خلاصه کتاب سکوت اثر سوزان کین

کتاب سکوت نشان‌دهنده رشد آهسته برون‌گرای ایده‌آل برای موفقیت در طول قرن بیستم است. در مورد آن بیشتر بخوانید.

خلاصه کتاب سکوت اثر سوزان کین

Quiet Summary

خلاصه کتاب سکوت

Sentence-Summary: Quiet shows the slow rise of the extrovert ideal for success throughout the 20th century, while making a case for the underappreciated power of introverts and showing new ways for both forces to cooperate.

خلاصه کتاب سکوت در یک جمله: کتاب سکوت نشان‌دهنده رشد آهسته برون‌گرای ایده‌آل برای موفقیت در طول قرن بیستم است، در حالی که قدرت نادیده گرفته‌شده درون‌گراها را اثبات می‌کند و راه‌های جدیدی را برای همکاری هر دو نیرو نشان می‌دهد.

Favorite quote from the author:

نقل قول مورد از علاقه نویسنده:

Here goes another book by a top TED speaker. Susan Cain’s talk about the power of introverts has been viewed over 10 million times.

در اینجا کتاب دیگری از سخنران برتر تِد آمده است. صحبت سوزان کین در مورد قدرت درونگراها بیش از ۱۰ میلیون بار دیده شده است.

The reason is that her book and talk made a lot of people feel heard for the first time. In the seven years of research leading up to the publication of Quiet in 2012, Susan uncovered the slow rise of the extrovert ideal in the public and American workplace.

دلیلش این است که کتاب و صحبت‌های او باعث شد خیلی‌ها برای اولین بار احساس کنند که شنیده می‌شوند. در هفت سال تحقیق منتهی به انتشار کتاب Quiet در سال ۲۰۱۲، سوزان رشد آهسته ایده‌آل برونگرا را در عموم و محل کار آمریکا کشف کرد.

This helped her understand where a lot of her personal struggles as a Harvard Law School graduate and Wall Street lawyer came from, and why she could never have thrived in these environments.

این به او کمک کرد تا بفهمد بسیاری از مبارزات شخصی او به‌عنوان فارغ‌التحصیل دانشکده حقوق هاروارد و وکیل وال استریت از کجا سرچشمه می‌گیرد و چرا او هرگز نمی‌توانست در این محیط‌ها پیشرفت کند.

Her book is a well of wisdom about personality types, workplace relationships and human interaction.

کتاب او منبع حکمت در مورد انواع شخصیت، روابط در محل کار و تعامل انسانی است.

Here are 3 particular gems that struck me:

  1. Whether you like small talk or not is part of your personality type.
  2. Western cultures portray extroversion as the ideal of success.
  3. Companies need to adjust their workplaces to introverts as well.

در اینجا ۳ نکته بسیار با ارزش وجود دارد که من را شگفت‌زده کرد:

۱. این که صحبت‌های کوچک را دوست دارید یا نه، بخشی از تیپ شخصیتی شماست.

۲. فرهنگ‌های غربی برون‌گرایی را به عنوان آرمان موفقیت به تصویر می‌کشند.

۳. شرکت‌ها باید محل کار خود را با افراد درونگرا نیز تنظیم و سازگار کنند.

Ready to uncover the power of introverts? Here we go!

برای کشف قدرت درونگراها آماده‌اید؟ بیایید شروع کنیم!

Lesson 1: Whether you’re an introvert or extrovert determines if you like small talk.

درس ۱: این که شما فردی درونگرا یا برونگرا هستید تعیین می‌کند که آیا به صحبت‌های کوچک علاقه دارید.

Huge lightbulb moment for me right there.

لحظه آگاهی بزرگ برای من همان جا بود.

Do you love when Sally gives you the flimsy details of her latest trip to Cancun over a quick cup of coffee?

آیا عاشق زمانی هستید که «سالی» با یک فنجان قهوه فوری، جزئیات ناچیز آخرین سفر خود به کانکون را به شما می‌دهد؟

Or would you rather talk about Stoic philosophy for 2 hours?

یا ترجیح می‌دهید ۲ ساعت در مورد فلسفه رواقی صحبت کنید؟

The former speaks more to an extrovert, the latter more to an introvert, of course.

اولی بیشتر با یک برونگرا صحبت می‌کند و البته دومی بیشتر با یک درونگرا.

But why is that?

اما چرا اینطور است؟

It’s because of the way we process information differently.

این به دلیل روشی است که ما اطلاعات را متفاوت پردازش می‌کنیم.

Introverts are what’s called “highly sensitive”, meaning they take in the information given to them, for example via stimuli from their environment, a lot more thoroughly than their extrovert peers.

درونگراها چیزی هستند که «بسیار حساس» نامیده می‌شود، به این معنی که آن‌ها اطلاعاتی را که به آن‌ها داده می‌شود، برای مثال از طریق محرک‌های محیط خود، بسیار دقیق‌تر از همتایان برون‌گرای خود دریافت می‌کنند.

For example, an introvert can stand in front of a single big picture in a museum for 10 minutes, continuously observing and looking for new details to be found – a horror fantasy for an extrovert.

به‌عنوان مثال، یک فرد درونگرا می‌تواند به مدت ۱۰ دقیقه در مقابل یک تصویر بزرگ در یک موزه بایستد، به طور مداوم مشاهده کند و به دنبال جزئیات جدید برای یافتن باشد؛ یک فانتزی وحشتناک برای یک برون‌گرا.

In a similar manner, introverts don’t like small talk. They are engaged in profound conversations about life, values, morals and ethics, because it allows their highly sensitive information processing to thrive.

به روشی مشابه، درونگراها از صحبت‌های کوچک خوششان نمی‌آید. آن‌ها درگیر گفت وگوهای عمیق در مورد زندگی، ارزش‌ها، معنویات و اخلاقیات هستند، زیرا به پردازش اطلاعات بسیار حساس آ‌ن‌ها اجازه می‌دهد پیشرفت کند.

People often ask me how I can sit there and talk about a single business idea with my roommate for two hours – if you’re one of those people, there’s your answer.

مردم اغلب از من می‌پرسند که چگونه می‌توانم آنجا بنشینم و به مدت دو ساعت در مورد یک ایده تجاری با هم‌اتاقی‌ام صحبت کنم؛ اگر شما یکی از آن افراد هستید، پاسخی برای شما وجود دارد.

Note: If you don’t already know it, check out the Myers-Briggs personality test to find out your own type. It’s free and very insightful.

توجه: اگر قبلا آن را نمی‌دانستید، تست شخصیت مایرز-بریگز را بررسی کنید تا نوع شخصیت خود را بیابید. این تست رایگان و بسیار روشنگر است.

Lesson 2: In Western cultures, extroverts are often presented as the ideal of success.

درس ۲: در فرهنگ‌های غربی، افراد برون‌گرا اغلب به عنوان ایده‌آلی برای موفقیت معرفی می‌شوند.

Competence and confidence are two different things.

شایستگی و اعتماد‌به‌نفس دو چیز متفاوت است.

Sadly, in Western cultures, we confuse them a lot.

متاسفانه، در فرهنگ‌های غربی، ما آن‌ها را بسیار اشتباه می‌گیریم.

We often perceive whoever’s the most confident to be the most competent as well.

اغلب تصور می‌کنیم که هرکسی که بیشتر از همه اعتماد‌به‌‌نفس دارد، شایسته‌ترین است.

That couldn’t be further from the truth, since just being a charming speaker and captivating figure does not make one a good leader.

این نمی‌تواند کاملا درست باشد، زیرا صرف یک سخنران جذاب و چهره جذاب بودن، یک رهبر خوب نمی‌سازد.

Being more sociable often leads people to think you’re also more interesting and willing to cooperate.

اجتماعی‌تر بودن اغلب باعث می‌شود مردم فکر کنند که شما جذاب‌تر و مایل به همکاری هستید.

But if you’re an introvert, sitting quietly in your corner, just listening and taking everything in, nobody will come and talk to you.

اما اگر درون‌گرا هستید، آرام در گوشه خود نشسته‌اید، فقط گوش می‌دهید و همه چیز را در می‌یابید، کسی نمی‌آید تا با شما صحبت کند.

More often than not, people will think you’re a weirdo.

اغلب مردم فکر می‌کنند که شما یک آدم عجیب و غریب هستید.

In our culture, extroversion is often seen as a prerequisite for success, which gives extroverts an unfair advantage.

در فرهنگ ما، برون‌گرایی اغلب به‌عنوان پیش‌نیاز موفقیت در نظر گرفته می‌شود که به برون‌گراها مزیتی ناعادلانه می‌دهد.

Even the best schools, like Harvard, try to groom their graduates into extroverts, by forcing them through group work, seminars, presentations and even going out with fellow students at night as part of their program.

حتی بهترین مدارس، مانند هاروارد، سعی می‌کنند فارغ‌التحصیلان خود را با اجبار به انجام کار گروهی، سمینارها، سخنرانی‌ها و حتی بیرون رفتن با دانشجویان دیگر در شب به‌عنوان بخشی از برنامه خود به افراد برون‌گرا تبدیل کنند.

Go to Japan, however, and you’ll find none of this. Students study quietly, take vigorous notes and speaking without being asked is considered downright rude.

با این حال اگر به ژاپن بروید، هیچ کدام از این‌ موارد را پیدا نخواهید کرد. دانش‌آموزان آرام مطالعه می‌کنند، یادداشت‌برداری می‌کنند. صحبت کردن بدون این که از آن‌ها سوال شود کاملا بی‌ادبی تلقی می‌شود.

Different countries, different cultures, but in the Western world, the extrovert ideal prevails.

کشورهای مختلف، فرهنگ‌های مختلف دارند، اما در دنیای غرب، ایده‌آل برون‌گرا حاکم است.

Lesson 3: Companies should adapt their workplaces to let introverts make their best contribution.

درس ۳: شرکت‌ها باید محل کار خود را طوری تطبیق دهند که به درون‌گراها اجازه دهند بهترین مشارکت خود را داشته باشند.

Due to the extrovert success ideal, most companies are tailored to extroverts.

با توجه به ایده‌آل موفقیت برون‌گرا، اکثر شرکت‌ها برای افراد برون‌گرا طراحی شده‌اند.

Think about it: open offices, meetings, group brainstorming sessions, presentations of PowerPoint slides, workshops and of course, lunch at the canteen.

در مورد آن فکر کنید: دفاتر باز، جلسات، جلسات طوفان فکری گروهی، ارائه اسلایدهای پاورپوینت، کارگاه‌ها و البته ناهار در غذاخوری.

For introverts this means they feel constantly interrupted, overloaded with information and stressed, which makes it hard for them to thrive in such an environment.

برای درونگراها این یعنی دائما دچار وقفه، مملو از اطلاعات و استرس می‌شوند که باعث می‌شود در چنین محیطی پیشرفت نکنند.

But when you think about it, not all great things were achieved by extroverts or even groups of people.

اما وقتی به آن فکر می‌کنید، متوجه می‌شوید که همه چیزهای بزرگ توسط افراد برون‌گرا یا حتی گروهی از مردم به دست نیامده است.

Wikipedia, for example, is a huge collaboration, but mostly of people who each sit at their computer alone at home.

برای مثال، ویکی‌پدیا حاصل یک همکاری بزرگ است؛ اما بیشتر حاصل همکاری افرادی است که هر کدام در خانه به‌تنهایی پشت کامپیوتر خود می‌نشینند.

Einstein thought of the theory of relativity all on his own and Harry Potter was written in solitude too.

اینشتین به‌تنهایی به نظریه نسبیت فکر کرد و هری پاتر نیز در تنهایی نوشته شد.

So if you have a great introverted thinker on your team, don’t force them into a box they don’t fit into. Give them the option to work alone and let them flourish – as long as you keep an open mind they’ll always come to you once they’re ready.

بنابراین، اگر یک متفکر درونگرا در تیم خود دارید، آن‌ها را محدود نکنید. به آن‌ها این امکان را بدهید که به‌تنهایی کار کنند و اجازه دهید شکوفا شوند؛ تا زمانی که ذهن خود را باز نگه دارید، آن‌ها همیشه پس از داشتن آمادگی به سراغ شما خواهند آمد.

Companies should consider this and have more options for introverts to spend time alone vs. participating in group activities and meetings when they feel they have something to share.

شرکت‌ها باید این را در نظر بگیرند و گزینه‌های بیشتری برای درون‌گراها داشته باشند؛ انتخاب کنند که تنها باشند یا فقط زمانی که احساس می‌کنند چیزی برای به اشتراک گذاشتن دارند، در فعالیت‌های گروهی و جلسات شرکت کنند.

Quiet Review

مروری بر کتاب سکوت

Luckily, I’m not in a situation where I have to battle extrovert systems all the time, but it becomes clearer and clearer to me that whoever shouts the loudest is not necessarily the smartest.

خوشبختانه، من در شرایطی نیستم که مجبور باشم همیشه با سیستم‌های برون‌گرا بجنگم، اما برایم واضح‌تر و واضح‌تر می‌شود که هرکس بلندتر فریاد می‌زند، لزوما باهوش‌تر نیست.

The internet might be the greatest invention of all time, especially for introverts, as it allows us to impact the world right from our living room.

اینترنت ممکن است بزرگ‌ترین اختراع تمام دوران باشد، به‌خصوص برای افراد درونگرا، زیرا به ما اجازه می‌دهد تا از اتاق نشیمن خود بر جهان تاثیر بگذاریم.

Who would I recommend the Quiet summary to?

خلاصه کتاب سکوت را به چه کسی توصیه می‌کنم؟

The 13 year old, who just wants to sit in her room and read, play or learn code all day, the 43 year old, who works in an open office environment and thus feels overwhelmed a lot, and anyone who works with or dates an introvert.

دختر ۱۳ ساله‌ای که فقط می‌خواهد در اتاقش بنشیند و تمام روز را بخواند، بازی کند یا کدنویسی یاد بگیرد، فرد ۴۳ ساله‌ای که در یک محیط اداری باز کار می‌کند و به خاطر همین احساس خستگی بسیار زیادی می‌کند و هر کسی که با یک درون‌گرا کار می‌کند یا قرار می‌گذارد.