در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی get on آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی get on
به طور خلاصه ترجمه get on در فارسی به معانی زیر است:
سوار شدن؛
ادامه دادن؛
پوشیدن؛
ساختن؛
و غیره
کاربرد get on
اگر سوار اتوبوس، قطار، کشتی و غیره شوید؛ میتوانید از فعل get on برای این منظور استفاده کنید. علاوه بر این، اگر دو نفر باهم جفتوجور شده و رابطه خوبی باهم داشته باشند و باهم دوست شوند نیز میتوانید از این فعل بهره ببرید. فعل get on یکی دیگر از افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که میتواند کاربردها و معانی متعددی داشته باشد. این فعل که بیشتر به صورت get on something و یا get something on در جملات دیده میشود؛ به فارسی به معنی موارد زیر خواهد بود:
- جلو رفتن، پیش رفتن و یا پیشرفت کردن؛
- موفق شدن، توفیق یافتن و یا نایل شدن؛
- ادامه دادن ؛
- (باهم) تفاهم داشتن، توافق داشتن، ساختن و یا سازگار بودن؛
- (لباس) پوشیدن و یا تن کردن؛
- (کفش و جوراب) پوشیدن و یا پا کردن؛
- (درپوش، سر) گذاشتن؛
- (اسب، اتوبوس و غیره) سوار شدن.
برای اینکه با کاربردها و معانی متعدد این فعل در جمله آشنا شوید؛ به شما مثالهای مختلفی ارائه خواهیم داد. جدا از معانی مختلفی که فعل get on در جمله دارد؛ میتوانید با استفاده از آن، اصطلاحات زیر را بسازید:
- اوضاع چطوره؟ و یا حالت چطوره؟ را میتوانید با How are you getting on? بیان کنید؛
- پیر شدن و یا مسن شدن را با be getting on (in years) عنوان کنید؛
- داره دیر میشه را با Time is getting on و یا It’s getting on نشان دهید؛
- نزدیک به (عدد) سال دارد و یا دارد (عدد) سالش میشود He is getting on fo r (40, 30, 50,…) خواهد بود؛
- با کسی تفاهم داشتن، با کسی ساختن و یا با کسی کنار آمدن، get on with someone میشود؛
- به کاری ادامه دادن، کاری را دنبال کردن و یا در کاری پیشرفت کردن get on with something است؛
- برو پی کارت!، برو بابا!، دست بردار!، شوخی نکن! نیز Get on with you! خواهد بود؛
- یالله! بجنب! و یا عجله کن! را یا Get a move on! بیان کنید؛
- به کسی پیله کردن را با get on someone’s back بگویید؛
- اعصاب کسی را خرد کردن و یا کسی را عصبانی کردن نیز get on one’s nerves میشود.
فعل عبارتی get on یک فعل بیقاعده در زبان انگلیسی محسوب شده که باید از got on برای بیان زمان گذشته آن استفاده کنید و از gotten on و یا got on نیز برای شکل سوم این فعل. اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل نیز getting on خواهد بود.
مثال برای فعل get on
He doesn't get on with his daughter.
او با دخترش کنار نمیآید. (نمیسازد).
How are you getting on in your new home?
اوضاعت با خونه جدیدت چطوره؟
I'll leave you to get on then, shall I?
میرم تا به کارت ادامه دهی، باشه؟
Uncle Meade is getting on in years.
عمو مائد پیر شده.
It's getting on ! We'd better be going.
دیر شده! بهتره بریم.
He must be getting on for 80 now.
باید الان نزدیک به 80 سال داشته باشه. (داره 80 سالش میشه.)
I think we got on the wrong bus.
فکر کنم سوار اتوبوس اشتباهی شدیم.
Well, how are you two getting on?
خب، اوضاع شما دو نفر چطوره؟