کاربرد و معنی get away چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف get away آشنا شوید.

get away.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی get away آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی get away

به طور خلاصه ترجمه get away در فارسی به معانی زیر است:

دور کردن؛

فرار کردن؛

آزاد شدن؛

رفتن؛

و غیره

کاربرد get away

اگر جایی را ترک کنید، فعل get away به سادگی بیان‌کننده این مهم خواهد بود. فعل get away یکی از افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که بیش‌تر به صورت get someone or something away در جملات دیده و استفاده می‌شود. اگرچه استفاده از آن به شکل get someone or something away نیز کاملا درست است. این فعل می‌تواند در فارسی به معنی موارد زیر باشد:

  • رفتن، حرکت کردن، جایی رفتن ؛
  • خلاص شدن، آزاد شدن، نجات پیدا کردن و یا خلاصی پیدا کردن؛
  • فرار کردن، گریختن و یا در رفتن؛
  • بُردن، وادار به رفتن کردن، دور کردن و یا فرستادن.

علاوه بر معانی مختلفی که این فعل در جمله دارد؛ چندین اصطلاح محاوره‌ای و یا غیررسمی (informal) نیز با این فعل ایجاد می‌شود که عبارتند از:

  • عبارت get away with something به معنای قسر دررفتن و یا از مجازات کاری در امان بودن است؛
  • مفهوم اصطلاح get something away from something نیز به معنای چیزی را از جایی در آوردن و یا کندن مورد استفاده قرار می‌گیرد؛
  • اصطلاح get away from it all به معنای برای استراحت به جای آرامی رفتن و یا همه چیز را ول کردن و به گوشه دنجی رفتن خواهد بود؛
  • جمله He gets away with murder نیز یکی دیگر از اصطلاحات محاوره‌ای ایست که به معنی هرکاری دلش می‌خواهد می‌کند و کسی حرفی بهش نمی‌زند استفاده می‌شود؛
  • عبارت محاوره‌ای Get away with you! نیز به معنی برو بابا!، برو پی کارت!، دست بردار! و یا شوخی نکن! است.

برای این‌که بهتر با کاربرد و معنی این فعل در جمله آشنا شوید؛ در ادامه مثال‌های مختلفی به شما ارائه خواهیم کرد. فعل get away را می‌توان یک فعل بی‌قاعده محسوب کرد چرا که برای تبدیل شدن به زمان گذشته به ed نیاز نداشته و شکل آن کامل تغییر می‌کند. زمان گذشته این فعل got away بوده و شکل سوم آن را هم می‌توانید به صورت gotten away بیان کنید و هم به صورت got away. اگر نیاز به اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله داشتید نیز می‌توانید getting away را به کار ببرید.

مثال برای فعل get away

The suspect ran down the street and got away.

مظنون در خیابان دوید و گریخت (فرار کرد).

I wanted to come but couldn't get away from the office.

می‌خوام بیام ولی نمی‌تونم از اداره خلاص شوم. (در برم).

Joe is taking a few days off? He needs to get away from it all.

جو چند روز مرخصی می‌گیره؟ نیاز داره همه‌چیز رو ول کنه و به گوشه دنجی بره.

Get away from my desk!

از میز من دور شو!

I tried to get away, but he wouldn’t let me.

سعی کردم بروم اما او اجازه نداد.

We walked to the next beach to get away from the crowds.

ما برای دور شدن از شلوغی جمعیت، به سمت ساحل بعدی رفتیم.