در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی meet up آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی meet up
به طور خلاصه ترجمه meet up در فارسی به معانی زیر است:
ملاقات کردن؛
دورهم جمع شدن؛
و غیره
کاربرد meet up
اگر برای دیدار کسی برنامهریزی کرده و یا کسی را اتفاقی ملاقات کنید؛ میتوانید از meet up برای بیان این ملاقات بهره ببرید. فعل meet up در گروه افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که گاهی میتوانید از آن به صورت meet up with someone نیز استفاده کنید. معنی meet up در فارسی معادل موارد زیر است:
(باهم) برخورد کردن، (باهم) مواجه شدن، (باهم) روبهرو شدن، اتفاقی دیدن کسی، (باهم) ملاقات کردن، گردهم آمدن، دور هم جمع شدن و یا (یکدیگر) را دیدن. برای درک بهتر شما از کاربرد و معنی meet up در جمله، درادامه چند مثال انگلیسی به همراه ترجمه فارسی هریک ارائه خواهیم داد.
فعل عبارتی meet up از جمله افعال بیقاعده زبان انگلیسی است که برای تغییر حالت دادن به زمان گذشته و کامل نیازی به ed نداشته و شکل آن تغییر میکند. در نتیجه زمان گذشته و شکل سوم این فعل met up خواهد بود. علاوه بر این، شما میتوانید از meeting up نیز بهعنوان اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله استفاده کنید.
مثال برای فعل meet up
After meeting up in the hotel's lobby, we all went off to a restaurant together.
بعد از ملاقات در لابی هتل، همه با هم به یک رستوران رفتیم.
As we were leaving the concert, we met up with a whole crowd of old school friends.
همانطور که در حال ترک کنسرت بودیم، به جمعی از دوستان قدیمی مدرسه برخوردیم.
After work, I usually meet up with a few old friends.
بعد از کار، معمولاً با چند دوست قدیمی ملاقات میکنم.
I met up with Don on the street yesterday.
دیروز در خیابان با دان روبهرو شدم. (دیروز جان را در خیابان اتفاقی دیدم).
They suggested we meet up at Mustafa's.
آنها پیشنهاد دادند که در خانه مصطفی با یکدیگر ملاقات کنیم.
Departmental managers meet up once a month to discuss their concerns.
مدیران دپارتمان ماهی یک بار گرد هم میآیند تا در مورد نگرانیهای خود صحبت کنند.
We hadn't gone far along the trail when we met up with another mule train.
هنوز از مسیر دور نشده بودیم که قطار قاطر دیگری را دیدیم.