کاربرد و معنی make into چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف make into آشنا شوید.

make into.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی make into آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی make into

به طور خلاصه ترجمه make into در فارسی به معانی زیر است:

به چیزی یا کسی تبدیل کردن؛

و غیره

کاربرد make into

اگر کسی یا چیزی را به فرد یا چیز متفاوتی تبدیل کنید؛ فعل make into بیان‌گر این عمل است. فعل make into در گروه افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی جای دارد که به صورت make someone or something into something و یا make into something مورد استفاده قرار می‌گیرد. معنی make into به فارسی عبارت است از: (چیزی یا کسی) را به (چیزی) تبدیل کردن، به چیزی تغییر دادن و یا به چیزی تبدیل کردن. در ادامه با بررسی چند مثال، کاربرد و معنی این فعل در جمله را بهتر به‌خاطر خواهید سپرد.

هم‌چنین شما می‌توانید از حالت مجهول این فعل یعنی to be made into نیز به معنی تبدیل شدن به چیزی استفاده کنید. همان‌طور که می‌دانید در این حالت باید با توجه به زمان و فاعل جمله مجهول، فعل to be را از بین am، is، are، was، were، have been، has been، had been و یا will be انتخاب کنید.

فعل عبارتی make into در گروه افعال بی‌قاعده زبان انگلیسی جای دارد که برای تغییر شکل دادن به زمان گذشته و کامل نیازمند ed نبوده و شکل آن تغییر می‌کند. در نتیجه زمان گذشته و شکل سوم این فعل made into خواهد بود. هم‌چنین اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله نیز making into می‌شود.

مثال برای فعل make into

All the Harry Potter books will be made into movies.

تمام کتاب‌های هری پاتر به فیلم تبدیل خواهند شد.

The Harry Potter movies will make the actor who plays Harry into a star.

فیلم‌های هری پاتر، بازیگر نقش هری را تبدیل به یک ستاره می‌کند.

TV shows have made lots of normal people into famous people.

برنامه‌های تلویزیونی بسیاری از افراد عادی را به افراد مشهور تبدیل کرده‌اند.

They've made the spare room into an office.

آن‌ها اتاق اضافی را به یک دفتر کار تبدیل کرده‌اند.

I will make you into a Hollywood star!

من تو را تبدیل به یک ستاره هالیوود خواهم کرد!

We made our basement into a family room.

ما زیرزمین خود را به یک اتاق خانوادگی تبدیل کردیم.

The old buildings were made into classrooms.

ساختمان‌های قدیمی به کلاس درس تبدیل شدند.

I'd like to make these pieces of wood into a sculpture.

من دوست دارم این تکه‌های چوب را به مجسمه تبدیل کنم.