کاربرد و معنی mix up چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف mix up آشنا شوید.

mix up.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی mix up آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی mix up

به طور خلاصه ترجمه mix up در فارسی به معانی زیر است:

قاطی کردن؛

به هم زدن؛

گیج کردن؛

و غیره

کاربرد mix up

اگر دو یا چند چیز را باهم قاطی کرده و فراموش می‌کنید که هریک کدام است؛ فعل mix up می‌تواند بیان‌گر این حالت باشد. هم‌چنین زمانی که چیزهای مختلفی را باهم ترکیب و مخلوط می‌کنید نیز می‌توانید از این فعل بهره ببرید. فعل mix up از جمله افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که معمولا به صورت mix someone or something up مورد استفاده قرار می‌گیرد. از لحاظ ترجمه به فارسی نیز معنی mix up عبارت است از:

  • (شخص) گیج کردن، سردرگم کردن و یا ذهن کسی را آشفته کردن؛

  • (باهم) اشتباه گرفتن، قاطی کردن و یا عوضی گرفتن؛

  • مخلوط کردن، هم زدن، قاطی کردن ؛

  • (دارو و غیره) ساختن و یا درست کردن؛

  • (اوراق، لباس‌ها و غیره) قاطی کردن، به‌هم ریختن، قاطی‌پاتی کردن و یا به‌هم زدن.

علاوه بر این، شما می‌توانید از get mixed up with someone و یا be mixed up with someone نیز در حالت محاوره و غیررسمی به معنی با کسی قاطی شدن استفاده کنید.

هم‌چنین اصطلاح mix it up (with someone) نیز در حالت عامیانه و غیررسمی به معنی با کسی در افتادن و یا دعوا راه انداختن خواهد بود.

جدای از آن، mix someone or something up with someone or something نیز به معنی کسی یا چیزی را اشتباه گرفتن و یا کسی یا چیزی را به جای کسی گرفتن کاربرد دارد. در ادامه به شما چند مثال از نحوه درست استفاده و معنی این فعل در جمله ارائه خواهیم داد.

فعل عبارتی mix up در گروه افعال باقاعده زبان انگلیسی بوده که برای تبدیل شدن به زمان گذشته و کامل نیازمند ed است. در نتیجه زمان گذشته و شکل سوم این فعل mixed up می‌شود. هم‌چنین اگر نیاز به اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله داشتید نیز می‌توانید mixing up را به‌کار ببرید.

مثال برای فعل mix up

The twin boys look so much alike that it's really easy to mix them up.

پسرهای دوقلو آنقدر شبیه به هم هستند که واقعاً به‌راحتی می‌توان آن‌ها را عوضی گرفت.

Keep your photos separate from mine. Don't mix them up.

عکس‌های خود را از مال من جدا کن. آن‌ها را با هم قاطی نکن

I mixed up the dates and went to the restaurant on Friday instead of Saturday and nobody else was there!

من تاریخ‌ها را باهم اشتباه گرفتم (قاطی کردم) و به جای شنبه، جمعه به رستوران رفتم و هیچ‌کس دیگری آن‌جا نبود!

David's underpants are now pink because he mixed his whites up with his coloureds when he was washing his clothes.

زیرشلواری دیوید اکنون صورتی است، زیرا او هنگام شستن لباس‌هایش سفیدها را با رنگی‌ها قاطی‌پاتی کرد****.

The directions he gave me mixed me up and I went the wrong way.

مسیرهایی که به من داد مرا گیج کرد و مسیر اشتباهی رفتم.

Don't mix up the bottles. You'll have to repeat the experiment if you do so.

بطری‌ها را به‌‌هم نریزید (قاطی نکنید). اگر این کار را بکنید باید آزمایش را تکرار کنید.

He mixed the batter up with a spoon.

خمیر را با قاشق هم بزنید. (مخلوط کنید).

I mixed up the invoice numbers, and sent the shipment to the wrong customer.

شماره فاکتورها را قاطی کردم و محموله را برای مشتری اشتباهی فرستادم.

We try to keep our beginner students and our advanced students in separate classes, but we have to mix them up when we're short of teachers.

ما سعی می‌کنیم دانش‌آموزان مبتدی و پیشرفته‌مان را در کلاس‌های جداگانه نگه داریم، اما وقتی کمبود معلم داریم باید آن‌ها را با هم قاطی کنیم.