کاربرد و معنی mess up چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف mess up آشنا شوید.

mess up.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی mess up آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی mess up

به طور خلاصه ترجمه mess up در فارسی به معانی زیر است:

خراب کردن؛

دسته گل به آب دادن؛

آسیب رساندن؛

و غیره

کاربرد mess up

اگر کاری را به‌صورت نادرست انجام داده و یا اشتباه کردید؛ می‌توانید از mess up برای بیان آن استفاده کنید. فعل mess up یکی از افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که جنبه محاوره، عامیانه و یا غیررسمی (informal ) دارد. این فعل بیش‌تر به صورت mess something up و یا mess up something مورد استفاده قرار می‌گیرد و در فارسی معادل است با:

  • گند زدن به، به هم زدن، به هم ریختن، خراب‌کاری کردن، دسته‌ گل به آب دادن، آشفته کردن، افتضاح به‌بار آوردن، خراب کردن و یا به گند کشیدن.

  • کل‌کل کردن، سربه‌سر گذاشتن، شوخی کردن و یا اذیت کردن؛

  • زدن، کتک زدن، ضربه زدن، زخمی کردن، آسیب رساندن و یا صدمه زدن.

در ادامه به شما چند مثال ارائه خواهیم داد تا بتوانید بهتر جایگاه، کاربرد و معنی این فعل در جمله را درک کنید. فعل عبارتی mess up از جمله افعال باقاعده زبان انگلیسی است که با افزودن ed به انتهایش به حالت گذشته و کامل تبدیل می‌شود. در نتیجه زمان گذشته و شکل سوم این فعل messed up خواهد بود. هم‌چنین شما می‌توانید از messing up نیز به‌عنوان اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله بهره ببرید.

مثال برای فعل mess up

Joe has messed up the invitations to our product launch. He put the wrong date on them.

جو به دعوت‌نامه‌های معرفی محصول ما گند زده است. تاریخ اشتباهی روی آن‌ها نوشت..

My daughter had her driver's license test yesterday, but she messed it up so she'll have to do it again.

دخترم دیروز تست گواهینامه رانندگی داشت، اما افتضاح به‌بار آورد، بنابراین باید دوباره آن را انجام دهد.

Sarah's been making a lot of mistakes recently. If she messes up again, she might lose her job.

سارا اخیراً اشتباهات زیادی مرتکب شده است. اگر دوباره خراب‌کاری کند، ممکن است کارش را از دست بدهد.

If you're cooking something and you mess it up, it'll probably taste a bit strange.

اگر در حال پختن چیزی هستید و آن را خراب کردید، احتمالاً طعم آن کمی عجیب خواهد بود.

Who's messed up the bookshelf?

کی گند زده به کتاب‌خانه؟

I messed up my chances of becoming a great singer.

گند زدم به شانس تبدیل شدنم به یک خواننده بزرگ.

Drugs can really mess you up.

مواد مخدر می‌تواند شما را به‌هم بریزد.

The robbers threatened to mess Bob up if he didn't cooperate.

سارقان تهدید کردند که اگر باب همکاری نکند، او را می‌زنند.

You really messed this place up!

اینجا را کاملا به‌هم ریختید.

I'm just messing up with you

دارم سربه‌سرت می‌ذارم .