کاربرد و معنی butt in چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربرهای مختلف butt in آشنا شوید.

butt in.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی butt in آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی butt in

به طور خلاصه ترجمه butt in در فارسی به معانی زیر است:

وسط حرف کسی پریدن؛

خود را به دیگری تحمیل کردن؛

و غیره

کاربرد butt in

اگر فردی در حال صحبت باشد و به ناگاه شما وسط حرف او پریده و شروع به صحبت کنید؛ این کار را در انگلیسی با فعل عبارتی butt in بیان می‌کنند. این فعل حالت محاوره‌ای و غیررسمی داشته و جزو phrasal verbهای انگلیسی است. این فعل که informal یا محاوره‌ای محسوب می‌شود به صورت کلی به معنای خود را به دیگران تحمیل کردن، در گفتگوی دیگران مداخله کردن، توی حرف دیگری دویدن، پارازیت دادن وسط حرف کسی، وسط حرف کسی پریدن و یا مداخله کردن در کار کسی است. برای این‌که با کاربرد درست این فعل در جمله آشنا شوید؛ در ادامه مثال‌های مختلفی به شما ارائه خواهیم داد.

فعل عبارتی butt in از جمله افعال باقاعده انگلیسی است که زمان گذشته و کامل آن به صورت butted in بیان می‌شود. علاوه بر این، اگر بخواهید از اسم مصدر و یا gerund این فعل استفاده کنید باید butting in را به کار ببرید.

مثال برای فعل butt in

I’ve never got a chance to finish what I was saying, because he keept butting in.

اصلا فرصت نکردم حرفم را تمام کنم. او مدام می‌پرید وسط حرف.

Mom is always butting in on our conversations.

مامان همیشه می‌پره وسط حرف ما.

It's against the law for employers to butt in on personal matters.

خلاف قانون است که کارفرمایان در مسائل شخصی دخالت کنند. (مداخله کنند).

He kept on butting in with silly comments.

او مدام با اظهارنظرهای احمقانه‌اش وسط حرفم پرید.

Sorry to butt in on you like this, but there’s an important call.

شرمنده که این‌گونه وسط حرف شما می‌پرم اما یک تماس مهم هست.