واژهی that هم در نوشتار و هم در گفتار انگلیسی کاربرد زیادی دارد و میان کسانی که انگلیسی صحبت میکنند رایج است. That به عنوان تخصیصگر(determiner)، ضمیر اشاره (demonstrative pronoun) و ضمیر موصولی(relative pronoun) بهکار برده میشود، همچنین بهعنوان حرف ربط یا conjunction در that clause ها استفاده میشود.
مثلا:
Can you pass me that green bowl over there?
میتونی اون ظرف سبز که اونجاست رو بدی به من؟ ( تو این جمله that تخصیص گر یا determiner میباشد.)
I quite like that one.
من از اون یکی خیلی خوشم میاد.
That’s Harold in the white shirt, isn’t it? (Pronoun)
اون بلوز سفیده هارولوده، نه؟ (that در نقش ضمیر)
- از that برای ارجاع دادن به یک جمله یا جملهواره هم استفاده میکنیم.
مثلا:
A: We’re having a few friends round for dinner. Would you like to come?
B: That sounds lovely.
Why don’t you come at around 8? That’ll give me time to get ready.
ما یه دورهمی دوستانه برای شام داریم. توهم دوست داری بیای؟
عالی بهنظر میاد.
چرا حدودا ساعت ۸ نمیای؟ اینطوری وقت برای آماده شدم دارم.
A:Can you tell Kat to hurry up? We’ve got to leave at 11.
B:I’ve already told her that.
میتونی به کیت بگی که عجله کنه؟ باید ساعت ۱۱ راه بیوفتیم.
اینو بهش قبلا گفتم.
- از that برای ارجاع دادن به چیزهایی که قبلا در موردشان صحبت شده یا نوشته شدهاند استفاده میکنیم.
- مثلا:
If he gets that job in London, he’ll be able to visit us more often.
اگه اون شغله رو تو لندن بگیره، بیشتر میتونه به ما سر بزنه.
کاربرد That بهعنوان ضمیر موصولی
از that برای معرفی شبهجملههای موصولی تعریف کننده (defining relative clauses) استفاده میشود یعنی میتوانیم از that بهجای who، whom یا which برای اشاره به انسانها، حیوانات و اشیا استفاده کنیم. البته دقت کنید که that از who یا which غیررسمیتر است.
مثلا:
She picked up the hairbrush that she had left on the bed.
او برس مویی که روی تخت جا گذاشته بود را برداشت.
He was the first director of the National Science Foundation, and he funded science research with an annual budget that grew to 500 million dollars.
او اولین رئیس بنیاد علمی علوم بود، و بودجهی سالانهی تحقیقات علمی که به ۵۰۰ میلیون دلار میرسید را تامین کرد.
That clauses
همانطور که قبلا گفتیم از that در that clause ها بعد از فعل، صفت و اسم استفاده میکنیم.
مثلا:
I admit that I was wrong. (verb + that-clause)
اعتراف میکنم که اشتباه کردم.
Are you certain that the man in the car was Nick? (Adjective + that-clause)
مطمئنید که مردِ داخل ماشین نیک بود؟
The name of the company illustrates my belief that sign language is a fascinating form of communication
اسم شرکت نشاندهندهی این باور من است که زبان اشاره شکل شگفتانگیزی از ارتباط است.
دیگر کاربردهای that
- That’s + adjective
از that’s + adjective در پاسخ به حرف طرف مقابل استفاده میکنیم و این به طرف مقابل نشان میدهد که ما درحال گوش دادن هستیم.
مثلا:
A:They got stuck in traffic on the way to the airport and missed the plane.
B:Oh, that’s awful.
الف) آنها در راه فرودگاه در ترافیگ گیر کردند و از پرواز جا ماندند.
ب)وای، چه وحشتناک.
- استفاده از that به عنوان تشدیدگر (intensifier)
از not that به علاوهی صفت به معنی “نه خیلی” یا “نه اونقدرها که میگی” استفاده میشود و دقت کنید که موقع ادا کردن و گفتن جمله روی that استرس و تاکید بیشتری قرار میدهیم.
مثلا:
A:I thought the meal was delicious.
B:Mine wasn’t that nice. (My meal wasn’t as nice as you are saying. My meal wasn’t delicious.)
الف) فکر کردم غذا خوشمزه بود.
ب)غذای من اونقدراهم خوب نبود. (غذای من به اون خوبیای که میگی نبود. غذای من خوشمزه نبود.)
A:I wouldn’t be surprised if Emily became an actress.
B:I don’t think she’s that good.
الف)اگه امیلی بازیگر میشد من تعجب نمیکردم.
ب) فکر نمیکنم اونقدراها هم خوب باشه.