کاربرد و معنی mistake for چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف mistake for آشنا شوید.

mistake for.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی mistake for آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی mistake for

به طور خلاصه ترجمه mistake for در فارسی به معانی زیر است:

عوضی گرفتن؛

و غیره

کاربرد mistake for

اگر از روی اشتباه کسی یا چیزی را به جای کسی یا چیز دیگری بگیرید؛ فعل mistake for بیان‌گر این حال است. فعل mistake for یکی از افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که به صورت mistake someone or something for someone or something مورد استفاده قرار می‌گیرد. معنی mistake for به فارسی عبارت است از:

کسی یا چیزی را به جای (کسی یا چیزی) گرفتن ، کسی یا چیزی را به جای (کسی یا چیزی) اشتباه گرفتن و یا کسی یا چیزی را به جای (کسی یا چیزی) عوضی گرفتن. در ادامه با بررسی چند مثال، بهتر با کاربرد و معنی این فعل در جمله آشنا خواهید شد.

فعل عبارتی mistake for در گروه افعال بی‌قاعده زبان انگلیسی است. این یعنی تبدیل شدنش به زمان گذشته و کامل نه تنها نیازمند ed نبوده، بلکه از هیچ قاعده و قانون خاصی پیروی نمی‌کند و فقط باید آن را به‌خاطر بسپارید. با توجه به این توضیحات، زمان گذشته این فعل mistook for و شکل سوم آن نیز mistaken for می‌شود. هم‌چنین اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری آن نیز mistaking for خواهد بود.

مثال برای فعل mistake for

Fake Gucci bags look real and can easily be mistaken for genuine Gucci bags.

کیف‌های تقلبی گوچی، واقعی به نظر می‌رسند و به راحتی می‌توانند با کیف‌های گوچی اصل اشتباه گرفته شوند.

There's a guy who lives near here who often gets mistaken for David Beckham. He looks just like him.

مردی نزدیک اینجا زندگی می‌کند که اغلب با دیوید بکهام اشتباه گرفته می****‎ شود . دقیقاً شبیه او است.

The police arrested the wrong man because they mistook him for a wanted criminal.

پلیس مرد اشتباهی را دستگیر کرد زیرا او را با یک جنایتکار تحت تعقیب عوضی گرفت.

I'm sorry I mistook you for her sister.

ببخشید من شما را با خواهرش اشتباه گرفتم.

Don't mistake that friendly smile for good intentions; he's a tough competitor.

این لبخند دوستانه را با نیت خوب اشتباه نگیرید. او یک رقیب سرسخت است.

I often mistake her for her mother on the phone.

من اغلب پشت تلفن او را با مادرش عوضی می‌گیرم.