An Ugly Truth Summary
خلاصه کتاب حقیقت زشت
1-Sentence-Summary: An Ugly Truth offers a critical look at Facebook and its administrators, who foster a gaslighting environment and a controversial social media platform that can easily become a danger for its users both virtually and in real life due to its immense power and influence on our society.
خلاصه کتاب حقیقت زشت در یک جمله: «حقیقت زشت» نگاهی انتقادی به فیسبوک و مدیران آن میاندازد که یک محیط تحمیقی و یک پلتفرم فضای اجتماعی بحثبرانگیز را پرورش میدهند که میتواند به وسیله قدرت و نفوذ بسیار زیادش در جامعه ما، به سادگی به یک خطر برای کاربران مجازی و دنیای واقعی تبدیل شود.
اصلاح gaslighting به معنی نوعی به هم ریختن آگاهی افراد به منظور به شک انداختن و احمق پنداشتن آنها از روی قصد است.
Favorite quote from the author:
نقل قول برتر از سوی نویسنده:
If you haven’t heard of Facebook, you’re probably living under a rock. It all started from a dorm-room project. Now, this social media platform is one of the most powerful companies in the world. Although successful, the giant corporation holds a reputation for violating its users’ privacy, having political biases, and continuous legality issues.
اگر تا به حال چیزی درباره فیسبوک نشنیدهاید، احتمالا در عهد عتیق زندگی میکنید. ماجرای فیسبوک از یک پروژه خوابگاهی آغاز شد. اما در حال حاضر، این پلتفرم رسانههای اجتماعی یکی از قدرتمندترین شرکتهای جهان است. اگر چه موفق هستند، اما این شرکت غولپیکر با عناوینی چون نقض حریم خصوصی کاربران خود، داشتن تعصبات سیاسی و مسائل قانونی مداوم، شناخته میشود.
An Ugly Truth by Sheera Frenkel exposes Facebook and its multiple facets. Friendly and connective on the outside, but misleading and biased on the inside. The company is on its way to almost three billion monthly active users. And their data became one of the most valuable digital assets in the world. What is it that makes this company stand out even today?
کتاب یک حقیقت زشت اثری از شیرا فرانکل، فیسبوک و جنبههای متعدد آن را به نمایش میگذارد. از بیرون دوستانه و متصل به هم به نظر میرسد، اما از درون گمراهکننده و بیرحم است. این شرکت در مسیر دستیابی به تقریبا سه میلیارد کاربر فعال به صورت ماهانه است. دادههای این افراد به یکی از ارزشمندترین داراییهای دیجیتال در جهان تبدیل شده است. چه چیزی باعث میشود این شرکت حتی امروزه نیز اینچنین در معرض توجه باشد؟
Mark Zuckerberg designed Facebook to connect people and make them socialize. Its popularity increased drastically as users became obsessed with the platform. Fast-forward to 2015, the app grew to be so influential that it could even affect the presidential elections in the USA! However, the power accumulated over the years came at huge moral costs.
Here are my three favorite lessons from the book:
- Although Facebook tried to remain politically neutral, it ended up being quite biased.
- The social media platform is not concerned with data privacy, but with profits.
- The market monopoly of the company enraged many people and organizations.
مارک زاکربرگ فیسبوک را طراحی کرد تا مردم را به هم متصل و آنها را اجتماعی کند. محبوبیت آن به شدت افزایش یافت، ازآنجاکه کاربران هم نسبت به این پلتفرم اشتیاق شدیدی پیدا کردند. خیلی زود تا سال ۲۰۱۵، این برنامه به قدری تاثیرگذار شد که حتی میتوانست بر انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا هم تاثیر بگذارد! با این حال، قدرتی که در طول سالها انباشته شد، هزینههای اخلاقی زیادی را نیز به همراه داشت.
در اینجا سه درس مورد علاقه من از این کتاب آمده است:
۱. اگرچه فیسبوک سعی کرد از نظر سیاسی بیطرف بماند؛ اما در نهایت کاملا جانبدارانه شد.
۲. پلتفرم رسانههای اجتماعی به حفظ حریم خصوصی دادهها نمیپردازد؛ بلکه به فکر سود است.
۳. انحصار بازار این شرکت باعث خشم بسیاری از مردم و سازمانها شد.
1: As the social platform rose to fame, political news media took advantage and it worked.
۱: همانطور که پلتفرم اجتماعی به شهرت رسید، رسانههای خبری سیاسی از آن استفاده کردند و جواب هم داد.
As the social media platform turned into a giant corporation, it became the target of many competitors. It also became the supreme tool of news companies. Articles that appeared in the media were reaching wider audiences using Facebook. And the companies behind them were happy to increase their traffic, authority, and margins.
با تبدیل شدن پلتفرم رسانههای اجتماعی به یک شرکت غول پیکر، فیسبوک هدف بسیاری از رقبا قرار گرفت. همچنین به ابزار عالی شرکتهای خبری تبدیل شد. مقالاتی که در رسانهها ظاهر میشدند با استفاده از فیسبوک به دست مخاطبان بیشتری رسیدند. و شرکتهای پشت سر آنها خوشحال میشدند تا ترافیک، اعتبار و حاشیه سود آنها را افزایش دهند.
Now, the corporate social responsibility principle states that enterprises must also consider the social and environmental aspects of their actions. Instead, Facebook got involved with censorship and political favoritism. As of 2016, the company was searching for employees who were reporting embarrassing inside stories on the popular Gizmodo blog to fire them.
اکنون، اصل مسئولیت اجتماعی شرکتها بیان میکند که شرکتها باید جنبههای اجتماعی و زیستمحیطی اقدامات خود را نیز در نظر بگیرند. در عوض، فیسبوک با سانسور و طرفداری سیاسی درگیر شد. از سال ۲۰۱۶، این شرکت به دنبال کارمندانی بود که در وبلاگ محبوب گیزمودو داستانهای خجالتآور را گزارش میکردند تا آنها را اخراج کند.
They even had employees for it! Sonya Ahuja was one of the ratcatchers. But she couldn’t cover election-related scandals. Its algorithm favored news with high engagement rates. Unfortunately, these were also the ones with inflammatory content. This is why the company introduced a feature called trending topics. Gizmodo claimed that they were using this tool to block right-wing perspectives.
آنها حتی برای این کار، کارمند هم داشتند! سونیا آهوجا یکی از موشگیرها بود (افرادی که گزارش میدادند را پیدا میکرد). اما نتوانست رسواییهای مربوط به انتخابات را پوشش دهد. الگوریتم گیزمودو اخبار با نرخ تعامل بالا را ترجیح میداد. متاسفانه، این خبرها نیز دارای محتوای التهابی بودند. به همین دلیل این شرکت قابلیتی به نام موضوعات پرطرفدار را معرفی کرد. گیزمودو ادعا کرد که آنها از این ابزار برای مسدود کردن دیدگاههای جناح راست استفاده میکنند.
The administration has publicly waived these accusations. But then the Cambridge Analytica scandal took off. This company acquired information on up to 87 million users and sold it to members of Donald Trump’s political campaign. With all this data at their disposal, the future president’s campaign team created one of the most effective online ad campaigns in election history and managed to win.
مدیریت فیسبوک علنا از این اتهامات چشمپوشی کرده است. اما پس از آن، رسوایی کمبریج آنالیتیکا رخ داد. این شرکت اطلاعات ۸۷ میلیون کاربر را به دست آورد و به اعضای کمپین سیاسی دونالد ترامپ فروخت. با تمام این دادهها، تیم تبلیغاتی رئیس جمهور آینده یکی از موثرترین کمپینهای تبلیغاتی آنلاین در تاریخ انتخابات را ایجاد کرد و موفق به پیروزی شد.
Lesson 2: Facebook is a gold data mine and exploiting it puts profits over morals.
درس ۲: فیسبوک یک معدن طلا از دادهها است و بهرهبرداری از آن سود را بر اخلاقیات ترجیح میدهد.
Similar to the Cambridge Analytica scandal, Facebook was involved in numerous political and legal public misconduct. Still, the company seems to be better than ever. The financial statements and stock prices are stable and growing. Meanwhile, the platform keeps attracting new users and monetizing the old ones.
مانند رسوایی کمبریج آنالیتیکا، فیسبوک در بسیاری از سوء رفتارهای سیاسی و حقوقی عمومی دست داشت. با این حال، این شرکت بهتر از همیشه به نظر میرسد. صورتهای مالی و قیمت سهام ثابت و رو به رشد هستند. در همین حال، پلتفرم به جذب کاربران جدید و کسب درآمد از کاربران قدیمی هم ادامه میدهد.
So how does Facebook do it? What is it that makes this company so profitable? The answer is data. Clive Humby, a UK mathematician, once called data the new oil. And this popular analogy is clearer than ever. Ever since its beginning, Facebook was uniquely suited for the online environment.
خب، فیسبوک چگونه این کار را انجام میدهد؟ چه چیزی این شرکت را تا این حد سودآور کرده است؟ پاسخ آن داده است. کلایو هامبی، ریاضیدان بریتانیایی، زمانی دادهها را نفت جدید نامید. و این تشبیه عامیانه واضحتر از همیشه است. فیسبوک از همان ابتدا به شکل منحصر به فردی برای محیط آنلاین مناسب بود.
The amount of information it has on its users is incredible. With it, the company can target ads specifically to each type of customer, generating billions in revenue. Moreover, the platform is made in such a way that people share advertisements and data with each other, generating significant insights to be monetized.
حجم اطلاعاتی که فیسبوک از کاربرانش دارد باورنکردنی است. با استفاده از آن، شرکت میتواند تبلیغات را به طور خاص برای هر نوع از مشتری هدف قرار دهد و میلیاردها درآمد ایجاد کند. علاوه بر این، این پلتفرم به گونهای ساخته شده است که افراد تبلیغات و دادهها را با یکدیگر به اشتراک میگذارند که دیدگاه قابل توجهی برای کسب درآمد ایجاد میکند.
For example, in 2009, Facebook introduced the like button. With this new feature, it could see what it is that users prefer and sell just that. The site also adjusted the privacy settings, tricking its users into obtaining more information on them and receiving permissions to collect intelligence. Unethical? Yes. Profitable? Absolutely.
به عنوان مثال در سال ۲۰۰۹ فیسبوک دکمه لایک را معرفی کرد. با این ویژگی جدید، میتوان دید که کاربران چه چیزی را ترجیح میدهند تا دقیقا همان را بفروشند. این سایت همچنین تنظیمات حریم خصوصی را تنظیم کرد و کاربران خود را فریب داد تا اطلاعات بیشتری در مورد آنها به دست آورند و مجوزهایی برای جمعآوری اطلاعات دریافت کنند. غیر اخلاقی؟ بله. سودآور؟ کاملا.
The Center for Digital Democracy noticed Facebook’s growing exploitation of its users’ data and filed a complaint with the Federal Trade Commission. However, little action has been taken. Facebook agreed to change the practices used and undertake audits. But the government didn’t really allocate many resources for examinations.
مرکز دموکراسی دیجیتال متوجه بهرهبرداری فزاینده فیسبوک از دادههای کاربرانش شد و شکایتی را به کمیسیون تجارت فدرال ارائه کرد. با این حال، اقدامات کمی انجام شده است. فیسبوک موافقت کرد تا شیوههای مورد استفاده خود را تغییر داده و رسیدگیهایی انجام دهد. اما دولت آنچنان منابع زیادی را برای بررسیها تخصیص نداد.
Lesson 3: Facebook has many enemies due to its anti-competitive practices.
درس ۳: فیسبوک به دلیل اقدامات ضدرقابتی دشمنان زیادی دارد.
As we’ve seen, the reputation of Facebook from a business point of view revolves around lawsuits, scandals, and data privacy issues. To top it off, the company managed to enter a new territory: being accused of anti-competitive practices. Despite being accustomed to negative press, Zuckerberg was shocked to find out that Chris Hughes, a co-founder, turned against him.
همانطور که دیدیم، شهرت فیسبوک از نقطه نظر تجاری حول پروندههای قضایی، رسواییها و مسائل مربوط به حریم خصوصی دادهها میچرخد. برای تکمیل آن، این شرکت موفق شد وارد قلمرو جدیدی شود: متهم شدن به اقدامات ضد رقابتی. زاکربرگ علیرغم عادت به اخبار و مطبوعات منفی، از این که کریس هیوز، یکی از بنیانگذاران، علیه او قرار گرفت، شوکه شد.
Hughes left the company early to move on to other projects. Later, he published an article saying that the company grew too big too fast by crushing competition using people’s data. He wasn’t the only one making these claims. And they were right! Over the years, Facebook had acquired approximately 70 operations, including Instagram and Whatsapp.
هیوز شرکت را زودتر ترک کرد تا به پروژههای دیگر برود. بعدها، او مقالهای منتشر کرد و گفت که شرکت با درهم شکستن رقابت با استفاده از دادههای مردم، خیلی سریع رشد کرد. او تنها کسی نبود که این ادعاها را مطرح کرد. و حق هم داشت! طی سالها، فیسبوک تقریبا ۷۰ عملیات از جمله اینستاگرام و واتساپ را به دست آورده بود.
Later on, Zuckerberg merged the services. This made it harder for lawyers who were looking at ways to tackle Facebook’s monopoly. Still, as of 2020, antitrust regulations for this company became a common topic in the United States. So who knows what’s going to happen with Facebook?
بعدها، زاکربرگ سرویسها را ادغام کرد. این موضوع، کار را برای وکلایی که به دنبال راههایی برای مقابله با انحصار فیسبوک بودند، سختتر کرد. با این حال، از سال ۲۰۲۰، مقررات ضد انحصار برای این شرکت به یک موضوع رایج در ایالات متحده آمریکا تبدیل شد. پس چه کسی میداند که قرار است چه اتفاقی برای فیسبوک بیفتد؟
Currently, the corporation doesn’t have many friends in Washington DC due to a refusal to dismiss an embarrassing video of the House Speaker. Moreover, it failed to rebrand the company as a platform that stands for democracy and free speech. Or as an asset for America against Chinese social media platforms.
در حال حاضر، این شرکت به دلیل امتناع از رد یک ویدیوی شرمآور از رئیس مجلس، دوستان زیادی در واشنگتن دی سی ندارد. علاوه بر این، نتوانست نام شرکت را به عنوان پلتفرمی که برای دموکراسی و آزادی بیان است، تغییر دهد. یا بهعنوان یک دارایی برای آمریکا در برابر پلتفرمهای رسانههای اجتماعی چینی عمل کند.
An Ugly Truth Review
مروری بر کتاب یک حقیقت زشت
An Ugly Truth reveals the legal and political affairs that Facebook works so hard to cover. The book dives deep into the controversy of data privacy and the Cambridge Analytica scandal. It also tackles the many wrongful practices associated with this corporation. The readers will gain an objective perspective on where Facebook stands in our society and where the company’s great power leads it to.
کتاب یک حقیقت زشت، امور حقوقی و سیاسی را که فیسبوک برای پوشش آن بسیار تلاش میکند را آشکار میسازد. این کتاب عمیقا به بحث در مورد حفظ حریم خصوصی دادهها و رسوایی کمبریج آنالیتیکا میپردازد. همچنین با بسیاری از اقدامات نادرست مرتبط با این شرکت مقابله میکند. خوانندگان دیدگاهی عینی در مورد جایگاه فیسبوک در جامعه ما و اینکه قدرت بزرگ شرکت آن را به کجا هدایت میکند، به دست خواهند آورد.
Who would I recommend the An Ugly Truth summary to?
کتاب یک حقیقت زشت را به چه کسی پیشنهاد میکنم؟
The internet user who is preoccupied about their data, the social media user who is curious about the nature of the platform they are using, or the political junkie addicted to scandals, social media, and internet news.
کاربر اینترنتی که درباره دادههای خود پریشان است، کاربر رسانههای اجتماعی که در مورد ماهیت پلتفرمی که استفاده میکند کنجکاو است، یا خمار سیاسی معتاد به رسواییها، رسانههای اجتماعی و اخبار اینترنتی.