کتاب داستان انگلیسی «The lazy bear» نوشتهی «Brian Wildsmith» یک قصهی آموزنده دربارهی اهمیت به اشتراکگذاری و همدلی با دوستان است. در ادامه خلاصهای جذاب از این داستان را ارائه میدهیم. تا پایان همراه ما باشید.
شخصیتهای داستان انگلیسی The lazy bear
The storybook The Lazy Bear by Brian Wildsmith has the following characters:
کتاب داستان خرس تنبل نوشتهی برایان وایلدسمیت دارای شخصیتهای زیر است:
The bear: He is the main character of the story. He is normally thoughtful, but he becomes selfish and lazy when he finds an old wagon. He makes his friends do all the work for him and does not share the wagon with them. He learns his lesson at the end and apologizes to his friends.
خرس: او شخصیت اصلی داستان است. معمولا متفکر است اما وقتی یک ارابهی قدیمی را پیدا میکند، خودخواه و تنبل میشود. او دوستانش را وادار میکند که همهی کارها را برای او انجام دهند و ارابه را با آنها تقسیم نمیکند. او در پایان عبرت میگیرد و از دوستانش عذرخواهی میکند.
The raccoon: He is one of the bear's friends. He is a striped animal with a bushy tail. He helps the bear push the wagon up the hill, but he is not allowed to ride it. He is angry with the bear and pushes him down the hill in the wagon.
راکون: او یکی از دوستان خرس است. او حیوانی راهراه با دمی پرپشت است. او به خرس کمک میکند ارابه را از تپه بالا ببرد، اما اجازهی سوار شدن به آن را ندارد. او از خرس عصبانی است و او را در ارابه از تپه به پایین هل میدهد.
The deer: He is another friend of the bear. He is a fuzzy animal with antlers. He also helps the bear push the wagon up the hill, but he is not allowed to ride it. He is also angry with the bear and pushes him down the hill in the wagon.
گوزن: او یکی دیگر از دوستان خرس است. یک حیوان پشمالوی شاخدار است. او همچنین به خرس کمک میکند تا ارابه را از تپه بالا ببرد، اما اجازهی سوار شدن به آن را ندارد. او هم از خرس عصبانی است و او را در ارابه از تپه به پایین هل میدهد.
The goat: He is the third friend of the bear. He is a tousled animal with horns. He also helps the bear push the wagon up the hill, but he is not allowed to ride it.
بز: او سومین دوست خرس است. یک حیوان ژولیده و شاخدار است. او همچنین به خرس کمک میکند تا ارابه را از تپه بالا ببرد، اما اجازهی سوار شدن به آن را ندارد.
The squirrel: He is a small animal with a long tail. He is not directly involved in the story, but he appears in some of the illustrations. He watches the bear and his friends from the trees.
سنجاب: حیوان کوچکی است با دم بلند. او مستقیما درگیر داستان نیست، اما در برخی از تصویرسازیها حضور دارد. او خرس و دوستانش را از روی درختان تماشا میکند.
خلاصهی داستان انگلیسی The lazy bear
The Lazy Bear is a picture book that tells the story of a bear who learns a valuable lesson about sharing and friendship. The book begins with the bear finding an old wagon on top of a hill. He is curious about the wagon and decides to climb inside. He accidentally releases the brake and the wagon starts rolling down the hill. The bear is scared at first, but then he enjoys the thrill of the ride. He likes the wagon so much that he wants to keep it for himself.
خرس تنبل یک کتاب مصور است که داستان خرسی را روایت میکند که درس ارزشمندی در مورد اشتراکگذاری و دوستی میآموزد. کتاب با پیدا کردن یک ارابهی قدیمی در بالای تپه توسط خرس آغاز میشود. او در مورد ارابه کنجکاو است و تصمیم میگیرد که به داخل آن برود. او بهطور تصادفی ترمز را رها میکند و ارابه شروع به حرکت کردن از تپه میکند. خرس ابتدا میترسد اما سپس از هیجانِ سواری لذت میبرد. او آنقدر ارابه را دوست دارد که میخواهد آن را برای خودش نگه دارد.
He pushes the wagon back to the top of the hill and rides down again. He does this several times, until he gets tired of pushing the wagon up the hill. He thinks of a way to make his friends do the work for him. He pretends to be asleep inside the wagon and waits for his friends to come by. He hopes that they will push the wagon up the hill for him, thinking that he is sleeping.
او ارابه را به بالای تپه برمیگرداند و دوباره با آن پایین میرود. او این کار را چندین بار انجام میدهد تا اینکه از هل دادن ارابه به بالای تپه خسته میشود. او به راهی فکر میکند که دوستانش را وادار کند تا این کار را برای او انجام دهند. او وانمود میکند که در داخل ارابه خواب است و منتظر میماند تا دوستانش بیایند. او امیدوار است که برای او ارابه را به بالای تپه هل دهند و فکر کنند که او خواب است.
The first friend who comes by is the rabbit. The rabbit sees the wagon and wonders what it is. He hears the bear snoring inside and thinks that he is sleeping. He decides to push the wagon up the hill for him, as a friendly gesture. He pushes the wagon with all his strength, but the bear does not wake up or thank him. The rabbit feels tired and disappointed.
اولین دوستی که میآید خرگوش است. خرگوش ارابه را میبیند و تعجب میکند که چیست. صدای خروپف خرس را از درون میشنود و فکر میکند که خواب است. او تصمیم میگیرد بهعنوان یک حرکت دوستانه، برای خرس ارابه را به سمت بالای تپه هل دهد. او با تمام قدرت ارابه را هل میدهد اما خرس بیدار نمیشود و از او تشکر نمیکند. خرگوش احساس خستگی و ناامیدی میکند.
روباه نیز ناامید میشود
The next friend who comes by is the fox. The fox sees the wagon and the rabbit pushing it. He asks the rabbit what he is doing and the rabbit explains that he is pushing the wagon for the bear, who is sleeping inside. The fox thinks that the bear is very lucky to have such a nice wagon and such a kind friend. He offers to help the rabbit push the wagon up the hill. They push the wagon together, but the bear does not wake up or thank them. The fox and the rabbit feel tired and disappointed.
دوست بعدی که میآید روباه است. روباه ارابه و خرگوش را میبیند که دارد آن را هل میدهد. او از خرگوش میپرسد که چه کار میکند و خرگوش توضیح میدهد که دارد ارابه را برای خرس که داخل آن خوابیده هل میدهد. روباه فکر میکند که خرس بسیار خوششانس است که چنین ارابهی خوب و دوست مهربانی دارد. او به خرگوش کمک میکند تا ارابه را به بالای تپه بکشد. آنها ارابه را با هم میکشند اما خرس بیدار نمیشود و از آنها تشکر نمیکند. روباه و خرگوش احساس خستگی و ناامیدی میکنند.
The last friend who comes by is the squirrel. The squirrel sees the wagon and the fox and the rabbit pushing it. He asks them what they are doing and they explain that they are pushing the wagon for the bear, who is sleeping inside. The squirrel thinks that the wagon looks fun and he wants to try it. He asks the fox and the rabbit if he can ride the wagon with the bear. They agree and tell him to climb inside. The squirrel climbs inside the wagon and sees the bear sleeping. He tries to wake him up, but the bear does not respond. The squirrel thinks that the bear is very rude and selfish. He decides to teach him a lesson.
آخرین دوستی که میآید سنجاب است. سنجاب، ارابه و روباه و خرگوش را میبیند که آن را هل میدهند. از آنها میپرسد که چه کار میکنند و آنها توضیح میدهند که دارند ارابه را برای خرس که داخل آن خوابیده هل میدهند. سنجاب فکر میکند که ارابه سرگرمکننده به نظر میرسد و میخواهد آن را امتحان کند. از روباه و خرگوش میپرسد آیا میتواند با خرس سوار ارابه شود؟ موافقت میکنند و به او میگویند برو داخل. سنجاب داخل ارابه میرود و خرس را میبیند که خوابیده است. سعی میکند او را بیدار کند اما خرس پاسخی نمیدهد. سنجاب فکر میکند که خرس بسیار بیادب و خودخواه است. تصمیم میگیرد به او درسی بدهد.
همدستی حیوانات برای درس دادن به خرس
He whispers to the fox and the rabbit to push the wagon down the hill, but not to stop at the bottom. He tells them to let the wagon go on until it reaches a river. The fox and the rabbit agree and they push the wagon down the hill. The wagon goes faster and faster, until it reaches the bottom of the hill. The fox and the rabbit let go of the wagon and watch it roll on towards the river. The squirrel jumps out of the wagon and joins them.
او به روباه و خرگوش میگوید که ارابه را به پایین تپه هل دهند اما در پایین توقف نکنند. او به آنها میگوید اجازه دهید ارابه حرکت کند تا به رودخانهای برسد. روباه و خرگوش موافق هستند و ارابه را به پایین تپه هل میدهند. ارابه تندتر و سریعتر میرود تا به پایین تپه برسد. روباه و خرگوش ارابه را رها کردند و نگاه کردند که به سمت رودخانه میرود. سنجاب از ارابه بیرون میپرد و به آنها میپیوندد.
The wagon falls into the river and the bear wakes up. He is shocked and scared. He cries for help, but his friends do not come to his rescue. They tell him that he deserves what he got for being so greedy and lazy. They tell him that he did not share the wagon with them or thank them for their help. They tell him that he ignored the wise owl, who warned him that he was being unkind and foolish.
ارابه به رودخانه میافتد و خرس بیدار میشود. او شوکه و ترسیده است. او فریاد میزند و کمک میخواهد اما دوستانش به کمک او نمیآیند. آنها به او میگویند که او لیاقت چیزی را دارد که بهخاطر حریص بودن و تنبلی به دست آورده است. به او میگویند که ارابه را با آنها تقسیم نکرده است یا از کمک آنها تشکر نکرده است. به او میگویند که او جغد دانا را نادیده گرفته است که به او هشدار داده بود که نامهربان و احمق است.
The bear realizes his mistake and apologizes to his friends. He promises to share the wagon with them and to help them push it up the hill. He also thanks the owl for his advice. The bear's friends forgive him and they all enjoy the wagon together. The bear learns that it is better to be kind and generous than to be selfish and lazy.
خرس متوجه اشتباه خود میشود و از دوستانش عذرخواهی میکند. او قول میدهد که ارابه را با آنها تقسیم کند و به آنها کمک کند تا آن را از تپه بالا ببرند. او همچنین از جغد بهخاطر توصیههایش تشکر میکند. دوستان خرس او را میبخشند و همه با هم از ارابه لذت میبرند. خرس یاد میگیرد که بهتر است مهربان و بخشنده باشد تا اینکه خودخواه و تنبل باشد.
مفاهیم مهم داستان انگلیسی خرس تنبل
The book conveys some important concepts to the reader, such as:
کتاب مفاهیم مهمی را به خواننده منتقل میکند، از جمله:
The value of teamwork and sharing. The bear learns that he cannot enjoy the wagon alone and that he needs to cooperate and share with his friends. He also sees that his friends are happier when they work together and have fun.
ارزش کار گروهی و به اشتراکگذاری: خرس میفهمد که نمیتواند تنها از وسیلهی نقلیه لذت ببرد و باید با دوستانش همکاری و همراهی کند. او همچنین میبیند که دوستانش وقتی با هم کار میکنند و سرگرم میشوند، شادتر هستند.
The importance of kindness and compassion. The bear becomes rude and unkind to his friends, ignoring their feelings and needs. He hurts them physically and emotionally by making them pull the wagon up the hill and not letting them ride it. He learns that kindness and compassion are essential for friendship and happiness.
اهمیت مهربانی و شفقت: خرس با دوستان خود بیادب و نامهربان میشود و احساسات و نیازهای آنها را نادیده میگیرد. او با کشیدن ارابه به بالای تپه و اجازه ندادن به آنها برای سوار شدن، از لحاظ جسمی و روحی به آنها آسیب میزند. او میآموزد که مهربانی و شفقت برای دوستی و خوشبختی ضروری است.
The consequences of selfishness and laziness. The bear's selfishness and laziness lead to his isolation and unhappiness. He loses his friends’ trust and respect and he misses out on the joy of playing with them. He also faces the wrath of his friends when they decide to punish him by pushing him down the hill in the wagon.
عواقب خودخواهی و تنبلی: خودخواهی و تنبلی خرس منجر به انزوا و ناراحتی او میشود. او اعتماد و احترام دوستانش و لذت بازی با آنها را از دست میدهد. همچنین با خشم دوستانش روبهرو میشود که تصمیم میگیرند او را با هل دادن از تپه در ارابه تنبیه کنند.
The power of forgiveness and apology. The bear realizes his wrongdoing and feels sorry for his actions. He sincerely apologizes to his friends and asks for their forgiveness. His friends forgive him and accept his apology, showing their generosity and grace. They also welcome him back to their group and let him join their game.
قدرت بخشش و عذرخواهی: خرس به اشتباه خود پی میبرد و از کارهایش پشیمان میشود. او صمیمانه از دوستانش عذرخواهی میکند و از آنها طلب بخشش میکند. دوستانش او را میبخشند و عذر او را میپذیرند و سخاوت و لطف خود را نشان میدهند. آنها همچنین از بازگشت او به گروه خود استقبال میکنند و اجازه میدهند به بازی آنها بپیوندد.
کوتاه سخن اینکه...
The story teaches children that being greedy and lazy can lead to loneliness and unhappiness, while being helpful and friendly can bring joy and friendship. The story also shows the power of forgiveness and reconciliation, as the bear and his friends overcome their conflict and restore their bond. The Lazy Bear is a colorful and charming story that conveys a simple but important message: sharing is caring.
این داستان به کودکان میآموزد که حریص و تنبل بودن میتواند منجر به تنهایی و ناراحتی شود درحالیکه همیار و مهربان بودن میتواند باعث شادی و دوستی شود. داستان همچنین قدرت بخشش و آشتی را نشان میدهد، زیرا خرس و دوستانش اختلافات خود را حل میکنند و رابطهی خود را بازسازی میکنند. خرس تنبل داستانی رنگارنگ و جذاب است که پیامی ساده اما مهم را منتقل میکند: بهاشتراکگذاری، اهمیت دادن است.