در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی go beyond آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی go beyond
به طور خلاصه ترجمه go beyond در فارسی به معانی زیر است:
فراتر رفتن؛
از حدّ چیزی گذشتن؛
و غیره
کاربرد go beyond
اگر بهتر، بیشتر و یا پیشرفتهتر از کسی یا چیزی بودید؛ فعل go beyond میتواند نشان دهنده این امر باشد. فعل go beyond یک فعل عبارتی و یا phrasal verb انگلیسی است که بیشتر به صورت go beyond something or someone در جملات دیده و استفاده میشود. معنی go beyond به فارسی عبارت است از: فراتر رفتن، جلوتر بودن، پا از چیزی فراتر گذاشتن، فراتر از چیزی یا کسی بودن و یا از حدّ چیزی تجاوز کردن.
در ادامه برای درک بهتر شما از معنی و کاربرد این فعل در جملات مختلف، چندین مثال به همراه ترجمه هریک ارائه خواهیم داد.
فعل go beyond یک فعل عبارتی بیقاعده است که برای تبدیل شدن به زمان گذشته و کامل به ed نیازی ندارد؛ بلکه شکل ظاهری آن بهطور کامل تغییر میکند. زمان گذشته این فعل went beyond بوده و شکل سوم این فعل نیز gone beyond میشود. اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جملات نیز going beyond خواهد بود.
مثال برای فعل go beyond
The appeal of this device goes beyond convenience.
جذابیت این دستگاه فراتر از راحتی است.
The behaviour of people with ADHD goes beyond occasional fidgeting or disorganization.
رفتار افراد مبتلا به ADHD از حدّ بینظمی و یا بیقراری گاه به گاه تجاوز میکند. (فراتر از بینظمی و یا بیقراری گاه به گاه است).
His sense of adventure went beyond a mere love of travel.
حس ماجراجویی او فراتر از عشق صِرف به سفر بود.
As a doctor, her focus goes beyond medicine to include all aspects of primary care.
به عنوان یک دکتر، تمرکزش فراتر از پزشکی است و تمام جنبههای مراقبهای اولیه را شامل میشود.
You clearly went beyond what was required of you
به وضوح پای خود را فراتر از آنچه از شما درخواست شده بود گذاشتید.
We went beyond the town and lost our way.
ما از حدّ شهر تجاوز کردیم و مسیرمان را گم کردیم.
Fred went beyond me a half block before he remembered who I was. Then he came back and said hello.
فِرِد قبل از اینکه بهیاد آورد من که هستم، نیم بلوک از من جلوتر بود و بعد برگشت و سلام کرد.