کاربرد و معنی head up چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف head up آشنا شوید.

head up.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی head up آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی head up

به طور خلاصه ترجمه head up در فارسی به معانی زیر است:

کنترل و مراقبت کردن؛

ریاست جایی را به عهده گرفتن؛

افزایش یافتن؛

و غیره

کاربرد head up

اگر سرپرستی تیم یا گروهی را به عهده دارید یا سازمانی را مدیریت می‌کنید؛ می‌توانید از فعل head up برای بیان این منظور استفاده کنید. فعل head up که در گروه افعال عبارتی یا phrasal verbs انگلیسی جای دارد؛ معمولا به صورت head someone or something up در جملات دیده می‌شد. از نظر ترجمه به فارسی نیز معنی head up معادل است با:

  • کنترل و مراقبت کردن، حواس جمع کردن، مراقب بودن، تحت کنترل گرفتن و یا مواظب بودن؛

  • نظارت کردن، مدیریت کردن، سرپرست بودن، مسئول بودن، مسئولیت (ریاست) کسی یا چیزی را به عهده گرفتن و یا تحت نظر گرفتن؛

  • افزایش یافتن، زیاد شدن و یا بالا رفتن.

برای درک بهتر شما از کاربرد و معنی این فعل در جمله؛ در ادامه چندین مثال متنوع به شما ارائه خواهیم داد.

فعل عبارتی head up به عنوان یک فعل باقاعده در زبان انگلیسی شناخته می‌شود که زمان گذشته و شکل سوم آن headed up می‌شود. هم‌چنین اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله نیز heading up خواهد بود.

مثال برای فعل head up

He headed up a Miami-based legal team.

او سرپرست یک تیم حقوق مستقر در میامی بود.

He was approached to head up Barclays' investment banking business.

با او تماس گرفته شد تا مسئولیت تجارت بانکداری سرمایه‌گذاری بارکِلی را به عهده بگیرد.

Big oil company suppliers are warning that prices are heading up further.

شرکت‌های بزرگ تامین‌کننده نفتی هشدار می‌دهند که قیمت‌ها بیش‌تر در حال افزایش است.

I was asked to head the new committee up for the first year.

ازم خواسته شد تا برای سال اول، ریاست کمیته جدید را به عهده بگیرم. (مسئول کمیته جدید باشم).

She headed up the commission on conservation.

او ریاست کمیسیون حفاظت را به عهده داشت.