کاربرد و معنی muck up چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف muck up آشنا شوید.

muck up.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی muck up آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی muck up

به طور خلاصه ترجمه muck up در فارسی به معانی زیر است:

خراب کردن؛

گند زدن؛

و غیره

کاربرد muck up

اگر کاری را خراب کرده و از رسیدن به هدف خود ناکام مانده‌اید؛ muck up می‌تواند این حالت را نشان دهد. فعل muck up در گروه افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی جای دارد که بیش‌تر جنبه محاوره، عامیانه و یا غیررسمی (informal ) به خود می‌گیرد. از این فعل معمولا در محاوره بریتانیا و به صورت muck something up و یا muck up something استفاده می‌شود. معنی muck up به فارسی عبارت است از:

  • کثیف کردن، گند زدن به و یا کثافت زدن به؛

  • (کار، زندگی و غیره) خراب‌کاری کردن در، خراب کردن، ر...دن توی و یا گند زدن به.

در ادامه چند مثال به شما ارائه خواهیم داد تا بتوانید بهتر معنی و کاربرد این فعل در جمله را ملکه ذهن خود کنید. فعل عبارتی muck up در گروه افعال باقاعده زبان انگلیسی بوده که برای تغییر حالت دادن به زمان گذشته و کامل نیازمند ed است. از این رو، زمان گذشته و شکل سوم آن mucked up می‌شود. هم‌چنین شما می‌توانید از mucking up نیز به‌عنوان اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله استفاده کنید.

مثال برای فعل muck up

I went to a new barber today and he mucked up my hair style. It looks terrible.

امروز پیش یک آرایشگر جدید رفتم و او گند زد به (ر...د توی) مدل موهایم. وحشتناک به نظر می‌رسد.

Sally went to a job interview today, and she thinks she mucked it up. She said she was really nervous and she couldn't think clearly.

سالی امروز به یک مصاحبه شغلی رفت و فکر می‌کند که آن را خراب کرده (گند زده به آن). او گفت که واقعا دستپاچه بود و نمی‌توانست درست فکر کند.

If you muck something up at work, your boss will probably criticize you.

اگر در محل کارتان خراب‌کاری کنید، احتمالاً رئیس‌تان از شما انتقاد خواهد کرد.

I asked her to take over for me while I was gone, and she really mucked it up.

از او خواستم تا زمانی که من نبودم مسئولیت من را بر عهده بگیرد و او واقعاً گند زد بهش.

I really prepared for the interview because I didn't want to muck it up.

من برای مصاحبه کاملا آماده شدم زیرا نمی‌خواستم به آن گند بزنم.