در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی bring back آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی bring back
به طور خلاصه ترجمه bring back در فارسی به معانی زیر است:
به یاد آوردن؛
پس آوردن برای؛
احیا کردن؛
و غیره
کاربرد bring back
در حالتهای مختلفی میتوانید از فعل bring back استفاده کنید. اگر چیزی را در هنگام بازگشت از جایی با خودتان به همراه بیاورید و یا اگر خاطره، احساس، ایده و یا موارد دیگری از گذشته را به یاد آورده و احیا کنید میتوانید از فعل bring back که جزور گروه phrasal verbs انگلیسی است استفاده کنید. این فعل که معمولا به صورت bring something or someone back و یا bring back something استفاده میشود. معانی مختلفی دارد که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
به یاد آوردن، به خاطر آوردن، به یاد انداختن، احیا کردن، زنده کردن خاطرات، تجدید کردن، بازگرداندن به، باز پس فرستادن، باز دادن به، باز آوردن برای، آوردن چیزی برای، برگرداندن برای، چیزی را با خود برگرداندن و یا پس آوردن برای.
همچنین میتوانید از این فعل به صورت bring someone back something نیز استفاده کنید که همان معنی برای کسی چیزی آوردن را میرساند. از آنجایی که این فعل معانی و کاربردهای متعددی دارد ما سعی کردیم در ادامه با ذکر چند مثال شما را با برخی از مهمترین کاربردهای این فعل در جمله آشنا کنیم.
فعل عبارتی bring back از جمله افعال بیقاعده انگلیسی است. این یعنی برای تبدیل آن به حالت گذشته و یا کامل نمیتوانیم به انتهای آن ed بیفزاییم بلکه شکل این فعل را عوض میکنیم. برای بیان زمان گذشته و یا کامل این فعل از brought back در گفتار و نوشتار استفاده میکنیم. علاوه بر این، اگر نیاز به استفاده از اسم مصدر و یا gerund این فعل داشتید نیز میتوانید bringing back را به کار ببرید.
مثال برای فعل bring back
What brings you back to Paris?
چه چیز تو را به پاریس برمیگرداند؟
The warm winds brought back the old feeling of loneliness that I had experienced so many times in the tropics.
بادهای گرم، احساس قدیمی تنهایی را که بارها در مناطق گرمسیری تجربه کرده بودم به خاطرم آورد.
Would you please bring the child back?
میشه لطفا بچه را با خودت برگردانی؟
Can you bring me back some water?
میشه لطفا مقداری آب برای من بیاوری؟
The photos brought back some wonderful memories.
عکسها، خاطرات فوقالعاده گذشته را زنده کرد. (به یاد آورد)