در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی go ahead آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی go ahead
به طور خلاصه ترجمه go ahead در فارسی به معانی زیر است:
شروع کردن؛
پیشرفت کردن؛
حرکت کردن؛
و غیره
کاربرد go ahead
اگر کاری را شروع کرده و پس از تشویق شدن و یا اجازه داده شدن به انجام آن ادامه میدهید؛ میتوانید از go ahead برای این منظور استفاده کنید. فعل go ahead در لیست افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی جای دارد و در فارسی به معنای موارد زیر خواهد بود:
- جلو رفتن و یا جلو حرکت کردن؛
- پیش رفتن و یا پیشرفت کردن؛
- شروع کردن و یا دست به کار شدن.
گاهی میتوانید از این فعل به صورت go ahead of someone or something به معنی پیش از (چیزی یا کسی) حرکت کردن و یا جلوتر از (کسی یا چیزی) رفتن استفاده کنید. فعل go ahead with something نیز به معنی ادامه دادن و یا پیش بردن خواهد بود. همچنین میتوانید در برخی مواقع از حالت امری این فعل یعنی Go ahead! به معنای شروع کنید! و یا بفرمایید! نیز استفاده کنید. در ادامه برای درک بهتر شما از جایگاه و معنی این فعل در جملات، چندین مثال ارائه خواهیم کرد.
فعل عبارتی go ahead یک فعل بیقاعده در زبان انگلیسی محسوب میشود که زمان گذشته آن went ahead بوده و شکل سوم این فعل نیز به صورت gone ahead بیان میشود. همچنین میتوانید از going ahead برای اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل کمک بگیرید.
مثال برای فعل go ahead
If you want to borrow the tractor, go ahead!
اگر میخواهید تراکتور را قرض بگیرید؛ بفرمایید!
Are you going ahead with the house party?
آیا مهمانی خانگی را ادامه میدهید؟
I got so fed up with waiting for him to do it that I just went ahead and did it myself.
از اینکه منتظر او باشم که این کار را انجام دهد به حدی خسته شدم که خودم دست به کار شدم و انجامش دادم.
"Could I ask you a rather personal question?" "Sure, go ahead."
«میتوانم یک سوال کاملا شخصی ازت بپرسم؟» «بله، بفرمایید.»
The meeting will go ahead as planned.
جلسه طبق برنامه پیش خواهد رفت.
The United States can go ahead with the program with or without Canada's participation.
ایالات متحده آمریکا میتواند با یا بدون مشارکت کانادا این برنامه را پیش ببرد.
They went ahead of me to see the purser.
آنها جلوتر از من رفتند تا کیفقاب را ببینند.