کاربرد و معنی set back چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف set back آشنا شوید.

set back.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی set back آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی set back

به طور خلاصه ترجمه set back در فارسی به معانی زیر است:

به‌عقب انداختن؛

آب خوردن؛

هزینه داشتن؛

کاستن؛

عقب بردن؛

و غیره

کاربرد set back

اگر وقوع امری را آهسته‌تر کرده و یا آن را به‌تعویق بیندازید؛ می‌توانید set back را به‌کار ببرید. هم‌چنین زمانی که چیزی برای شما هزینه‌بردار باشد نیز می‌توانید از این فعل استفاده کنید. فعل set back به‌عنوان یک فعل عبارتی و یا phrasal verb در زبان انگلیسی شناخته می‌شود که به‌شکل set someone or something back و یا set back something کاربرد دارد. علاوه بر این، می‌توانید از حالت مجهول آن یعنی to be set back by something نیز در جمله استفاده کنید. معنی set back به فارسی عبارت است از:

  • به‌تعویق انداختن، مانع اجرای چیزی شدن، عقب انداخت، جلوی چیزی را گرفتن و یا به‌تاخیر انداختن؛

  • در محاوره: (در مورد مبلغ) آب خوردن برای، تمام شدن برای، درآمدن برای، خرج برداشتن برای و یا هزینه داشتن برای؛

  • (ساعت، زمان و غیره) عقب کشیدن و یا عقب بردن؛

  • کم کردن، تقلیل دادن و یا کاهش دادن؛
  • از سرعت چیزی کاستن .

علاوه بر موارد فوق، اصطلاح be set back from something نیز به معنی (ساختمان و غیره) عقب نشسته بودن از کاربرد خواهد داشت. در ادامه با بیان چند مثال، به شما کمک می‌کنیم تا بهتر بتوانید کاربرد و معنی این فعل را به‌خاطر بسپارید.

فعل عبارتی set back یکی از افعال بی‌قاعده زبان انگلیسی است که برای تبدیل شدن به زمان گذشته و کامل نه‌تنها ed نمی‌گیرد؛ بلکه شکل آن نیز تغییری نمی‌کند. در نتیجه زمان گذشته و شکل سوم این فعل همان set back خواهد بود. هم‌چنین اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری آن نیز setting back می‎‌شود.

مثال برای فعل set back

A change of government would set back the process of health reform.

تغییر دولت، روند اصلاحات سلامت را به‌عقب می‌اندازد.

His new TV must have set him back at least 2,000 dollars.

تلویزیون جدیدش باید حداقل 2000 دلار برای او خرج برداشته باشد.

This defeat has set back their chances of winning the competition.

این شکست شانس آن‌ها را برای قهرمانی در این رقابت‌ها کاهش داده است.

He's had another small stroke, and this will set his recovery back a bit, I'm afraid.

او یک سکته مغزی کوچک دیگر داشته است، و می‌ترسم که این موضوع جلوی بهبودی او را کمی بگیرد. (بهبودی او را کمی به‌تاخیر بیندازد.)

How much would a ticket to The Bahamas set me back?

بلیط باهاما چقدر برای من آب می‌خورد؟

The building's completion date was set back a few weeks by the floods.

تاریخ اتمام ساختمان به دلیل سیل چند هفته به‌تعویق افتاد.

Amy's new watch set her back two thousand dollars.

ساعت جدید امی دو هزار دلار برای او درآمد.

The country's economic recovery has been set back a few months because of falling export earnings.

بهبود اقتصادی کشور به دلیل کاهش درآمدهای صادراتی چند ماه عقب افتاده است.

It’s that time of year when you must set your clocks and watches back!

این زمانی از سال است که باید ساعت دیواری و ساعت مچی‌های خود را عقب بکشید!