EntreLeadership Summary
خلاصه کتاب رهبر آفرینی
1-Sentence-Summary: EntreLeadership provides you with a path to becoming a great leader in your company by identifying the necessary management and entrepreneurial skills.
خلاصه کتاب رهبر آفرینی در یک جمله: کتاب EntreLeadership با شناسایی مهارت‌های مدیریتی و کارآفرینی لازم، راهی برای تبدیل شدن به یک رهبر بزرگ در شرکت خودتان را فراهم می‌کند.
Favorite quote from the author:
نقل‌قول موردعلاقه نویسنده:
Have you ever tried rubbing your stomach while patting the top of your head? Every time I try this it takes me a minute or more to figure it out. Even then I find myself having to think hard to get it right. Now that you’re done trying it out yourself, let’s take a look at how this activity applies to our leadership skills.
آیا تا به حال سعی کرده‌اید در حالی که بالای سر خود را نوازش می‌کنید، شکم خود را مالش دهید؟ هر بار که این را امتحان می‌کنم، یک دقیقه یا بیشتر طول می‌کشد تا آن را بفهمم. حتی در آن زمان هم می‌بینم که باید سخت فکر کنم تا آن را درست انجام دهم. اکنون که خودتان این آزمایش امتحان کرده‌اید، بیایید نگاهی به نحوه اعمال این فعالیت در مهارت‌های رهبری‌مان بیندازیم.
Everybody knows that startup founders are driven risk-takers. But you also need leadership principles such as rationality, empathy, and calculated action to make it in business. How is it possible for people starting new companies to balance these varying ideals? Can you really master the mental game of patting your head and rubbing your stomach at the same time?
همه می‌دانند که بنیانگذاران استارتاپ، ریسک‌پذیراند. اما شما همچنین به اصول رهبری مانند عقلانیت، همدلی و اقدام حساب‌شده نیاز دارید تا کسبوکار خودتان را بسازید. چگونه ممکن است افرادی که شرکت‌های جدید راه‌اندازی می‌کنند بین این ایده‌آل‌های متفاوت تعادل برقرار کنند؟ آیا واقعا می‌توانید به بازی ذهنی دست زدن به سر و مالیدن همزمان شکم خود مسلط شوید؟
Dave Ramsey’s EntreLeadership: 20 Years of Practical Business Wisdom from the Trenches will show you how to succeed in developing all the important qualities of great leaders. Ramsey is a well-known guru when it comes to money. He is also famous for his radio show, which helps people get on the path to financial freedom. But he isn’t just great with money. From his experience growing a company to multi-million dollar earnings, Ramsey also has entrepreneurial success to back up his claims.
کتاب «رهبر آفرینی دیو رمزی: ۲۰ سال خِرَد کسبوکار عملی از سنگرها» به شما نشان می‌دهد که چگونه در توسعه دادن تمام ویژگی‌های مهم رهبران بزرگ موفق شوید. رمزی در زمینه‌ی پول، یک معلم تاثیرگذار است. او همچنین به خاطر نمایش رادیویی‌اش که به مردم کمک می‌کند تا در مسیر آزادی مالی قرار گیرند، مشهور است. اما کار او فقط با پول عالی نیست. از تجربه رشد یک شرکت گرفته تا درآمد چند میلیون دلاری، رمزی موفقیت در کارآفرینی را نیز برای پشتیبانی از ادعاهای خود دارد.
These are my 3 most favorite lessons from this book:
The most successful heads of new companies combine the skills of an entrepreneur and a leader.
To create a lucrative business, work on your marketing strategy.
You get hardworking and loyal employee’s when you give generous salaries and bonuses.
این‌ها ۳ درس مورد علاقه من از این کتاب هستند:
۱. موفق‌ترین روسای شرکت‌های جدید، مهارت‌های یک کارآفرین و یک رهبر را با هم دارند.
۲. برای ایجاد کسبوکار سودآور، روی استراتژی بازاریابی خود کار کنید.
۳. وقتی حقوق و پاداش‌های سخاوتمندانه می‌دهید، کارمندان سخت‌کوش و وفادار خواهید داشت.
Let’s look deeper into how to be great EntreLeaders!
بیایید عمیق‌تر به نحوه تبدیل شدن به یک رهبرآفرین بزرگ نگاه کنیم!
Lesson 1: You need both entrepreneurial and leadership skills to become a great manager.
درس ۱: برای تبدیل شدن به مدیر عالی به مهارت‌های کارآفرینی و رهبری نیاز دارید.
If you want to be a successful startup founder, you’ve got to be hard-working and passionate. It takes a lot of risk-taking to make a new company work, and that may require some innovation as well. Conversely, leadership principles are also a necessity to make it when you’re in the trenches of growing in a young business. Discipline and humility are key components, as is the ability to keep calm in the many tough times in the beginning. Leaders need to motivate teams and take charge of the company’s culture.
اگر می‌خواهید موسس یک استارتاپ موفق باشید، باید سخت‌کوش و پرشور باشید. برای راه‌اندازی شرکت جدید، ریسک زیادی لازم است و این کار ممکن است به نوآوری نیز نیاز داشته باشد. به طور معکوس، اصول رهبری نیز برای موفقیت در زمانی که در سنگر رشد یک تجارت جوان هستید، ضروری است. انضباط و فروتنی اجزای کلیدی هستند؛ همانطور که توانایی حفظ آرامش در بسیاری از مواقع سختی که در ابتدا پیش می‌آیند نیز کلیدی است. رهبران باید به تیم‌ها انگیزه بدهند و مسئولیت فرهنگ شرکت را بر عهده بگیرند.
Although these two ideals of a leader and an entrepreneur seem opposing, both are vital to have when starting a new business. A company’s culture is born of the qualities of its leader. I remember one team I worked on had a visionary leader who took charge of the culture, instead of letting team-members control it. With experience starting and building successful companies, and the kindness of a leader, he was the perfect embodiment of an EntreLeader. I learned a lot of great principles from him that still guide my own business journey today.
اگرچه این دو ایده‌آل رهبر و کارآفرین متضاد به نظر می‌رسند؛ اما داشتن هر دوی آن‌ها در شروع یک کسبوکار جدید ضروری است. فرهنگ یک شرکت زاییده ویژگی‌های رهبر آن است. به یاد دارم که تیمی که روی آن کار می‌کردم، یک رهبر رویایی داشت که به‌جای این که به اعضای تیم اجازه کنترل فرهنگ را بدهد، خود مسئولیت فرهنگ شرکت را بر عهده گرفت. او با تجربه راه‌اندازی و ساخت شرکت‌های موفق و مهربانی یک رهبر، تجسم کامل یک رهبرآفرین بود. من بسیاری از اصول عالی را از او آموختم که هنوز هم مسیر تجاری من را هدایت می‌کند.
Contrast this leader with a younger Dave Ramsey, who one time made his team stay outside on a cold day. He wanted to teach them that tardiness would “leave them out in the cold.” Ramsey had a habit of overreacting to little problems, like his staff being late to work. His decision left his employees as cold-hearted toward him as they were cold from standing outside, and his business suffered. Thankfully, he learned from the experience and improved.
این رهبر را با دیو رمزی جوان‌تر مقایسه کنید، که یک بار تیمش را مجبور کرد تا در یک روز سرد بیرون بمانند. او می‌خواست به آن‌ها بیاموزد که تاخیر «آن‌ها را در سرما نگه می‌دارد». رمزی عادت داشت نسبت به مشکلات کوچک واکنش بیش‌ازحد نشان دهد؛ مانند دیر رسیدن کارکنانش به محل کار. تصمیم او باعث شد که کارمندانش به همان اندازه که از ایستادن بیرون سردشان می‌شد نسبت به او احساس سردی داشته باشند و تجارت او آسیب ببیند. خوشبختانه او از این تجربه درس گرفت و پیشرفت کرد.
Lesson 2: A powerful marketing plan is required to make your business goals happen, and must be perfected over time to work well.
درس ۲: یک برنامه بازاریابی قدرتمند برای تحقق اهداف کسبوکار شما لازم است و این برنامه باید در طول زمان کامل شود تا به‌خوبی کار کند.
In 1994 Dave Ramsey began teaching people how to avoid becoming bankrupt. The name of his class was “Life After Debt” and Ramsey ran ads on the radio, offering the first session for no charge. Unfortunately, a meager six people showed up for his class. After some analysis, Ramsey learned that his class wasn’t solving a problem that his audience really needed help with. Rather, people wanted to learn financial security.
در سال ۱۹۹۴ دیو رمزی شروع به آموزش این مطلب کرد که مردم چگونه باید از ورشکستگی جلوگیری کنند. نام کلاس او «زندگی پس از بدهی» بود و رمزی تبلیغاتی را در رادیو پخش کرد و اولین جلسه را بدون هزینه ارائه کرد. متاسفانه تنها تعداد ناچیز شش نفر برای کلاس او حاضر شدند. رمزی پس از تجزیه و تحلیل متوجه شد که کلاس او مشکلی را که مخاطبانش واقعا به کمک آن نیاز دارند، حل نمی‌کند؛ مردم می‌خواستند امنیت مالی را بیاموزند.
After a rebrand of the class to “Financial Peace University,” and improving what it was offering, Ramsey made it work. Today, millions of people have learned from his course. Just like Ramsey, your initial try for marketing your product probably won’t work. But it’s not all wasted because you’ll learn valuable lessons that you can use to adjust and become better.
رمزی پس از تغییر نام کلاس به «دانشگاه صلح مالی» و بهبود آنچه ارائه می‌کرد، موفق شد آن را به کار اندازد. امروزه میلیون‌ها نفر از دوره او آموخته‌اند. درست مانند رمزی، تلاش اولیه شما برای بازاریابی محصولتان احتمالا کارساز نخواهد بود. اما همه آن تلاش‌ها بی‌ثمر نخواهد شد؛ زیرا شما درس‌های ارزشمندی خواهید آموخت که می‌توانید از آن‌ها برای تنظیم و بهتر شدن استفاده کنید.
A great sales strategy involves helping your audience have positive experiences. To achieve marketing success, care about what your people want and give useful tips about how what you’re selling can give them that. Earning their trust increases the chances that they will buy your product, but you must be respectful to them and confident in your product.
یک استراتژی فروش عالی شامل کمک به مخاطبان شما برای داشتن تجربیات مثبت است. برای دستیابی به موفقیت در بازاریابی، به خواسته‌های افراد خود اهمیت دهید و نکات مفیدی در مورد این ارائه کنید که چگونه چیزی که می‌فروشید می‌تواند به آن‌ها کمک کند. جلب اعتماد آن‌ها شانس خرید محصول شما را افزایش می‌دهد، اما باید به آن‌ها احترام بگذارید و به محصول خود اطمینان داشته باشید.
Lesson 3: Paying your team members generously and giving them bonuses is a surefire way to earn their trust and respect.
درس ۳: پرداخت سخاوتمندانه به اعضای تیم و دادن پاداش به آن‌ها راهی مطمئن برای جلب اعتماد و احترام آن‌هاست.
A few months ago, I lost my job. Thankfully, a side business I was working on gave me the opportunity to work with a great leader and friend who is paying me very well for my work. I’ve noticed a powerful difference in my investment level with this new opportunity as opposed to how much I cared at my former job. Ramsey teaches that compensating well breeds hard work and loyalty from your employees, just as I have experienced recently.
چند ماه پیش کارم را از دست دادم. خوشبختانه، یک کار جانبی که روی آن کار می‌کردم این فرصت را به من داد تا با یک رهبر و دوست بزرگ کار کنم که دستمزد بسیار خوبی برای کارم به من می‌دهد. من برخلاف این که چقدر به شغل قبلی‌ام اهمیت می‌دادم، با این فرصت جدید متوجه تفاوت قدرتمندی در سطح سرمایه‌گذاری‌ام شدم. رمزی یاد می‌دهد که جبران خوب، سخت‌کوشی و وفاداری کارمندان شما به همراه دارد؛ همانطور که من اخیرا آن را تجربه کرده‌ام.
One company made the unfortunate mistake of paying their employees no more than $100,000 a year, even though business was booming and annual revenue was over $50 million. The team members didn’t feel they were being paid fairly for all their hard work and began to quit for better-paying jobs. After a while, enough people left that the company had to shut down!
یکی از شرکت‌ها اشتباه تاسف‌باری را مرتکب شد که حتی اگر کسبوکار در حال رونق بود و درآمد سالانه‌ی بیش از ۵۰ میلیون دلار داشت، به کارمندان خود بیش از ۱۰۰۰۰۰ دلار در سال دستمزد ندهد. اعضای تیم احساس نمی‌کردند که برای تمام تلاش‌هایشان به طور منصفانه دستمزد می‌گیرند و شروع به ترک شغلشان برای یافتن مشاغل با درآمد بهتر کردند. بعد از مدتی تعداد زیادی از مردم آنجا را ترک کردند که درنهایت شرکت مجبور به تعطیلی شد!
When you are respectful to your employees, including how you pay and reward them, they will trust you. The values of a leader are shown by the company’s compensation system. As we’ve seen, a greedy leader creates unhappy employees who leave.
وقتی به کارکنان خود احترام می‌گذارید، از جمله نحوه پرداخت و پاداش به آن‌ها، کارمندان هم به شما اعتماد خواهند کرد. ارزش‌های یک رهبر توسط سیستم پاداش شرکت نشان داده می‌شود. همانطور که دیدیم، یک رهبر حریص، کارمندان ناراضی ایجاد می‌کند که درنهایت شرکت را ترک می‌کنند.
EntreLeadership Review
مروری بر کتاب رهبر آفرینی
Many of the principles in EntreLeadership don’t seem that new to me, but it might be because I’ve been surrounded by great leaders for many years. The book was released in 2011, which may be another reason some of these ideas don’t seem as fresh. Regardless, these are timeless fundamentals that will benefit anyone who is in business!
بسیاری از اصول کتاب رهبر آفرینی برای من چندان جدید به نظر نمی‌رسند؛ اما ممکن است به این دلیل باشد که سال‌ها توسط رهبران بزرگ احاطه شده‌ام. این کتاب در سال ۲۰۱۱ منتشر شد، که ممکن است دلیل دیگری از این باشد که چرا برخی از این ایده‌ها چندان تازه به نظر نمی‌رسند. صرف نظر از این موضوع، این‌ها اصول بی‌انتهایی است که برای هرکسی که در کسبوکار است مفید خواهد بود!
Who would I recommend the EntreLeadership summary to?
خلاصه رهبر آفرینی را به چه کسی توصیه می‌کنم؟
The 31-year-old who is getting their first employees in their brand new business, the 42-year-old accountant that wants to move up into management, and anyone considering starting a company that will have people working for them.
مرد ۳۱ ساله‌ای که اولین کارمندان‌هایش را در کسبوکار کاملا جدید خود جذب می‌کند، حسابدار ۴۲ ساله‌ای که می‌خواهد به سمت مدیریت حرکت کند و هر کسی که به فکر راه‌اندازی شرکتی است که افرادی برای آن‌ها کار کنند.
