کاربرد و معنی settle in چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف settle in آشنا شوید.

settle in.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی settle in آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی settle in

به طور خلاصه ترجمه settle in در فارسی به معانی زیر است:

جا افتادن (در مکان جدید)؛

مستقر شدن؛

و غیره

کاربرد settle in

اگر در موقعیت جدید خود مثل خانه، مدرسه، اداره، شغل و غیره احساس آرامش و راحتی داشته باشید؛ می‌توانید آن را با settle in بیان کنید. فعل settle in یکی دیگر از افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی بوده که معمولا به‌شکل someone(s) settle in در جملات مورد استفاده قرار می‌گیرد. معنی settle in به فارسی معادل است با:

  • مستقر شدن، جاافتادن، عادت کردن، خو گرفتن، جابه‌جا شدن، سرو سامان گرفتن و یا ساکن شدن.

جدای از این موارد، شما می‌توانید از settle someone in(to) something نیز به‌معنی مستقر کردن (کسی) در؛ استفاده کنید. در ادامه به شما چد مثال ارائه خواهیم داد تا کاربرد و معنی این فعل به‌حافظه‌تان سپره شود.

فعل عبارتی settle in در گروه افعال باقاعده زبان انگلیسی جای داشته که برای تغییر شکل دادن به زمان گذشته و کامل باید ed بگیرد. در نتیجه زمان گذشته و شکل سوم آن settled in می‌شود. هم‌چنین اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل نیز به‌شکل settling in مورد استفاده قرار می‌گیرد.

مثال برای فعل settle in

How's your new job? Are you settling in okay?

کار جدیدت چطوره؟ آیا به‌خوبی جا افتادید؟

It always takes time when you move to a new city, but I'm sure you'll settle in just fine.

وقتی به یک شهر جدید نقل مکان می‌کنید، همیشه زمان می‌برد، اما من مطمئن هستم که به خوبی در آن ساکن خواهید شد.

It'll take a couple of weeks, but I'm sure the kids will soon settle in to their new school.

چند هفته طول می کشد، اما من مطمئن هستم که بچه‌ها به‌زودی در مدرسه جدید خود مستقر خواهند شد.

Once we've settled in, we'll have you over for dinner.

بعد از این‌که جابه‌جا شدیم (مستقر شدیم)، شما را برای شام دعوت می‌کنیم.

The nurse will be with you soon. She is settling a new patient in at the moment.

به زودی پرستار همراه شما خواهد بود. او در حال حاضر در حال مستقر کردن یک بیمار جدید است.

I need a little time to settle in, then I can think about buying a car.

من به کمی زمان نیاز دارم تا در آنجا ساکن شوم، سپس می‌توانم به خرید ماشین فکر کنم.