خلاصه کتاب رایگان چگونه از نگرانی دست برداریم و زندگی کنیم

در این بخش خلاصه‌ای از کتاب چگونه از نگرانی دست برداریم و زندگی کنیم را به شما ارائه خواهیم داد.

خلاصه کتاب رایگان چگونه از نگرانی دست برداریم و زندگی کنیم.jpg

Sentence-Summary: How To Stop Worrying And Start Living is a self-help classic which addresses one of the leading causes of physical illness, worry, by showing you simple and actionable techniques to eliminate it from your life.

خلاصه کتاب چگونه از نگرانی دست برداریم و زندگی کنیم در یک جمله: کتاب چگونه از نگرانی دست برداریم و زندگی کنیم یک کتاب کلاسیک در باب خودیاری است که با نشان دادن تکنیک‌های ساده و کاربردی به حذف یکی از علل اصلی بیماری‌های جسمی در زندگی شما، یعنی نگرانی می‌پردازد.

Favorite quote from the author:

You might never have heard of How To Stop Worrying And Start Living before (I didn’t until yesterday) and yet, it has sold six million (!) copies. However, once I tell you who the author is, that’ll make instant sense: Dale Carnegie. Born in 1888, Carnegie was one of the first published authors in self-improvement, having written over ten books on topics like behavior change, habits, interpersonal skills, public speaking and applying all of those in a business context.

نقل قول مورد علاقه نویسنده:

شاید هرگز قبلا درباره کتاب چگونه از نگرانی دست برداریم و زندگی کنیم: How To Stop Worrying And Start Living نشنیده باشید (من تا همین دیروز نشنیده بودم). تا کنون، این کتاب شش میلیون (!) نسخه فروخته است. به هر حال، زمانی که به شما بگویم نویسنده کتاب کیست، خیلی زود منطقی خواهد شد: دیل کارنگی. کارنگی که در سال 1888 متولد شد، یکی از اولین نویسندگانی بود که کتابش در زمینه خود-بهبودی منتشر شد و بیش از ده کتاب در مورد موضوعاتی مانند تغییر رفتار، عادات، مهارت‌های بین فردی، سخنرانی عمومی و به کارگیری همه آن‌ها در زمینه تجاری، نوشته است.

He believed that the best way to change others is to change oneself, a principle that underpinned most of the ideas in his evergreen bestseller How To Win Friends And Influence People, which has sold over 30 million copies to date.

او معتقد بود که بهترین راه برای تغییر دیگران، تغییر خود است، اصلی که زیربنای بسیاری از ایده‌های کتاب‌ پرفروش همیشه سبز او چگونه دوست پیدا کنیم و بر دیگران تاثیرگذار باشیم است که تا به امروز بیش از 30 میلیون نسخه فروخته.

This book was published 12 years later (1948) and describes several ways to deal with worry, one of the leading causes of illnesses like heart disease, diabetes, arthritis, stomach ulcers and high blood pressure. Carnegie delivers several tactics and backs them up with case studies.

Here are my 3 favorite lessons:

  1. Use a 3-step approach to deal with confusion and you’ll eliminate the worry caused by it.

  2. Put a stop-loss on stress and grief.

  3. Take criticism as compliments.

این کتاب 12 سال بعد (1948) منتشر شد و چندین راه برای مقابله با نگرانی، یکی از علل اصلی بیماری‌هایی مانند بیماری قلبی، دیابت، آرتریت، زخم معده و فشار خون بالا را شرح می‌دهد. کارنگی چندین استراتژی ارائه می‌دهد و آن‌ها را با مطالعات موردی پشتیبانی می‌کند.

  1. از یک رویکرد 3 مرحله ای برای مقابله با سردرگمی استفاده کنید تا نگرانی ناشی از آن را از بین ببرید.

  2. استرس و اندوه را کاهش دهید.

  3. انتقاد را به عنوان تعریف تلقی کنید.

Ready to let go of your worries so you can start focusing on doing your best today? Let’s see what Dale’s got up his sleeve!

آماده‌اید که نگرانی‌هایتان را رها کنید تا بتوانید از امروز روی بهترین خودتان تمرکز کنید؟ بیایید ببینیم دیل چه چیزی را در آستینش پرورانده است!

How To Stop Worrying And Start Living Summary

خلاصه کتاب چگونه از نگرانی دست برداریم و زندگی کنیم

Lesson 1: Clear confusion with a 3-step approach and you’ll eliminate the worry it causes.

درس 1: با رویکردی 3 مرحله‌ای سردرگمی را پاک کنید تا نگرانی ناشی از آن را از بین بیرید.

When you’re worried you’re not busy doing things, but since taking action is the only thing that can improve your situation, every minute spent worrying is a minute that doesn’t make your life better.

وقتی نگران این هستید که سرتان گرم انجام دادن کارها نباشد، اما از آنجایی که اقدام به انجام تنها چیزی است که می‌تواند وضعیت شما را بهبود بخشد، هر دقیقه‌ای که صرف نگرانی می‌شود، یک دقیقه‌ای است که تاثیری بر بهتر کردن زندگی شما ندارد.

But to reduce the amount of worrying in your life, you first have to find its cause. There are several, of course, but one of the biggest ones is confusion. We never know what’s going to happen next and it drives us insane.

اما برای کاهش میزان نگرانی در زندگی، ابتدا باید علت آن را پیدا کنید. البته چندین مورد وجود دارد، اما یکی از بزرگترین آن‌ها سردرگمی است. ما هرگز نمی‌دانیم که در آینده چه اتفاقی می‌افتد و این ما را دیوانه می‌کند.

Take Galen Litchfield, for example, who was a civilian and later prisoner of war stuck in Shanghai during WWII, when it was occupied by the Japanese. He’d hidden a few valuable items from them, so when he heard that a Japanese admiral had found out on a Sunday night, he freaked out. He knew what he could expect to be thrown inside the notorious torture chamber of the Japanese secret police on Monday – but he didn’t know what that would look like, which caused him a great deal of stress.

به عنوان مثال، گلن لیچفیلد را در نظر بگیرید که یک غیرنظامی و بعدها یک اسیر جنگی بود که در طول جنگ جهانی دوم در شانگهای گیر افتاد، زمانی که چین توسط ژاپنی‌ها اشغال شد. او چند چیز ارزشمند را از آن‌ها پنهان کرده بود، بنابراین وقتی شنید که یک دریاسالار ژاپنی در یکشنبه شب متوجه این موضوع شده است، وحشت کرد. او می‌دانست که می‌تواند انتظار چه چیزی داشته باشد که روز دوشنبه به داخل اتاق شکنجه بدنام پلیس مخفی ژاپن پرتاب شود - اما نمی‌دانست چه شکلی خواهد بود، که باعث استرس زیادی برای او شد.

He used this three-step approach to deal with it:

  1. Get your facts straight by writing down what you know and what you’re worried about.

  2. Analyze those facts to figure out your options.

  3. Make a decision and stick to it.

او از این رویکرد سه مرحله‌ای برای مقابله با آن استفاده کرد:

  1. حقایق خود را با نوشتن آنچه می‌دانید و آنچه نگرانش هستید، مشخص کنید.

  2. آن حقایق را تجزیه و تحلیل کنید تا گزینه‌های خود را بیابید.

  3. یک تصمیم بگیرید و به آن پایبند باشید.

Galen wrote down that he was worried about being tortured to death, and when he asked himself what he could do about it, he came up with either fleeing, explaining himself or acting like nothing happened. He picked the last option and stuck with it, only to find out the next day that his Japanese admiral had calmed down and made nothing more than an angry remark to him.

گلن نوشت که نگران شکنجه شدن تا حد مرگ است، و وقتی از خود پرسید که در این مورد این نگرانی چه کاری می‌تواند انجام دهد، به این نتیجه رسید که یا فرار می‌کند یا به خوشش را توجیه می‌کند یا طوری رفتار می‌کند که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است. او آخرین گزینه را انتخاب کرد و به آن چسبید، اما روز بعد متوجه شد که دریاسالار ژاپنی‌اش آرام شده و چیزی جز یک اظهار عصبانیت نثار او نکرده است.

There’s nothing like some good old common sense to disarm your worries.

هیچ چیز مانند یک عقل سلیم خوب قدیمی برای خلع نگرانی شما وجود ندارد.

Lesson 2: Put a stop-loss on the things in your life that cause you stress, grief and anxiety.

درس 2: یک حد ضرر برای چیزهایی که در زندگی خود باعث استرس، غم و اندوه و اضطراب شما می‌شوند، تعیین کنید.

One thing that’s crucial when applying the above strategy is timing. If you spend all of your time analyzing the facts and trying to make a decision, until the thing you’re worried about actually happens, you won’t have won much.

یکی از مواردی که هنگام اعمال استراتژی فوق بسیار حیاتی محسوب می‌شود، زمان بندی است. اگر تمام وقت خود را صرف تجزیه و تحلیل حقایق و تلاش برای تصمیم‌گیری کنید تا زمانی که چیزهایی که نگران آن هستید واقعا اتفاق بیفتد، چندان موفق نخواهید شد.

That’s where a time limit can help. To implement this, you can adapt an idea from trading and investing: the stop-loss. A stop-loss is used to limit your financial downside. For example, if you buy 200 stocks for $10 and set your stop-loss at $8, your trading software will automatically sell all of your stocks if they fall to $8 or below, ensuring your maximum total loss is capped at $400 ($2*200).

اینجاست که محدودیت زمانی می‌تواند کمک کند. برای پیاده سازی این کار، می‌توانید ایده‌ای را از تجارت و سرمایه گذاری اتخاذ کنید: حد ضرر. حد ضرر برای محدود کردن نزولی مالی شما استفاده می‌شود. برای مثال، اگر 200 سهم را به قیمت 10 دلار بخرید و حد ضرر خود را 8 دلار تعیین کنید، نرم افزار معاملاتی شما به طور خودکار تمام سهام شما را در صورت کاهش به 8 دلار یا کمتر می‌فروشد و اطمینان حاصل می‌کند که حداکثر ضرر کل شما به 400 دلار (200*2 دلار) محدود می شود.

If something causes you stress, grief or anxiety, like a friend picking a fight over a stupid topic, a relationship falling apart or your boss telling you you did a bad job, put your foot down and set a limit. Say “this far, and not one step further, am I going to allow myself to worry about this.”

اگر چیزی باعث استرس، غم و اندوه یا اضطراب شما می‌شود، مانند دعوای رفاقتی بر سر یک موضوع احمقانه، از هم پاشیدگی رابطه یا این که رئیستان به شما می‌گوید کار بدی انجام داده‌اید، پای خود را فرا بگذارید و حد و مرزی تعیین کنید. بگویید «تا اینجا، و نه یک قدم جلوتر، آیا به خودم اجازه می‌دهم در این مورد نگران باشم؟»

This can be a time-limit or a general rule, like Hal Elrod’s 5-minute rule or a guideline to forgive others instantly after a fight, instead of holding grudges.

این می‌تواند یک محدودیت زمانی یا یک قانون کلی باشد، مانند قانون 5 دقیقه‌ای هال الرود یا راهنمایی برای بخشیدن فوری دیگران پس از دعوا، به جای کینه توزی باشد.

Lesson 3: Think of criticism as compliments, instead of obsessing about negative feedback.

درس 3: به جای وسواس به خرج دادن در مورد بازخورد منفی، انتقاد را به عنوان یک تعریف و تمجید در نظر بگیرید.

Critical thinking is important. Feedback is an essential part of doing great work. However, not all criticism is constructive. You have to be careful in deciding who to listen to, and who to ignore.

تفکر انتقادی مهم است. بازخورد بخش مهمی از انجام یک کار بزرگ و عالی است. با این حال، همه انتقادات سازنده نیستند. باید مراقب باشید که به چه کسی گوش دهید و چه کسی را نادیده بگیرید.

One thing you can do with all criticism though, is take it as a compliment. 90% of the time, people throw around their opinions to make them feel better about themselves, because they see you doing something right and are threatened by it. We always critique those we envy, so we can feel better by comparison, not so they can do a better job.

به هر حال، یکی از کارهایی که می‌توانید در مقابل همه انتقادات انجام دهید، این است که آن را به عنوان یک تعریف و تمجید در نظر بگیرید. در 90 درصد مواقع، مردم نظرات خود را مطرح می‌کنند تا احساس بهتری نسبت به خودشان داشته باشند، زیرا می‌بینند شما کاری را درست انجام می‌دهید و آن را به نوعی تهدید نسبت به خود می‌پندارند. ما همیشه از کسانی که به آن‌ها حسادت می‌کنیم انتقاد می‌کنیم تا بتوانیم در مقایسه احساس بهتری داشته باشیم، انتقاد نمی‌کنیم تا آن‌ها بتوانند کار بهتری انجام دهند.

If anything, the more you’re being criticized, the more you know you’re doing something right.

در هر صورت، هر چه بیشتر مورد انتقاد قرار بگیرید، بیشتر می‌دانید که دارید کاری را درست انجام می‌دهید.

So hear their comments, nod, thank them, take it as indication you’re on the right track, and if there’s no constructive feedback in it, just move on.

بنابراین نظرات آن‌ها را بشنوید، سرتان را تکان دهید، از آن‌ها تشکر کنید، آن را به عنوان نشانه‌ای در نظر بگیرید که در مسیر درست قرار دارید و اگر بازخورد سازنده‌ای در آن وجود نداشت، فقط از آن بگذرید.

How To Stop Worrying And Start Living Review

One thing I liked in particular as I was reading the blinks for How To Stop Worrying And Start Living is that Dale backed up every single one of his tactics with a specific example of someone who applied it to reduce their worry. That made them more actionable. I could’ve easily shared three more, so I highly recommend you check out the blinks to get the full pool of ideas. Simple, straightforward, and useful, thumbs up!

مروری بر کتاب چگونه دست از نگرانی برداریم و زندگی کنیم

یکی از چیزهایی که من به طور خاص هنگام خواندن خلاصه‌های کتاب «چگونه دست از نگرانی برداریم و زندگی کنیم» دوست داشتم این است که دیل از تک‌تک استراتژی‌های خود را با مثالی خاص از شخصی که آن را برای کاهش نگرانی خود به کار می‌برد، پشتیبانی می‌کرد. این باعث شد تا این استراتژی‌ها عملی‌تر شوند. من به راحتی می‌توانستم سه مورد دیگر را به اشتراک بگذارم، بنابراین توصیه می‌کنم برای دریافت مجموعه کامل ایده‌ها، حتما کتاب را مطالعه کنید. ساده، سرراست و مفید، با تشکر!