کاربرد و معنی call out چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف call out آشنا شوید.

call out.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی call out آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی call out

به طور خلاصه ترجمه call out در فارسی به معانی زیر است:

فریاد زدن؛

صدا کردن؛

فراخواندن؛

و غیره

کاربرد call out

گاهی می‌خواهید به کسی که از شما فاصله زیادی دارد چیزی بگویید و یا در گروهی از افراد حرفی بزنید و برای این‌کار مجبورید که صدای خود را بالا ببرید و تقریبا فریاد بزنید. در این صورت، می‌توانید از فعل call out برای بیان این مورد استفاده کنید. فعل call out یکی از افعال عبارتی یا phrasal verbs انگلیسی است که کاربرد مرسوم آن داد زدن، فریاد زدن و یا بلند بلند حرف زدن است. با این حال، این فعل معانی متعدد دیگری نیز دارد.

عبارت call someone out و یا call on someone می‌تواند به معنای وارد میدان کردن، صدا کردن و یا آوردن (آتش‌نشان، پزشک، مامور و یا غیره) باشد. همچنین می‌توانید از این فعل به معنی فراخواندن، احضار کردن و یا دعوت کردن به انجام کاری نیز استفاده کنید. جدای از معانی فوق، این فعل می‌تواند به معنای کسی را به مبارزه طلبیدن و یا نفس‌کش طلبیدن نیز باشد. هم‌چنین عبارت call someone out on something و یا call out on something می‌تواند به معنای سرزنش کردن کسی؛ نکوهش کردن فردی و یا انتقاد از کسی نیز در جملات استفاده شود. در ادامه با ذکر مثال‌های متعدد به شما معانی مختلف این فعل و کاربرد آن را در جملات آموزش خواهیم داد.

فعل call out یکی از افعال باقاعده انگلیسی است که برای استفاده از آن در زمان گذشته و یا کامل می‌توانید از called out استفاده کنید و اسم مصدر و یا gerund این فعل نیز calling out خواهد بود.

مثال برای فعل call out

· Things got bad enough that the governor called the militia out.

اوضاع به حدی بد شد که فرماندار شبه‌نظامیان را فراخواند.

· You should call out a warning to those behind you on the trail.

باید با صدای بلند به افرادی که در مسیر پشت سر شما بودند هشدار می‌دادید.

· William wanted to call him out, but thought better of it.

ویلیام می‌خواست او را به مبارزه بطلبد اما بیش‌تر فکر کرد. (فکر بهتری کرد).

· I heard someone call out, but I could see no one.

صدای فریاد زدن کسی را شنیدم اما هیچ‌کس را ندیدم.

· The government called the army out to deal with protesters on the streets.

دولت ارتش را برای مقابله با معترضان احضار کرد (فراخواند).

· If he did anything wrong, I'd be the first to call him out on it.

اگه اشتباهی مرتکب شده بود، من اولین کسی بودم که در این مورد او را سرزنش می‌کردم. (از او انتقاد می‌کردم).