در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی get down آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی get down
به طور خلاصه ترجمه get down در فارسی به معانی زیر است:
پایین آوردن؛
بلعیدن؛
یادداشت کردن؛
پرداختن؛
پکر کردن؛
و غیره
کاربرد get down
اگر از جایی بالاتر به جایگاهی پایینتر انتقال یافته و یا نزدیک به زمین حرکت کنید، فعل get down بیانگر آن خواهد بود. همچنین اگر چیزی را سریع یادداشت کرده تا آن را فراموش نکنید نیز میتوانید از این فعل استفاده کنید. در مواقعی که موفق به بلعیدن چیزی شده باشید که به راحتی قابل خوردن و بلعیدن نبوده است نیز میتوانید از این فعل بهره ببرید. فعل get down یکی از افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که معانی و کاربردهای متنوعی دارد. این فعل که معمولا به صورت get someone or something down در جملات استفاده میشود با موارد زیر همخوانی معنایی دارد:
- پایین آوردن و یا پایین گذاشتن؛
- (پرنده، شکار و غیره) زدن، انداختن و یا از پا درآوردن؛
- (غذا، قرص و غیره) بلعیدن، قورت دادن و یا فرو دادن؛
- نوشتن و یا یادداشت کردن. در این حالت میتوانید از اصطلاح get something down in black and white و یا get something down on paper نیز استفاده کنید؛
- در حالت محاوره و یا غیر رسمی پکر کردن، دمغ کردن، حال کسی را گرفتن، ناراحت کردن و یا افسرده کردن؛
- پایین آمدن، پیاده شدن ؛
- (میز غذا را) ترک کردن.
علاوه بر موارد فوق، اصطلاح get down on one’s knees به معنی زانو زدن و یا به زانو افتادن در انگلیسی کاربرد دارد.
عبارت get down to brass tacks را میتوانید به معنی به اصل مطلب پرداختن، حاشیه نرفتن و یا سر اصل قضیه رفتن به کار ببرید.
اصطلاح get down on all fours نیز به معنای چهار دست و پا شدن و یا روی چهار دست و پا خم شدن است.
همچنین عبارت get down to something نیز به معنای مشغول شدن به، پرداختن به و یا سرِ چیزی رفتن خواهد بود. در ادامه برای اینکه بهتر بتوانید معنی و کاربرد get down را به خاطر بسپارید؛ به شما مثالهای متنوعی ارائه خواهیم داد.
فعل عبارتی get down به عنوان یکی از افعال بیقاعده زبان انگلیسی شناخته میشود که زمان گذشته آن به صورت got down بوده و شکل سوم این فعل را هم میتوان با gotten down بیان کرد و هم با got down. در خصوص اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل نیز میتوانید از getting down استفاده کنید.
مثال برای فعل get down
Be sure to get his statement down in black and white.
حتما بیانیه او را یادداشت کن.
He got down on all fours and played with the children.
چهار دست و پا شد و با بچهها بازی کرد.
We finally got her down the stairs, but it was a struggle.
بالاخره او را از پلهها پایین آوردیم اما این کار یک نبرد بود.
Get down every word of it!
هر کلمه او را بنویس! (یادداشت کن!)
See if you can get my cat down from the tree.
ببین میتونی گربهام را از درخت پایین بیاوری.
My dog ran away, and it really got me down.
سگم فرار کرد و این واقعا مرا دمغ کرد. (پکر کرد).
The pill was huge, but I got it down.
قرص بزرگ بود اما من قورتش دادم. (بلعیدمش).
We’ve got to get down to business or we’ll never get the newsletter out on time.
باید به کسبوکارمان بپردازیم (مشغول شویم) وگرنه هرگز خبرنامه را به موقع بیرون نخواهیم داد. (منتشر نخواهیم کرد).