کاربرد و معنی begin with چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربرهای مختلف begin with آشنا شوید.

begin with.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی begin with آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی begin with

به طور خلاصه ترجمه begin with در فارسی به معانی زیر است:

شروع شدن با؛

آغاز کردن با؛

اولا؛

و غیره

کاربرد begin with

برای این‌که بگویید رویداد، اتفاق، کار، برنامه و غیره با چیزی شروع می‌شود؛ می‌توانید از فعل عبارتی begin with استفاده کنید. در وآقع آن مورد اولین چیزی خواهد بود که در آن رویداد اتفاق می‌افتد. فعل عبارتی begin with که معمولا به صورت to begin with something بیان می‌شود به معنای شروع شدن چیزی با، آغاز شدن چیزی با و یا مواردی این‌چنینی خواهد بود. این phrasal verb انگلیسی زمانی استفاده می‌شود که بخواهیم در مورد آغاز و ابتدای شروع یک کار یا چیزی سخن بگوییم. علاوه بر این، to begin with یک اصطلاح و یا idiom انگلیسی است که معنای در وهله اول، برای شروع و یا اولا را می‌دهد و می‌توانیم برای آغاز سخن یا کاری و لیست کردن مواردی از آن استفاده کنیم. در ادامه با ذکر مثال‌های مختلف به شما کاربرد این فعل عبارتی و این اصطلاح انگلیسی را آموزش خواهیم داد.

فعل عبارتی begin with از جمله افعال بی‌قاعده زبان انگلیسی محسوب می‌شود که شکل گذشته و حالت کامل آن با استفاده از ed ایجاد نمی‌شود بلکه برای بیان زمان گذشته این فعل از began with استفاده می‌کنیم و حالت کامل آن begun with خواهد بود. علاوه بر آن، اگر بخواهید این فعل را به حالت gerund یا اسم مصدر دربیاورید می‌توانید آن را به صورت beginning with بنویسید.

مثال برای فعل begin with

The hotel was awful! To begin with, our room was far too small.

هتل افتضاح بود. در وهله اول اتاق ما بسیار کوچک بود. (اولا اتاق‌مان بسیار کوچک بود).

Our dinner began with a nice delicious soup.

شام ما با یک سوپ خوب و خوشمره شروع شد.

I will begin with Mike and then take Sarah next.

با مایک شروع می‌کنم و بعد سارا را بیاور.

Shall we begin our lunch with a pray?

ناهارمان را با یک دعا آغاز کنیم؟ (با دعا ناهارمان را شروع کنیم؟)

The word “phone” begins with “P”.

واژه تلفن با «ت» آغاز می‌شود. (واژه phone با p شروع می‌شود).

We didn’t enjoy the trip. To begin with Jennifer got sick.

از سفر لذت نبردیم. در وهله اول جنیفر مریض شد.