کاربرد و معنی get away with چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف get away with آشنا شوید.

get away with.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی get away with آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی get away with

به طور خلاصه ترجمه get away with در فارسی به معانی زیر است:

قسر در رفتن؛

رفع رجوع کردن؛

و غیره

کاربرد get away with

اگر کاری غیرقانونی و یا غیراخلاقی انجام داده اما گیر نیفتاده و مجازات نشوید؛ فعل get away with می‌تواند نشان‌گر چنین موقعیتی باشد. فعل get away with در گروه افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که بیش‌تر به صورت get away with something در جملات استفاده می‌شود و به معنی از چیزی قسر در رفتن، از مجازات کاری در امان ماندن، از زیر تنبیه و یا مجازاتی در رفتن، شانس آوردن، رفع رجوع کردن و یا جان سالم به در بردن خواهد بود. برای این‌که بهتر با معنی و کاربرد این فعل در جمله آشنا شوید؛ در ادامه به شما چندین مثال مختلف ارائه خواهیم کرد.

علاوه بر این، اصطلاح informal (غیر رسمی) و یا محاوره‌ای get away with murder نیز به معنی هرکاری دلش می‌خواهد می‌کند و کسی حرفی بهش نمی‌زند در انگلیسی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

فعل عبارتی get away with را می‌توان یک فعل بی‌قاعده در زبان انگلیسی به شمار آورد چرا که برای تبدیل شدن به زمان گذشته و حالت کامل نیازمند ed نیست. زمان گذشته این فعل به صورت got away with بیان می‌شود. شکل سوم این فعل را نیز می‌توانید به دو صورت got away with و یا gotten away with بیان کنید. در مورد اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل نیز می‌توانید از getting away with استفاده کنید.

مثال برای فعل get away with

Watch Frank! He’ll cheat if he thinks he can get away with it.

مراقب فرانک باش! اگر بفهمه قسر در میره تقلب می‌کنه.

The charge was reduced to manslaughter, and she got away with three years in prison.

اتهام به قتل غیرعمد تقلیل یافت و او از سه سال زندان در امان ماند. (قسر در رفت).

Bill often cheats on exams but usually gets away with it.

بیل اغلب در امتحان‌ها تقلب می‌کنه اما معمولا شانس میاره (قسر در میره).

The supervisor is letting him get away with murder.

ناظر بهش اجازه می‌ده هرکاری دلش می‌خواد بکنه و کسی هم حرفی بهش نزنه.

You can’t get away with that!

نمی‌توانی ازش جان سالم به در ببری. (قسر در بری).

If I thought I could get away with it, I wouldn't pay my taxes at all.

هیچ‌وقت مالیات‌هام رو پرداخت نمی‌کردم اگه می‌دونستم که می‌تونم ازش قسر دربرم.

Do you think we could get away with just one coat of paint on that wall?

فکر می‌کنی بتونیم با یک لایه رنگ روی دیوار رفع رجوع کنیم؟