کاربرد و معنی set off چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف set off آشنا شوید.

set off.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی set off آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی set off

به طور خلاصه ترجمه set off در فارسی به معانی زیر است:

عازم شدن؛

منفجر کردن؛

آغاز کردن؛

باعث چیزی شدن؛

جذاب کردن؛

و غیره

کاربرد set off

اگر عازم سفر شوید؛ می‌توانید از set off بهره بگیرید. هم‌چنین زمانی که چیزی را ترکانده و یا منفجر کنید نیز این فعل کاربرد خواهد داشت. فعل set off در لیست افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی جای می‌گیرد که به‌صورت set someone or something off و یا set off someone or something کاربرد دارد. معنی set off به فارسی با موارد زیر معادل است:

  • راه افتادن، رهسپار شدن، عازم شدن، راهی شدن، عزیمت کردن و یا حرکت کردن؛

  • شروع کردن، به‌راه انداختن، برپا کردن و یا آغاز کردن؛

  • (بمب، مین و غیره) منفجر کردن و یا ترکاندن؛

  • (آژیر و غیره) به‌کار انداختن، به‌صدا درآوردن و یا روشن کردن؛

  • موجب چیزی شدن، باعث چیزی شدن و یا به‌راه انداختن؛

  • برجسته ساختن، جذاب کردن و یا جلوه خاصی بخشیدن به؛

  • فیل کسی یاد هندوستان افتادن .

علاوه بر موارد فوق شما می‌توانید از عبارت set someone off doing something به معنی کسی را به کاری وا داشتن، باعث شدن که کسی کاری کند و یا کسی را به کاری کشاندن استفاده کنید.

هم‌چنین عبارت set something off against something نیز در معانی زیر کاربرد دارد:

  • چیزی را با چیزی سنجیدن و یا چیزی را با چیزی قیاس کردن؛

  • (مالی) چیزی را به حساب چیزی گذاشتن و یا چیزی را به پای چیزی نوشتن.

در ادامه به شما چند مثال ارائه خواهم داد تا کاربرد و معنی set off ملکه ذهن‌تان شود. فعل عبارتی set off از جمله افعال بی‌قاعده زبان انگلیسی بوده که برای تغییر شکل دادن به زمان گذشته وکامل نیازمند ed نیست. این فعل نه‌تنها به ed نیازی ندارد؛ بلکه شکل آن نیز هیچ تغییری نمی‌کند. در نتیجه زمان گذشته و شکل سوم آن به همان شکل set off مورد استفاده قرار می‌گیرد. اگر به اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل نیاز داشتید نیز می‌توانید setting off را به‌کار ببرید.

مثال برای فعل set off

If they set off at ten o'clock, they should arrive by midday.

اگر ساعت ده راه افتادند، باید تا ظهر برسند.

Suddenly there was a flash of light and a huge explosion. Someone had set off a bomb.

ناگهان برقی از نور و انفجاری مهیب آمد. یک نفر بمبی ترکانده کرده بود.

The court's initial verdict in the police officers' trial set off serious riots.

رای اولیه دادگاه در محاکمه افسران پلیس، شورش‌های شدیدی را به‌راه انداخت.

What time will you be setting off in the morning?

صبح چه ساعتی عازم خواهید شد؟

The Chinese New Year celebrations were really noisy because thousands of people were setting fireworks off.

جشن‌های سال نوی چینی واقعاً پر سر و صدا بود زیرا هزاران نفر آتش‌بازی برپا می‌کردند.

Somebody set the alarm off on my car.

یکی آژیر ماشینم را به‌صدا درآورد.

If your plane leaves at 9 o'clock, you'll need to set off for the airport about 3 hours earlier.

اگر هواپیمای شما ساعت 9 برود، باید حدود 3 ساعت زودتر به سمت فرودگاه حرکت کنید.

The rebel soldiers used mobile phones to set off roadside bombs.

سربازان شورشی از تلفن همراه برای منفجر کردن بمب‌های کنار جاده‌ای استفاده کردند.

The new yellow cushions nicely set off the pale green of the chair covers.

کوسن‌های زردرنگ جدید، جلوه خاصی به رنگ سبز روشن روکش‌های صندلی بخشید.

Every time I think about it, it sets me off laughing.

هر بار که به آن فکر می‌کنم، باعث خنده‌ام می‌شود.

The coach set the race off with a shot from the starting pistol.

مربی، مسابقه را با شلیک تپانچه آغاز کرد.