چطور فعل را به گذشتهی استمراری ببریم؟ برای ساختن فعل استمراری در حالت گذشته از was/were به علاوهی شکل ing دار فعل استفاده میکنیم.
- I, she, he, it you, we, they was were working. – I, she, he, it you, we, they (full form) was not were not working. I, she, he, it you, we, they (short form) wasn’t weren’t ? + Was Were I, she, he, it you, we, they working؟ ? – (full form) Was Were I, she, he, it you, we, they not working؟ (short form) Wasn’t Weren’t I, she, he, it you, we, they
کاردبردهای گذشتهی استمراری در زبان انگلیسی
معمولا از گذشتهی استمراری برای صحبت در مورد اعمال و وضعیتهایی که در زمان مشخصی در گذشته در حال رخ دادن هستند، استفاده میشود و البته تاکیدش بر این موضوع است که آن عمل یا وضعیت در بازهای از زمان در گذشته ادامه داشته است.
A: Where was Donna last night?
B: I’m not sure. I think she was visiting her family. (action)
دونا شب گذشته کجا بود؟
مطمئن نیستم. فکر کنم به خانوادهش سر زد.
I remember that night. You were wearing that red dress. (state)
آن شب را یادم است. لباس قرمز به تن داشتی.
اتفاقاتی که در پسزمینه رخ میدهند (Back ground events)
زمانی که یک اتفاقی در گذشته مهمتر از اتفاق دیگری است، میتوانیم از گذشتهی استمراری برای اتفاقی که در پسزمینه رخ داده ( یا همان اتفاق کماهمیتتر) استفاده کنیم و از گذشتهی ساده برای اتفاق اصلی و مهمتر، برای مثال:
[background event]Lisa was cycling to school when [main event]she saw the accident.
لیزا زمانی که تصادف را دید داشت با دوچرخه به مدرسه میرفت.
[background event] What were you thinking about when [main event] you won the race?
زمانی که مسابقه را بردی چه فکری میکردی؟
دلایل و زمینههای یک اتفاقات:
اغلب از گذشتهی استمراری برای دلیل آوردن یا مطرح کردن زمینهی اتفاقات استفاده میکنیم:
A: I can’t believe you met Fran and Dave in Portugal.
B: It was funny. They were staying in the hotel next to ours. (giving a reason/context for meeting them)
باورم نمیشود تو فرن و دیو را در پرتغال ملاقات کردهای.
خندهدار بود. آنها در هتلی کنار هتل ما سکونت داشتند. (دلیل یا زمینهی دیدن آنها)
I didn’t make the meeting last week; I was travelling to Rome.
هفتهی پیش به جلسه نرفتم، درحال سفر به رم بودم.
اتفاقاتی که در جریان هستند و اتفاقات تکراری:
همچنین میتوانیم از گذشتهی استمراری برای صحبت در مورد وقایع تکراریِ گذشته استفاده کنیم. این میتواند نشاندهندهی این باشد که موقعیت موقت یا قابل تغییر بوده است.
The neighbors were making so much noise, night after night we had to complain eventually.
همسایهها آنقدر شب به شب سروصدا میکردند که در نهایت مجبور شدیم شکایت کنیم.
دقت کنید:
از گذشتهی استمراری برای اتفاقات تکراریای که اهمیت کمتری دارند یا اصطلاحا در پسزمینهی کارهای دیگر رخ میدهند استفاده میکنیم. درصورتی که اگر وقایع اصلی تکرار شوند از گذشتهی ساده استفاده میکنیم:
I phoned you four times last night. Where were you?
من شب گذشته چهار بار با تو تماس گرفتم. کجا بودی؟
درحالیکه اگر به جای جملهی بالا از جملهی I was phoning you four times last night استفاده میشد، از لحاظ گرامری کاملا غلط بود.
از گذشتهی استمراری در جایگاه used to استفاده نمیکنیم. یعنی برای صحبت از اتفاقاتی در گذشته که دیگر صدق نمیکنند یا اتفاق نمیافتند، نمیتوانیم از گذشتهی استمراری استفاده کنیم.
We used to go on holiday to Yorkshire every year when I was little.
زمانی که کوچک بودم هرسال برای تعطیلات به یورکشایر میرفتیم.
پس نوشتن We were going on holiday … کاملا اشتباه است و نباید از گذشتهی استمراری استفاده کرد.
قیدهایی مانند always. Constantly, forever همراه با گذشتهی استمراری برای صحبت درمورد وقایع مکرر، برنامهریزی نشده یا نامطلوب کاربرد دارند.
We were always spending so much time in traffic. That’s the main reason why we decided to move to the country and work from home.
همیشه زمان زیادی را در ترافیک صرف میکردیم. این دلیل اصلی ما برای این بود که ما به روستا نقل مکان کردیم و از خانه کار کردیم.
My boss was constantly phoning me in my last job. I hated it.
در شغل قبلیم رئیسم مدام با من تماس میگرفت. از این موضوع متنفر بودم.
She was forever losing her keys.
او همیشه کلیدهایش را گم میکرد.
گذشتهی استمراری و زمان قطعی:
گاهی از گذشتهی استمراری برای اشاره به بازهی دقیقی از گذشته استفاده میکنیم. این موضوع معمولا اشاره به ادامه دار بودن آن اتفاق در بازهای از زمان دارد.
We were cooking all morning because we had 15 people coming for lunch.
ما تمام صبح را مشغول آشپزی بودیم چون برای ناهار ۱۵ مهمان داشتیم.
Lots of us were working at the office on Saturday because we had to finish the project by Monday.
بسیاری از ما روز شنبه در دفتر کار میکردیم زیرا باید پروژه را تا روز دوشنبه به پایان میرساندیم.