کاربرد و معنی mark up چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف mark up آشنا شوید.

mark up.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی mark up آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی mark up

به طور خلاصه ترجمه mark up در فارسی به معانی زیر است:

قیمت چیزی را افزایش دادن؛

برچسب زدن؛

و غیره

کاربرد mark up

اگر کالایی را با قیمتی بالاتر از بهای تمام‌شده آن می‌فروشید؛ می‌توانید از فعل mark up برای بیان آن استفاده کنید. فعل mark up از جمله افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که بیش‌‌تر به‌صورت mark something up مورد استفاده قرار می‌گیرد. معنی mark up به فارسی عبارت است از:

  • روی دیوار، تخته و غیره: (قیمت، امتیاز و غیره) زدن و یا اعلام کردن؛

  • در بازرگانی: برچسب زدن روی و یا قیمت چیزی را مشخص کردن؛

  • (کالا) قیمت چیزی را بالا بردن؛

  • (قیمت) بالا بردن، افزودن، زیاد کردن، روی قیمت کشیدن و یا افزایش دادن؛

  • (متن، نمونه چاپی و غیره) غلط‌گیری کردن، علامت‌گذاری کردن و یا نمونه‌خوانی کردن.

در ادامه با ذکر چند مثال؛ بهتر با کاربرد و معنی این فعل در جمله آشنا خواهید شد. فعل عبارتی mark up در لیست افعال باقاعده زبان انگلیسی جای دارد که با افزودن ed به انتهای آن می‌توانید آن را به گذشته و حال کامل تبدیل کنید. در نتیجه زمان گذشته و شکل سوم این فعل marked up می‌شود. علاوه بر این، اگر نیاز به اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله داشتید نیز می‌توانید از marking up استفاده کنید.

مثال برای فعل mark up

How much do retailers in Europe usually mark up their prices?

خرده‌فروشان در اروپا معمولا چقدر روی قیمت‌های خود می‌کشند؟

Someone had marked up the book before I got it.

یک نفر قبل از این‌که کتاب را بگیرم روی آن علامت‌گذاری کرده بود.

Prices in department stores are usually marked up about forty per cent.

قیمت‌ها در فروشگاه‌های بزرگ معمولا حدود چهل درصد افزایش داده می‌شود.

If you buy something for ten dollars and you mark up its sale price by fifty percent, you'll sell it for fifteen dollars.

اگر چیزی را ده دلار بخرید و قیمت فروش آن را پنجاه درصد بالا ببرید، آن را پانزده دلار می‌فروشید.

The teacher really marked up my term paper.

معلم مقاله ترم مرا کامل غلط‌گیری کرد.

The grocery store seems to mark the price of food up every week.

به نظر می رسد فروشگاه مواد غذایی هر هفته قیمت مواد غذایی را زیاد می‌کند.

John was punished for marking up his desk.

جان به دلیل علامت‌گذاری کردن روی میزش (برچسب زدن روی میزش) تنبیه شد.