کاربرد و معنی bear on چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربرهای مختلف bear on آشنا شوید.

bear on.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی bear on آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی bear on

به طور خلاصه ترجمه bear on در فارسی به معانی زیر است:

رابطه داشتن با؛

تاثیر گذاشتن بر؛

و غیره

کاربرد bear on

اگر می‌خواهید از تاثیر گذاشتن روی چیزی و یا پیوند داشتن با چیزی سخن بگویید می‌توانید از فعل عبارتی bear on برای بیان این مضمون استفاده کنید. این فعل که در لیست phrasal verbs انگلیسی است معمولا به صورت bear on something در جملات و مکالمات نوشته و بیان می‌شود و معنای تاثیرگذاشتن بر چیزی، رابطه داشتن با چیزی، مرتبط بودن با چیزی، مربوط بودن با چیزی و یا نسبت داشتن با چیزی را می‌دهد. گاهی می‌توانید از bear upon something نیز به جای این فعل استفاده کنید که البته در نظر داشته باشید که upon حالت رسمی‌تری داشته و در مکالمات روزمره چندان مورد استفاده قرار نمی‌گیرد. در ادامه با ذکر مثال‌های مختلف با کاربرد دقیق و معنای این فعل بیش‌تر اشنا خواهید شد.

فعل bear on از جمله افعال بی‌قاعده انگلیسی است که برای تبدیل آن به گذشته و یا حالت کامل، نیاز به ed نداریم. گذشته این فعل bore on بوده و شکل سوم و یا حالت کامل آن را به صورت borne on و یا born on نگاشته و بیان می‌کنند. برای تبدیل آن به اسم مصدر اما می‌توانید هم‌چون دیگر افعال به انتهای آن ing بیافزایید و آن را به صورت bearing on بنویسید.

مثال برای فعل bear on

How do those facts bear on this matter?

آن حقایق چگونه به این موضوع مربوط است؟

I think this murder bears on their argument.

فکر می‌کنم این قتل با بحث آن‌ها مرتبط است.

I don’t see how that information bears on this case.

متوجه نمی‌شوم که آن اطلاعات چه ارتباطی به این مورد دارد؟

They don’t bear on this matter.

آن‌ها به این مورد مربوط نیستند.

All the family members bear on this situation to some extent.

همه اعضای خانواده تا حدی به این اوضاع مرتبط هستند.