کاربرد و معنی settle for چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف settle for آشنا شوید.

settle for.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی settle for آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی settle for

به طور خلاصه ترجمه settle for در فارسی به معانی زیر است:

راضی شدن؛

قبول کردن؛

بسنده کردن؛

و غیره

کاربرد settle for

اگر چیزی را برخلاف میل باطنی خود بپذیرید می‌توانید از settle for استفاده کنید. فعل settle for در گروه افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی جای می‌گیرد که به‌صورت settle for something کاربرد دارد. معنی settle for به فارسی عبارت است از:

  • قبول کردن، پذیرفتن، قانع شدن، اکتفا کردن به، بسنده کردن به، تن دادن به، مصالحه کردن به، رضایت دادن به و یا راضی شدن به.

علاوه بر موارد فوق، شما می‌توانید از settle for second-best به معنی به چیز کم‌تری رضایت دادن در جملات خود بهره ببرید. در ادامه با بررسی مثال‌های مختلفی که ارائه خواهیم داد؛ کاربرد و معنی این فعل را بیش‌از پیش به‌خاطر خواهید سپرد.

فعل عبارتی settle for در گروه افعال باقاعده زبان انگلیسی جای داشته که برای تغییر شکل دادن به زمان گذشته و کامل نیازمند ed است. از این رو، شکل سوم و زمان گذشته این فعل به‌صورت settled for مورد استفاده قرار می‌گیرد. اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری آن نیز settling for خواهد بود.

مثال برای فعل settle for

If you want to be happy in life, don't settle for a job just because it's easy or it pays good money.

اگر می‌خواهید در زندگی شاد باشید، فقط به‌خاطر این‌که شغلی آسان است و یا پول خوبی پرداخت می‌کند، به آن تن ندهید.

Keep looking until you find what it is that you really love to do, and don't ever settle for anything less.

تا زمانی که آن‌چه که واقعاً دوست دارید انجام دهید را بیابید، به جستجو ادامه دهید و هرگز به چیزی کم‌تر از آن بسنده نکنید.

She never settles for second best.

او هرگز به چیز کم‌تری رضایت نمی‌دهد.

We wanted a red one, but settled for a blue one.

ما قرمزش را می‌خواستیم، اما رنگ آبی را قبول کردیم.

The workers wanted a ten percent pay rise, but after negotiating with management for a couple of weeks, they decided to settle for a five percent raise.

کارگران خواستار افزایش ده درصدی حقوق بودند، اما پس از چند هفته مذاکره با مدیریت، تصمیم گرفتند به افزایش پنج درصدی رضایت دهند.

He wants a full refund and he won't settle for anything less.

او بازپرداخت کامل می‌خواهد و به چیزی کم‌تر راضی نمی‌شود.