
این در سال ۲۰۰۹ صادق بود و در سال ۲۰۱۶ حتی بیشتر از آن اهمیت داشت. میتوانید با «خودتان بودن» درآمد کسب کنید. به لطف اینترنت و رسانههای اجتماعی، هزینه ورود تقریبا در هر صنعتی کاهش یافته است.
You can publish your own books, create your own TV show and become a radio talk show host (aka podcaster) for next to nothing and make it all available for the world to see.
میتوانید کتابهای خود را منتشر کنید، برنامه تلویزیونی خود را ایجاد کنید و مجری برنامههای گفتوگوی رادیویی (معروف به پادکست) شوید و همه آنها را برای دیدن عموم در دسترس قرار دهید.
If you’re not doing it yet, but want to eventually turn your passion into your paycheck, you have to start today.
اگر هنوز این کار را انجام ندادهاید؛ اما میخواهید در نهایت اشتیاق خود را به درآمدتان تبدیل کنید، باید از همین امروز شروع کنید.
Gary turned himself into a brand when he started talking about wine in everyday terms on Youtube. 1,000 episodes of sticking to his authentic self later, he’d established himself as “the nice, obnoxious guy who talks about wine”.
وقتی گری در یوتیوب شروع به صحبت در مورد نوشیدنی انگور به زبان روزمره کرد، خود را به بِرند تبدیل کرد. ۱۰۰۰ قسمت بعد از چسبیدن به خود واقعیاش، خود را به عنوان «مرد خوب و منفوری که در مورد شراب صحبت میکند» تثبیت کرد.
A brand is a public image, which shows the world what you’re passionate about and reflects who you are.
بِرند یک تصویر عمومی است که به جهان نشان میدهد شما به چه چیزی علاقه دارید و چه کسی هستید.
Without a brand you won’t be able to profit from your passion financially, but luckily, creating one has become simple. Not easy, but simple.
بدون نام تجاری نمیتوانید از علاقه مالی خود سود ببرید؛ اما خوشبختانه ایجاد برند، ساده شده است. آسان نیست، اما ساده است.
Lesson 2: Choose a medium that fits your personality to tell stories people want to hear.
درس ۲: رسانهای را انتخاب کنید که با شخصیت شما مطابقت داشته باشد تا داستانهایی را تعریف کنید که مردم میخواهند بشنوند.
You should start by looking at a bunch of different social media and online platforms. It’s important that the platform matches who you are.
شما باید با نگاه کردن به مجموعهای از رسانههای اجتماعی مختلف و پلتفرمهای آنلاین شروع کنید. این که پلتفرم با شخصیت شما مطابقت داشته باشد، مهم است.
For example, if you’re super long-winded, like me, then Twitter might not be a good fit for you, because you can never quite fit what you want to say into 140 characters.
به عنوان مثال، اگر شما هم مثل من خیلی خوشصحبت هستید، توییتر ممکن است برای شما مناسب نباشد، زیرا هرگز نمیتوانید چیزی را که میخواهید بگویید را در ۱۴۰ کاراکتر قرار دهید.
But you might do great with a blog on Medium or long Facebook posts. Maybe you’re an extrovert, in that case video and audio are great media for you. Each platform has its own unique context and it’s important to honor that.
اما ممکن است با یک وبلاگ در پستهای متوسط یا طولانی فیسبوک عالی عمل کنید. شاید شما برونگرا باشید؛ در این صورت ویدئو و صدا، رسانههایی عالی برای شما هستند. هر پلتفرم فضای منحصربهفرد خود را دارد و رعایت آن اهمیت دارد.
Once you’ve picked a platform, it’s time to start telling stories. Give your stories everything you’ve got. Make them interesting, fun to read, watch and listen to, and make sure they help your audience understand who you are.
هنگامی که یک پلتفرم را انتخاب کردید، وقت آن است که «داستان گفتن» را شروع کنید. هر آنچه را که در چنته دارید به داستانهای خود اضافه کنید. آنها را برای خواندن، تماشا و گوش دادن، جالب و سرگرمکننده کنید و مطمئن شوید که این داستانها به مخاطبان شما کمک میکنند تا شما را درک کنند.
Telling stories is one thing, but telling stories people actually want to hear requires you to research what your audience wants and put your own spin on it. That’s how you create great content.
داستان گفتن یک طرف داستان است؛ اما گفتن داستانهایی که مردم واقعا میخواهند بشنوند، مستلزم این است که در مورد آنچه مخاطبانتان میخواهند تحقیق کنید و روی آنها تمرکز کنید. به این ترتیب محتوای عالی ایجاد خواهید کرد.
Lesson 3: Even if it takes a while: always be authentic in your content.
درس ۳: همیشه در محتوای خود معتبر باشید: حتی اگر مدتی طول بکشد.
One thing you should never do though, is try to fake it. Gary is loud and drops the f-bomb all the time. But what good would it be for him to try and tone that down every time he’s in public?
کاری که هرگز نباید انجام دهید این است که سعی نکنید آن محتوا را جعل کنید. گری صدای بلندی دارد و همیشه کلمات اِف دار (رکیک) به کار میبرد. اما این عادت چه فایدهای برای او دارد اگر هر بار که در جمع است سعی کند میزان صدا و استفاده از آن کلمات را کاهش دهد؟
People would notice, he’d just come across as phony, so he just keeps being himself.
مردم متوجه میشوند، او نقش بازی میکند، بنابراین او به «خودش بودن» ادامه میدهد.
Being authentic always means you turn some people off, but you’ll do that either way, authentic or not. Wouldn’t you rather lose the people who don’t agree with you anyway, as opposed to someone who might actually like you, but resents your fake poser pics on Instagram (especially when you have so many great real things to show)?
معتبر بودن همیشه به این معنی است که برخی از افراد را از دست میدهید، اما شما این کار را به هر ترتیب انجام خواهید داد، چه معتبر یا چه غیرمعتبر. آیا ترجیح نمیدهید افرادی را که به هر حال با شما موافق نیستند، از دست بدهید، در مقابل کسی که ممکن است واقعا شما را دوست داشته باشد، اما از عکسهای جعلی شما در اینستاگرام (مخصوصا وقتی چیزهای واقعی بسیار خوبی برای نشان دادن دارید) ناراحت است را به دست آورید؟
It might take some time, energy, and a lot of effort, but once you’ve found your voice and the confidence to always use it, no matter what, you’ll start to build a base of loyal fans who’ll love to connect with you.
ممکن است کمی زمان، انرژی و تلاش زیادی نیاز داشته باشد؛ اما وقتی صدای خود و اعتمادبهنفس برای استفاده همیشگی از آن را پیدا کردید، مهم نیست چه باشد، شما در نهایت شروع به ایجاد پایگاهی از طرفداران وفادار خواهید کرد که دوست دارند با شما ارتباط برقرار کنند.
Crush It Review
مروری بر کتاب خردش کن
The summary of Crush It on Blinkist is okay, if you just want the technical details, but compared to watching a Gary Vaynerchuk video it feels utterly lifeless. That’s probably because video is just his medium. Gary’s very extroverted and most charming and convincing when he yells directly at you, not from a piece of (digital) paper.
خلاصه کتاب خردش کن در بلینکلیست مشکلی ندارد، اگر فقط بخواهید جزئیات فنی را بخوانید، اما در مقایسه با تماشای یک ویدیوی گری وینرچاک کاملا بیروح است. احتمالا به این دلیل است که ویدیو رسانه اصلی او است. گری زمانی که مستقیما و نه از روی یک تکه کاغذ (تبلت دیجیتال) سر شما فریاد میزند، بسیار برونگرا، جذاب و متقاعدکننده میشود.
The book on the other hand feels like one long episode of the #AskGaryVee show, which is great to read. I’d still recommend just going on a binge watch of Gary’s videos though.
از طرف دیگر کتاب او شبیه یک قسمت طولانی از نمایش #اسکگریوی است که خواندن آن عالی است. با این حال، من همچنان توصیه میکنم که به تماشای ویدیوهای گری بنشینید.