کاربرد و معنی hang on to چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف hang on to آشنا شوید.

hang onto.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی hang on to آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی hang on to

به طور خلاصه ترجمه hang on to در فارسی به معانی زیر است:

نگه داشتن چیزی؛

دو دستی چسبیدن به چیزی؛

و غیره

کاربرد hang on to

اگر به جای فروختن، دور ریختن و یا بخشیدن چیزی، تصمیم داشته باشید آن را نگه‌دارید؛ در حالت محاوره‌ای و یا غیررسمی (informal) می‌توانید از hang on to برای بیان چنین کاری استفاده کنید. فعل hang on to (و یا hang onto) یکی از افعال عبارتی و یا phrasal verb انگلیسی است که بیش‌تر به صورت hang on to something در جملات به کار برده می‌شود. از نظر ترجمه نیز، معنی hang on to به فارسی عبارت است از:

سفت چسبیدن به، محکم چسبیدن به، چیزی را نگه داشتن و یا دو دستی چسبیدن به.

برای این‌که بهتر با کاربرد و معنی hang onto در جملات مختلف آشنا شوید؛ در ادامه چند مثال به همراه معنی آن‌ها به شما ارائه خواهیم داد.

فعل عبارتی hang on to جزو گروه افعال بی‌قاعده زبان انگلیسی است که برای تبدیل شدن به زمان گذشته و کامل، به ed نیاز نداشته و شکل آن تغییر می‌کند. پس با این توضیحات، زمان گذشته و شکل سوم این فعل hung on to خواهد بود. اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله نیز hanging on to می‌شود.

مثال برای فعل hang onto

You should hang onto that painting. It might be valuable.

باید دو دستی آن نقاشی را بچسبید. ممکنه قیمتی باشد. (ارزشمند باشد).

Our team was just trying to hang onto the lead.

تیم ما در تلاش بود که سفت به برتری بچسبد.

Hang on to those papers before they blow away.

آن برگه‌ها را محکم بچسب تا باد نبردتشان.

They have hung on to that old car for years.

آن‌ها سال‌هاست که به آن ماشین قدیمی چسبیده‌اند.

You must hang on to your jewels.

باید جواهرات را دو دستی بچسبی.