کاربرد و معنی come into چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف come into آشنا شوید.

come into.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی come into آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی come into

به طور خلاصه ترجمه come into در فارسی به معانی زیر است:

به ارث بردن؛

اهمیت داشتن؛

و غیره

کاربرد come into

اگر اموال، دارایی و یا باقی موارد فردی پس از مرگ او به دیگران اعطا شود از فعل come into برای بیان آن استفاده می‌کنیم. فعل come into یکی از افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که معمولا به صورت come into something در جملات استفاده و دیده می‌شود. معنی come into به فارسی می‌تواند به ارث بردن و یا رسیدن به باشد. هم‌چنین این فعل می‌تواند به معنی اهمیت داشتن برای و یا در مورد چیزی مهم بودن نیز استفاده شود.

جدای از موارد فوق؛ come into معمولا با واژه‌های بسیار زیادی به کار رفته و معانی مختلفی ایجاد می‌کند. برخی از آن‌ها عبارتند از:

  • عبارت come into blossom به معنی شکوفه دادن؛

  • اصطلاح come into bud به معنی جوانه زدن؛

  • در come into flower به معنی گل دادن؛

  • در مورد come into leaf به معنی برگ دادن؛

  • در come into being و یا come into existence یعنی به وجود آمدن یا به منصه ظهور رسیدن؛

  • در come into contact به معنی ملاقات کردن و یا تماس برقرار کردن؛

  • عبارت come into focus به معنی مشخص شدن و یا خوب روشن شدن؛

  • اصطلاح come into a fortune به معنی به ثروت رسیدن و یا ثروتمند شدن؛

  • در come into a legacy به معنی ارث بردن؛

  • در رابطه با come into action یعنی موثر واقع شدن و یا مثمر ثمر بودن؛

  • در مورد come into money به معنی به پول رسیدن و یا پولدار شدن؛

  • عبارت come into operation یعنی به کار افتادن و یا شروع به کار کردن؛

  • اصطلاح come into one's own به معنی توانایی‌های خود را آشکار کردن، قابلیت‌های خود را نشان دادن و یا جای خود را پیدا کردن؛

  • در رابطه با come into power ویا come into office یعنی به قدرت رسیدن و یا بر اریکه قدرت نشستن؛

  • عبارت come into sight و یا come into view به معنی ظاهر شدن، به نظر رسیدن، نمایان شدن و یا آشکار شدن؛

  • در come into the world یعنی به دنیا آمدن، پا به این دنیا گذاشتن و یا متولد شدن.

حال که با معانی مختلف come into آشنا شدید؛ بهتر است مثال‌های زیر را بررسی کرده تا بهتر کاربرد و جایگاه آن را در جمله بیاموزید. فعل come into یکی از افعال بی‌قاعده زبان انگلیسی است که زمان گذشته آن came into و حالت کامل آن نیز come into می‌شود. علاوه بر این، اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری آن نیز coming into خواهد بود.

مثال برای فعل come into

· She expected to come into a fortune when she turned twenty-one.

او انتظار داشت وقتی بیست و یک‌ساله می‌شود ثروت به ارث ببرد. (ثروتمند شود).

· He came into office in 1820 and served three terms.

او در سال 1820 به قدرت رسید و سه دوره خدمت کرد.

· The serial composers have finally come into their own.

آهنگ‌سازان سریال بالاخره قابلیت‌های خود را نشان دادند. (جای خود را پیدا کردند).

· She came into a bit of money when her grandfather died.

وقتی پدربزرگش فوت کرد؛ مقداری پول به ارث برد. (به مقداری پول رسید).

· She married for money - love didn't come into it.

او برای پول ازدواج کرد. عشق اهمیتی نداشت.

· As we drove over the hill, the ocean came into view.

وقتی به بالای تپه راندیم، اقیانوس نمایان شد.