Rework Summary
خلاصه کتاب بازنگری
Sentence-Summary: Rework shows you that you need less than you think to start a business – way less – by explaining why plans are actually harmful, how productivity isn’t a result from working long hours and why hiring and seeking investors should be your absolute last resort.
خلاصه کتاب بازنگری در یک جمله: کتاب Rework با توضیح این که چرا برنامهریزیها واقعا مضر هستند، این که چگونه بهرهوری نتیجه ساعات طولانی کار نیست و چرا استخدام و جستجوی سرمایهگذار باید آخرین راهحل شما باشد، به شما نشان میدهد که برای راهاندازی یک کسبوکار به کمتر از آنچه فکر میکنید نیاز دارید؛ خیلی کمتر.
Favorite quote from the author:
نقلقول محبوب نویسنده:
I picked Rework up from Entrepreneur On Fire’s Top 15 Business Book List, as recommended by over 350 of their guests. They compiled the books that were recommended more than four times and ended up with 15 solid picks, one of which was this one.
من کتاب بازنگری را از فهرست ۱۵ کتاب برتر با موضوع کسبوکار کارآفرینان برتر انتخاب کردم، همانطور که بیش از ۳۵۰ نفر از مهمانان این برنامه، کتاب بازنگری را توصیه کردند. آنها کتابهایی را که بیش از چهار بار توصیه میشد، جمعآوری کردند و در نهایت به ۱۵ انتخاب اصلی رسیدند که یکی از آنها همین بود.
The author, Jason Fried, is the co-founder of Basecamp, which was the first Ruby on Rails (a programming language) application ever, originally created by co-author David Heinemeier Hansson. Today some of the world’s most popular sites and apps run on Rails, such as Twitter, GitHub or even Shopify.
نویسنده، جیسون فرید، یکی از بنیانگذاران بیسکمپ است که اولین برنامه روبی آن ریلز (یک زبان برنامهنویسی) بود که در ابتدا توسط یکی از نویسندگان، دیوید هاین مایر هانسون ایجاد شد. امروزه برخی از محبوبترین سایتها و برنامههای جهان مانند توییتر، گیتهاب یا حتی شاپیفای روی روبی اجرا میشوند.
Basecamp is also the name of their project management and collaboration software, giving teams everything they need to get stuff done, from chats to message boards, to-do’s, timelines, reminders and folders. It’s over 10 years old already, but thanks to keeping his company lean throughout the years, Jason has managed to grow it into a million-dollar software product.
بیسکمپ همچنین نام مدیریت پروژه و نرمافزار مشترک آنها است که به تیمهای مختلف همه چیزهایی را که برای انجام کارها نیاز دارند، از چت گرفته تا تابلوهای اعلانات، فهرست انجام کارها، جدول زمانی، یادآوریها و پوشهها ارائه میدهد. در حال حاضر بیش از ۱۰ سال از عمر آن میگذرد، اما جیسون به لطف حفظ شرکتش در طول این سالها، توانسته است آن را به یک محصول نرمافزاری میلیون دلاری تبدیل کند.
In 2010 he and his co-author decided to publish some of the principles they relied on to run Basecamp (until 2014 the company was called 37signals) and Rework was born.
در سال ۲۰۱۰ او و نویسنده همکارش تصمیم گرفتند برخی از اصولی را که برای اجرای بیسکمپ به آن تکیه کرده بودند منتشر کنند (تا سال ۲۰۱۴ شرکت ۳۷ سیگنال نامیده میشد) و پس از آن کتاب بازنگری متولد شد.
Here are 3 great lessons about starting a business from the book:
- Take a stand for something you believe in and then pick a fight with an incumbent.
- Screw big corporate marketing, stay honest, personal and nimble.
- Don’t let long hours and meetings prevail, they actually hurt productivity.
در این بخش ۳ درس عالی درباره شروع یک کسبوکار از این کتاب آورده شده است:
۱. برای چیزی که به آن اعتقاد دارید موضع بگیرید و سپس با یکی از رقبا به صورت رسمی مبارزه کنید.
۲. بازاریابی شرکتهای بزرگ را نادیده بگیرید، روراست، خصوصی و زیرک بمانید.
۳. اجازه ندهید ساعتها و جلسات طولانی غالب شوند، آنها در واقع به بهرهوری شما آسیب میرسانند.
Ready to rework your approach to business? Let’s go!
آیا آمادهاید تا رویکرد خود را در کسبوکار دوباره کار کنید؟ بزن بریم!
Rework Summary
خلاصه کتاب بازنگری
Lesson 1: Take a stand for something you believe in and then pick a fight with a competitor.
درس ۱: برای چیزی که به آن اعتقاد دارید موضع بگیرید و سپس با یک رقیب به مبارزه بپردازید.
If you’re going to start a business, please, please, please, do it right. Don’t be one of those people who spout off ideas over lunch like: “Oh yeah, we’re gonna build this fitness app and in 2-3 years, we’ll sell it to CrossFit, that should be a sweet exit!”
اگر میخواهید کسبوکاری راهاندازی کنید، لطفا، لطفا، لطفا آن را درست انجام دهید. از آن دسته افرادی نباشید که در هنگام ناهار ایدههایی مانند: «اوه، بله، ما این اپلیکیشن تناسب اندام را میسازیم و در عرض ۲ تا ۳ سال، آن را به کراسفیت میفروشیم، این باید یک سود عالی داشته باشد!»
Trust me, if selling your business is your only goal, don’t even start, because you’ll never get there.
به من اعتماد کنید، اگر فروش کسبوکارتان تنها هدف شماست، حتی شروع نکنید، زیرا هرگز به آن نخواهید رسید.
Instead, why not build something you really want to see in the world? Something you can be incredibly proud of, something you want to take a stand for – a thing worth fighting for.
در عوض، چرا چیزی را که واقعا میخواهید در دنیا ببینید را نسازید؟ چیزی که میتوانید فوقالعاده به آن افتخار کنید، چیزی که میخواهید برای آن موضع بگیرید؛ چیزی که ارزش جنگیدن را دارد.
For example, can you imagine walking into a McDonalds and hearing the slogan “We believe in fresh food?” I hardly think so. Everyone knows the burgers sometimes sit there for hours and occasionally look like they imploded.
به عنوان مثال، آیا میتوانید تصور کنید که وارد یک مکدونالد شوید و شعار «ما به غذای تازه اعتقاد داریم» را بشنوید؟ من بهسختی اینطور فکر میکنم. همه میدانند که همبرگرها گاهی ساعتها آنجا میمانند و گهگاه به نظر میرسند که فاسد شدهاند.
If you really believe in fresh food, like Vinnie’s Sub Shop in Chicago, you’ll probably do what they do, and close up shop in the afternoon, because the bread will just never be as fresh as it was in the morning.
اگر واقعا به غذاهای تازه اعتقاد دارید، مانند فروشگاه وینیز ساب در شیکاگو، احتمالا همان کاری را که آنها انجام میدهند را انجام میدهید و بعدازظهر مغازه را میبندید، زیرا نان هرگز به اندازه صبح تازه نخواهد بود.
Now that’s something to be proud of.
اکنون این چیزی است که باید به آن افتخار کرد.
Plus, taking a stand will make it easy to pick a fight with a competitor, which in turn will help put you on people’s map. If you hate the 7 Minute Workout app and think any good workout takes at least 30 minutes, then that’s something you can build upon and people might agree with.
بهعلاوه، موضعگیری، انتخاب مبارزه با رقیب را آسان میکند، که بهنوبه خود به قرار گرفتن شما در هدف مردم کمک میکند. اگر از برنامه ۷ دقیقه تمرین متنفرید و فکر میکنید هر تمرین خوب حداقل ۳۰ دقیقه طول میکشد، پس این چیزی است که میتوانید روی آن کار کنید و ممکن است مردم هم با آن موافق باشند.
Lesson 2: Screw big corporate marketing, stay honest, personal and nimble.
درس ۲: بازاریابی شرکتهای بزرگ را نادیده بگیرید، صادق، خصوصی و زیرک بمانید.
Founded in 1998, Milestone Systems is a global industry leader in open platform IP video management software. With support for the widest choice in network hardware and integration with other systems, XProtect provides best-in-class solutions to video enable organizations – managing risks, protecting people and assets, optimizing processes and reducing costs.
سیستم مایلاستون که در سال ۱۹۹۸ تاسیس شد، یک شرکت پیشرو نرمافزار مدیریت ویدئو آیپی پلتفرم باز است. اکسپروتکت با پشتیبانی از گستردهترین انتخابها در شبکه سختافزار و ادغام با سایر سیستمها، بهترین راهحلهای کلاس خود را برای سازمانهای فعال ویدئویی ارائه میکند؛ مدیریت ریسکها، محافظت از افراد و داراییها، بهینهسازی فرآیندها و کاهش هزینهها.
Yuck! Don’t you fall asleep reading this? Took me 2 seconds to find via Google, so this is a common problem. No matter how small, companies always want to sound like big corporations.
آخ! با خوندن اینها خوابتان نمیبرد؟ ۲ ثانیه طول کشید تا این متن را از طریق گوگل پیدا کنم، بنابراین این یک مشکل رایج است. مهم نیست چقدر کوچک، شرکتها همیشه میخواهند مانند شرکتهای بزرگ به نظر برسند.
For the love of god, why?
به خاطر خدا، چرا؟
Nobody understands this complicated jargon, if anything, it makes you sound pretentious. Instead, write like you talk to a friend and just be honest.
هیچکس این اصطلاحات تخصصی پیچیده را نمیفهمد، اگر هم چیزی فهمیدید، شما را متظاهر نشان میدهد. در عوض، طوری بنویسید که با یک دوست صحبت میکنید و فقط روراست باشید.
Take this email I sent out yesterday, for example:
برای مثال، این ایمیل را که دیروز فرستادم، در نظر بگیرید:
Heyo,
It's Nik here with an apology.
My most recent guest post on Productivityist went live right when I was on vacation…but the bonuses didn’t.
You’re getting this email because you signed up after May 11th, when the post was published or previously signed up for the bonus to my post from last year – that’s as specific as I can track it.
All bonuses for the new post are now up and running.
To make it easy for you, I thought I’d shoot you a quick recap with both posts and all bonuses.
درورد،
نیک اینجاست همراه با یک عذرخواهی.
آخرین پست مهمان من در پروداکتیویتیست درست زمانی که در تعطیلات بودم منتشر شد ... اما پاداشها منتشر نشد.
این ایمیل را به این دلیل دریافت میکنید که بعد از ۱۱ مه ثبتنام کردهاید، زمانی که پست منتشر شده بود یا از قبل برای پاداش پست من در سال گذشته ثبتنام کرده بودید؛ تا آنجایی که میتوانم آن را پیگیری میکنم.
همه جوایز برای پست جدید در حال حاضر آماده هستند.
برای این که این کار را برای شما آسان کنم، با خود فکر کردم که با پستها و همه پاداشها، خلاصهای سریع برایتان بنویسم.
I screwed up, so guess what – I apologized. No fancy buzzwords needed. So forget marketing like the big guys.
من اشتباه کردم، پس حدس بزنید چی شد؛ من عذرخواهی کردم. بدون نیاز به کلمات فانتزی. بنابراین بازاریابی مانند افراد کلهگنده را فراموش کنید.
Lesson 3: Forget long hours and meetings, they hurt productivity.
درس ۳: ساعتها و جلسات طولانی را فراموش کنید، به بهرهوری آسیب میرسانند.
The only thing that happens when someone stays late at the office is that the rest of the office feels bad for not doing the same. Don’t even try to convince yourself that those late-night hours are really productive, you know they’re not.
وقتی کسی تا دیر وقت در دفتر میماند تنها اتفاقی که میافتد این است که بقیه افراد دفتر از این که تا آخر وقت در دفتر نماندند، احساس ناراحتی میکنند. حتی سعی نکنید خودتان را متقاعد کنید که آن ساعات آخر شب واقعا سازندهاند، میدانید که اینطور نیستند.
So instead of promoting a culture of overtime, start by cutting away the things that interrupt people during focused work.
بنابراین بهجای ترویج فرهنگ اضافهکاری، با حذف مواردی که در حین کار متمرکز باعث ایجاد اختلال در افراد میشود، شروع کنید.
Imagine how much your employees can get done when they just work on one thing for 2-3 hours. So don’t fret over emails left unanswered for a while or when someone can’t make a meeting.
تصور کنید زمانی که کارمندان شما فقط ۲ تا ۳ ساعت روی یک چیز کار میکنند چقدر میتوانند آن کار را جلو ببرند. بنابراین در مورد ایمیلهایی که برای مدتی بیپاسخ ماندهاند یا وقتی کسی نمیتواند جلسهای تشکیل دهد، نگران نباشید.
After all, a 10-person meeting that lasts 1 hour means 10 hours of focused work time just went down the drain. Give people the space they need to get the things done that really matter and then interrupt them as little as possible.
از این گذشته، یک جلسه ۱۰ نفره که ۱ ساعت طول میکشد به معنای ۱۰ ساعت زمان کاری متمرکز است. به افراد فضای لازم را بدهید تا کارهایی را که واقعا مهم است انجام دهند و سپس تا حد امکان مقدار کمی در کار آنها مداخله کنید.
That way everyone can go home at 5 and still get a lot done.
به این ترتیب همه میتوانند در ساعت ۵ به خانه بروند و باز هم کارهای زیادی را انجام دهند.
Rework Book Review
مروری بر کتاب بازنگری
There are lots of starting points in Rework. I think it’s one of the most comprehensive approaches to starting a business the right way I’ve seen in a while, it touches all the important bases.
در کتاب بازنگری نقاط شروع زیادی وجود دارد. من فکر میکنم این یکی از جامعترین رویکردها برای راهاندازی یک کسبوکار به شیوهای است که در مدتی پیش دیدهام، این رویکرد تمام پایههای مهم را تحت تاثیر قرار میدهد.
I highly recommend the summary of this book, and then dive deeper into Fried’s philosophy. It helps you see the overall picture and addresses all the core parts of the book as well. A very good one, great job by the guys in Berlin.
خلاصه این کتاب را بهشدت توصیه میکنم. سپس عمیقتر به فلسفه فرید بپردازید. این به شما کمک میکند تصویر کلی را ببینید و همینطور به تمام بخشهای اصلی کتاب نیز میپردازد. یک کار بسیار خوب، یک کار عالی توسط بچههای برلین.