کاربرد و معنی bail out چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربرهای مختلف bail out آشنا شوید.

bail out.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی bail out آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی bail out

به طور خلاصه ترجمه bail out در فارسی به معانی زیر است:

کسی را به قید وثیقه آزاد کردن؛

آب قایق را خالی کردن؛

از هواپیما با چتر نجات پریدن؛

و غیره

کاربرد bail out

اگر بخواهید برای نجات افراد یا اموراتی که دچار مشکلات جدی (به ویژه مشکلات مادی) شده‌اند کمکی بکنید؛ برای بیان آن می‌توانید از فعل عبارتی bail out استفاده کنید. علاوه بر این فعل bail out کاربرد دیگری نیز دارد و آن‌هم زمانی است که می‌خواهید به دادگاه پولی پرداخت کنید تا فردی که متهم است تا زمان شروع دادگاهش به زندان یا بازداشگاه نرود. فعل bail out که از جمله phrasal verbهای انگلیسی است به صورت‌های مختلف و با معانی متعددی به کار می‌رود که در ادامه هریک را توضیح می‌دهیم.

  • عبارت bail someone out و یا bail out someone به معانی کسی را به قید وثیقه آزاد کردن، ضامن کسی شدن، به قید ضمانت کسی را آزاد کردن است.
  • عبارت bail something out و یا bail out something نیز معانی مختلفی دارد که از جمله آن‌ها می‌توان به مواردی مثل با چتر نجات از هواپیما پریدن، با سطل آب خالی کردن، و یا آب قایق را با سطل خالی کردن اشاره کرد. می‌توان آن را به صورت bail out of something نیز به کار برد.
  • علاوه بر این، bail something or someone out می‌تواند به معنای کسی را از مشکلی نجات دادن، کسی را از بحران مالی نجات دادن، کسی را از مخمصه نجات دادن، به داد کسی رسیدن و یا کسی را از دردسری نجات دادن نیز باشد.
  • فعل bail out گاهی می‌تواند به معنای کناره‌گیری کردن، رها کردن، عقب کشیدن و یا دست کشیدن از کاری نیز باشد.

فعل bail out از جمله افعال باقاعده انگلیسی است که حالت گذشته و کامل آن به صورت bailed out بیان می‌شود و برای به تبدیل آن به اسم مصدر (gerund) می‌‎توانید از bailing out استفاده کنید. در ادامه، با ذکر چند مثال شما را با معانی و کاربردهای مختلف فعل عبارتی bail out آشنا خواهیم کرد.

مثال برای فعل bail out

The first time I bailed out of a plane was so memorable.

اولین باری که با چتر نجات از هواپیما پریدم خیلی خاطره‌انگیز بود.

Before getting in the boat, we need to bail it out.

قبل از سوار شدن به قایق باید آب داخلش را خالی می‌کردیم.

Bail out the boat please.

آب داخل قایق را خالی کن لطفا. (للطفا آب داخل قایق را با سطل خالی کن)

When the second engine stopped working, the pilot decided to bail out.

وقتی دومین موتور از کار افتاد، خلبان تصمیم گرفت با چتر نجات از هواپیما پایین بپرد.

I was going to be late with my report, but my roommate bailed me out at the last minute.

نزدیک بود گزارشم به تاخیر بخوره اما تو لحظه آهرآخر هم‌اتاقیم به دادم رسید و مرا نجات داد.

They were counting on an inheritance to bail them out.

روی ارثیه حساب باز کردند تا آن‌ها را از بحران مالی نجات دهد.

The company was not doing well, so John decided to bail out.

اوضاع شرکت خوب نبود. بنابراین جان تصمیم گرفت که کناره‌گیری کند. (شغلش را رها کند).

He was bailed out and won’t go to the jail.

او به قید وثیقه آزاد شد و به زندان نخواهد رفت.