کاربرد و معنی hook up چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف hook up آشنا شوید.

hook up.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی hook up آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی hook up

به طور خلاصه ترجمه hook up در فارسی به معانی زیر است:

به هم وصل کردن؛

با کسی همراهی کردن؛

رابطه داشتن با؛

و غیره

کاربرد hook up

اگر چیزی مانند لوازم برقی، کامپیوتر، لوازم جانبی و یا اجزای سینمای خانگی را با سیم به هم وصل کنید؛ می‌توانید از فعل hook up استفاده کنید. علاوه بر آن، از این فعل در حالت محاوره و یا غیررسمی (informal) می‌توانید زمانی که با کسی ملاقات شخصی داشته و یا به او برای انجام کاری ملحق شده‌اید نیز استفاده کنید. فعل hook up یکی از افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که بیش‌تر به صورت hook something up در جمله استفاده می‌شود. معنی hook up به فارسی معادل است با:

  • (در خیاطی) قزن خوردن و یا با قزن بستن؛

  • قلاب کردن و یا آویزان کردن؛

  • به هم وصل کردن ؛

  • (کامپیوتر، ایستگاه تلویزیونی و غیره) وصل کردن، وارد شبکه کردن و یا به شبکه وصل کردن؛

  • (در حالت محاوره) با کسی همراهی کردن، با کسی ارتباط برقرار کردن، با کسی شروع به کار کردن، با کسی رابطه داشتن و یا همراه کسی شدن.

در ادامه به شما چند مثال ارائه خواهیم داد تا با مطالعه آن‌ها بتوانید بهتر با کاربرد و معنی hook up در جمله آشنا شوید. فعل عبارتی hook up یک فعل بی‌قاعده در زبان انگلیسی شناخته می‌شود که زمان گذشته و شکل سوم آن hooked up می‌شود. علاوه بر این، اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله نیز hooking up خواهد بود.

مثال برای فعل hook up

He hooked up with the other members of the band in Amsterdam.

او با سایر اعضای گروه در آمستردام شروع به کار کرد.

When did you two first hook up?

اولین بار کی شما دو نفر باهم رابطه داشتید؟

As soon as they hook up the computer to the network, I can e-mail my friends.

به محض این‌که کامپیوتر را به شبکه وصل کنند می‌توانم به دوستانم ایمیل بزنم.

Will it take long to hook the telephone up?

وصل کردن تلفن طول خواهد کشید؟

The nurse hooked the patient up to the oxygen tubes.

پرستار، بیمار را به لوله‌های اکسیژن وصل کرد.

She had hooked up with the wrong crowd.

او با جمعیت اشتباهی همراه شد.