در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی grow up آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی grow up
به طور خلاصه ترجمه grow up در فارسی به معانی زیر است:
بزرگ شدن؛
شکل گرفتن؛
و غیره
کاربرد grow up
اگر از دوره کودکی به نوجوانی رشد کنید و یا از نوجوانی به جوانی و بلوغ برسید میتوانید برای این رشد کردن از فعل grow up استفاده کنید. فعل grow up در گروه افعال عبارتی و یا phrasal verb انگلیسی است که میتواند در فارسی به معنی موارد زیر باشد:
- (شخص) بزرگ شدن و یا رشد کردن؛
- (حیوان) بالغ شدن؛
- (دوستی، عادت و غیره) به وجود آمدن و یا شکل گرفتن.
گاهی میتوان از grow up در مواقعی استفاده کرد که میخواهید فرد و یا افرادی را که رفتاری بچهگانه دارند سرزنش کرده و از آنها بخواهید که بزرگ شوند و یا دست از بچهبازی بردارند و عاقلانه رفتار کنند. برای اینکه بهتر با کاربرد و معنی grow up در جملات مختلف آشنا شوید؛ در ادامه به شما چند مثال به همراه ترجمه فارسی هریک ارائه خواهیم داد.
فعل عبارتی grow up به عنوان یک فعل بیقاعده در زبان انگلیسی شناخته میشود که برای تبدیل شدنش به زمان گذشته و کامل، هیچ قاعده و قانون خاصی کارساز نیست و تنها باید این موارد را به خاطر بسپارید. زمان گذشته این فعل grew up بوده و شکل سوم آن نیز به صورت grown up مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین درخصوص اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل نیز میتوانید از growing up بهره ببرید.
مثال برای فعل grow up
I grew up in Scotland.
من در اسکاتلند بزرگ شدم.
Taking responsibility is part of the process of growing up.
مسئولیتپذیری بخشی از فرآیند بزرگ شدن است.
Similar social problems grew up in all the big cities.
مشکلات اجتماعی مشابهی در تمام شهرهای بزرگ به وجود آمد. (شکل گرفت).
Everyone should just grow up and treat each other with respect.
همه باید بزرگ شوند (دست از بچهبازی بردارند) و با احترام با یکدیگر رفتار کنند.
Sam wants to be a policeman when he grows up.
سام دوست داره وقتی بزرگ شد پلیس بشه.
The city grew up originally as a crossing point on the river.
این شهر در اصل بهعنوان مسیری برای عبور از رودخانه شکل گرفت. (بهوجود آمد).
She grew up on a Pennsylvania farm.
او در مزرعهای در پنسیلوانیا بزرگ شد.
All the children have grown up and the parents are left with a lot of debts.
همه بچهها بزرگ شدهاند و والدین ماندهاند و کلی بدهی.
It's time you grew up and faced the facts.
وقتشه که بزرگ شی (دست از بچهبازی برداری) و با واقعیتها روبهرو شوی.