در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی hammer out آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی hammer out
به طور خلاصه ترجمه hammer out در فارسی به معانی زیر است:
به توافق رسیدن؛
به زحمت تنظیم کردن؛
دست یافتن به؛
و غیره
کاربرد hammer out
اگر بعد از مذاکرات و گفتگوهای طولانی، به راهحل و یا توافق رسیدهاید؛ میتوانید از فعل hammer out برای بیان این موقعیت استفاده کنید. فعل hammer out را میتوان از جمله افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی دانست که بیشتر به صورت hammer something out در جملات استفاده میشود. کاربرد آن به صورت hammer out something نیز کاملا درست است. از نظر ترجمه، معنی hammer out به فارسی معادل است با:
(فلز) چکشکاری کردن و یا شکل دادن به؛
(طرح) به زحمت تهیه کردن؛
(قرارداد) به زحمت تنظیم کردن؛
(مشکلات) با تلاش زیاد رفع کردن؛
(آهنگ) با زحمت زیاد ساختن؛
(شعر) با تلاش فراوان گفتن؛
(با زحمت) به توافق رسیدن، به راهحل رسیدن، دست یافتن به و یا به نتیجه رسیدن.
همانطور که مشاهده کردید؛ hammer out میتواند معنی و کاربردهای متفاوتی در جمله داشته باشد؛ به همین منظور در ادامه به شما چند مثال ارائه خواهیم داد تا بهتر با جایگاه این فعل در جمله آشنا شوید.
فعل hammer out را میتوان در گروه افعال باقاعده زبان انگلیسی محسوب کرد که برای تبدیل شدن به زمان گذشته و کامل، به ed نیاز دارد. پس در این صورت زمان گذشته و شکل سوم این فعل hammered out میشود. همچنین برای حالت استمراری و یا اسم مصدر (gerund) آن نیز میتوانید hammering out را به کار ببرید.
مثال برای فعل hammer out
It took weeks of negotiations to hammer out an acceptable compromise.
هفتهها مذاکره لازم بود تا (بهسختی) به یک سازش قابل قبول دست یابیم.
Three years after the accident the lawyers finally managed to hammer out a settlement with the insurance company.
سه سال بعد از تصادف، وکلا بالاخره موفق شدند با شرکت بیمه به توافق برسند.
Eventually, a deal was hammered out between the government and the opposition to hold new elections.
در نهایت توافقی بین دولت و مخالفان برای برگزاری انتخابات جدید تنظیم شد.
I’m going to have someone hammer this dent in my fender out.
باید از کسی بخواهم که فرورفتگی گلگیرم را چکشکاری کند. (شکل دهد)
The two parties could not hammer a contract out.
دو طرف نتوانستند قراردادی تنظیم کنند.