در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی grow on آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی grow on
به طور خلاصه ترجمه grow on در فارسی به معانی زیر است:
علاقه کسی را برانگیختن؛
ریشه دواندن؛
و غیره
کاربرد grow on
اگر کمکم و به صورت تدریجی به چیزی که قبلا بیعلاقه بودهاید؛ علاقهمند شوید؛ میتوانید از فعل grow on برای بیان این امر استفاده کنید. فعل grow on به عنوان یکی از افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که بیشتر به صورت grow on someone در جملات مورد استفاده قرار میگیرد. شما میتوانید به جای آن از grow upon نیز استفاده کنید. با این تفاوت که upon رسمیتر بوده و در مکالمات و محاورات روزمره امروزی چندان جایگاهی ندارد. به صورت کلی معنی grow on به فارسی معادل است با:
- ریشه دواندن در و یا ریشه گرفتن در؛
- توجه کسی یا چیزی را جلب کردن و یا علاقه کسی را برانگیختن؛
- در دل کسی جا باز کردن و یا کمکم علاقمند شدن.
در ادامه به شما چند مثال ارائه خواهیم داد تا بهتر با کاربرد و معنی این فعل در جملات مختلف آشنا شوید. فعل عبارتی grown on یک فعل بیقاعده در زبان انگلیسی است که برای تبدیل شدن به زمان گذشته و کامل به ed نیازی ندارد و شکل ظاهری آن تغییر میکند. با این تفاسیر، زمان گذشته این فعل grew on بوده و شکل سومش نیز grown on میشود. همچنین برای حالت استمراری و یا اسم مصدر (gerund) این فعل نیز میتوانید از growing on استفاده کنید.
مثال برای فعل grow on
I wasn't sure about this album when I bought it, but it has really grown on me.
وقتی این آلبوم را خریدم زیاد مطمئن نبودم، اما کمکم علاقهام را برانگیخت. (کمکم در دلم جا باز کرد).
This kind of music grows on you after a while.
این نوع موسیقی بعد از مدتی علاقه شما را جلب خواهد کرد.
Living in a small town was tough at first, but the place grows on you.
زندگی در یک شهر کوچک اول سخت بود اما کمکم توجهتان را جلب میکند. (شما را علاقهمند میکند).
A feeling of distrust grew on (upon) him as he learned more about the way the account was handled.
وقتی بیشتر در مورد نحوه رسیدگی به حساب یاد گرفت؛ حس بیاعتمادی در او ریشه دواند.
This music is beginning to grow on me.
این موسیقی دارد در دلم جا باز میکند.