در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی map out آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.
ترجمه و معنی map out
به طور خلاصه ترجمه map out در فارسی به معانی زیر است:
برنامه‌ریزی کردن؛
ترسیم کردن؛
و غیره
کاربرد map out
اگر برای آینده چیزی برنامه‌ریزی دقیقی می‌کنید؛ می‌توانید از map out برای بیان آن استفاده کنید. فعل map out به‌عنوان یک فعل عبارتی و یا phrasal verb شناخته می‌شود که اکثرا به صورت map something out مورد استفاده قرار می‌گیرد. معنی map out به فارسی عبارت است از:
(مسیر) تعیین کردن؛
(برنامه، نقشه کار و غیره) تهیه کردن، تنظیم کردن، ردیف کردن، ترسیم کردن و یا مقدمات چیزی را چیدن؛
(کتاب، مقاله و غیره) طرح چیزی را ریختن، طرح‌ریزی کردن و یا طراحی کردن؛
(وقت، روز و غیره) برنامه‌ریزی کردن برای و یا نقشه کشیدن برای.
در ادامه با بررسی چند مثال؛ به شما کمک می‌کنیم تا هرچه بهتر و بیش‌تر با معنی و کاربرد این فعل در جمله آشنا شوید. فعل عبارتی map out را هم می‌توان یک فعل باقاعده محسوب کرد و هم یک فعل بی‌قاعده. چرا که برای تغییر حالت دادن به زمان گذشته و کامل، هم به ed نیاز دارد و هم یک p دیگر به انتهای آن افزوده خواهد شد. در نتیجه زمان گذشته و شکل سوم این فعل mapped out خواهد بود. هم‌چنین اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله نیز mapping out می‌شود.
مثال برای فعل map out
Before he'd even finished high school, Ali's father had mapped out his future for him.
قبل از اینکه او حتی دبیرستان را تمام کند، پدر علی آینده‌اش را برای او برنامه‌ریزی کرده بود.
Lisa has mapped a career out for herself in music, and she's determined to work hard and make it happen.
لیزا شغلی را در موسیقی برای خود ردیف کرده است و مصمم است که سخت کار کرده و آن را محقق کند.
Carol has spent the last few days talking to career counselors and mapping out her career path.
کارول چند روز گذشته را صرف صحبت با مشاوران شغلی و تعیین کردن مسیر شغلی خود کرده است.
The department has issued a new document mapping out its policies on education.
این وزارتخانه سند جدیدی را منتشر کرده است که در آن خط مشی‌های خود را در مورد آموزش ترسیم می‌کند.
His future is all mapped out ahead of him.
آینده او پیش رویش طراحی شده است.
I will map out the plan for you.
نقشه را برای شما طرح‌ریزی می‌کنم.
